• جمعه 6 مهر 1403
  • الْجُمْعَة 23 ربیع الاول 1446
  • 2024 Sep 27
پنج شنبه 19 خرداد 1401
کد مطلب : 162740
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/73j6r
+
-

نکته‌هایی درباره آغاز کسب‌وکار توسط زنان از نگاه «سمیرا مهدوی‌زاده»کارآفرین زن

قرار نیست همه کارآفرین بشوند

قرار نیست همه کارآفرین بشوند

عیسی محمدی

غایت کسب‌وکار را کارآفرینی و ایجاد کسب‌وکار دانسته‌اند؛ نقطه‌ای که آرزوی خیلی‌هاست. اما ایجاد این کسب‌وکارها هم کار راحتی نیست و گرفتاری‌های خاص خودش را دارد. جالب اینکه این گرفتاری‌ها برای زنانی که می‌خواهند وارد عرصه کسب‌وکار و کارآفرینی شوند گاه بیشتر هم می‌شود. اگر شما هم جزو آن دسته از بانوانی هستید که به چنین ایده‌ای فکر می‌کنید، پس مصاحبه با سمیرا مهدوی‌زاده را از دست ندهید. این کارشناس توسعه کسب‌وکار و بازاریابی، عضو اتاق بازرگانی و هیأت رئیسه اتاق مشترک ازبکستان بوده و چند کسب‌وکار نیز در ایران و ازبکستان ایجاد کرده است. نکته‌های او در ابتدای ایجاد کسب‌وکار، شاید شما را از اشتباهات زیادی دور کند.

    خانمی که می‌خواهد در کشورمان کسب‌وکاری ایجاد کند، باید از کجا شروع کند؟
نمی‌خواهم قضیه را جنسیتی کنم. زن یا مرد، برای شروع یک کسب‌وکار، نخستین قدمی که باید بردارد آموزش و کسب مهارت و تجربه‌آموزی و البته قبل‌تر از همه اینها استعدادیابی است تا ببیند در چه حوزه‌ای باید کار کند. قاعدتا در مرحله شروع، باید اتفاقی فراتر از خواستن بیفتد.
    آیا اصول ایجاد کسب‌وکار برای خانم‌ها و آقایان متفاوت است؟
اگر سؤال شما فارغ از ملیت باشد، خیر. اما درباره ایران داریم صحبت می‌کنیم. در ایران ایجاد کسب‌وکار برای خانم‌ها و آقایان مسیرهای متفاوتی دارد، به‌واسطه برخی از محدودیت‌های قانونی و عرفی و... که برای خانم‌‌ها وجود دارد. رشته‌های شغلی هم هستند که حضور خانم‌ها در آنها چندان پذیرفته شده و معمول نیست. به‌دلیل همین محدودیت‌های عرفی و قانونی، سختی‌هایی برای خانم‌ها در برخی رشته‌ها و حوزه‌ها وجود دارد.
    با توجه به دقت بالاتر خانم‌ها و توان چندوظیفگی در آنها، آیا چنین خصلت‌هایی می‌تواند در کسب‌وکار مزیت محسوب شود؟
خانم‌ها به‌دلیل تمرکز بیشتر و توان چند وظیفگی، می‌توانند در برخی مشاغل به‌شدت موفق باشند. ازجمله در امور مالی، حسابداری، کنترل پروژه، نرم‌افزار‌نویسی و... این البته نفی توانایی آقایان در این رشته‌ها نیست، صرفا نگاه به خصلت شخصیتی در زنان و مردان است.
    معمولاً خانم‌های کارآفرین یا ایجادکننده کسب‌وکار در ایران را که می‌بینید، غالباً چه مشکلاتی دارند و چه نکاتی را رعایت نمی‌کنند؟
در این مورد هم یک‌سری مشکلات عرفی وجود دارد. مثلا نگاه کارمندان آقا به یک رئیس و کارفرمای خانم متفاوت و همراه با گارد است. آقایان ترجیح می‌دهند حتی درصورت تساوی شغلی و مهارتی، با کارفرما یا کارمند آقا کار کنند. حقوق‌های دریافتی خانم‌ها و آقایان هم با هم تفاوت دارد. اگر خانمی خودش کارفرما و مسئول کسب‌وکارش هم باشد که مشکلاتش بیشتر می‌شود. یکی از خانم‌های کارآفرین تعریف می‌کرد که برای بستن قراردادی با مجتمع فولاد اصفهان، 2سال در رفت‌وآمد بود چون اجازه ورود به او نمی‌دادند.
    با توجه به حجم بالای ورود خانم‌ها به دانشگاه، پیشنهاد شما کارهای حقوق‌بگیری و خوداشتغالی برای این قشر است یا معتقدید که ایجاد کسب‌وکار هم خیلی می‌تواند برای این قشر مورد توجه و تأکید باشد؟
گاهی در کشور ما چیزهایی مد می‌شود؛ مثلا همه دنبال استارت‌آپ می‌روند یا دنبال کارآفرینی دانش‌بنیان. واقعیت این است که میزان ورودی خانم‌ها به دانشگاه بیش از آقایان بوده اما واقعا لزومی ندارد همه اینها کارآفرین بشوند؛ نباید دنبال مد جامعه باشیم. این گروه می‌توانند کارمند و منابع انسانی و... باشند. وقتی شما مراحل کارمندی را قدم به قدم در یک سازمان طی نکنید و از مراحل آن مطلع نباشید، چطور می‌خواهید یک‌دفعه کارآفرین بشوید؟ این‌طوری است که شکست می‌خورند. پس کارمندی و کار سازمانی را هم نباید دست‌کم گرفت.
    خانم‌ها برای حمایت‌شدن در ایجاد کسب‌وکار، به کجاها می‌توانند مراجعه کنند؟ ظاهرا در جاهایی مثل اتاق‌های بازرگانی بخش تاجران خانم و... ایجاد شده است، از این دست جاهایی که می‌توانند حامی باشند چقدر داریم؟
این نگاه را نمی‌پسندم و زیاد کمک نمی‌کند. در این مسیر باید دنبال کسب تجربه و شنیدن تجربه آدم‌هایی که این مسیرها را طی کرده‌اند باشید تا بتوانید کمک مشاوره‌ای بگیرید. پدربزرگم همیشه می‌گفت تجربه را نباید بخری، می‌توانی ببینی. این نکته مهمی است. تشکل‌ها و انجمن‌هایی در اتاق‌های بازرگانی و غیر از آن دایر شده که می‌توانند به شما انتقال تجربه بدهند. یک‌سری افراد هم در دانشگاه‌ها تخصص انتقال چنین مفاهیمی را کسب کرده‌اند که می‌توانند کمک‌تان کنند. شما در زندگی و کار نیاز به منتور و راهنما دارید.
    در کل برای ایجاد کسب‌وکار، داشتن سرمایه بالا چقدر اهمیت دارد؟ منظورم این است که سرمایه بالا شرط لازم است یا شرط کافی و بدون آنها هم می‌شود کارها را شروع کرد؟
راه‌اندازی هیچ‌کسب‌وکاری، بدون سرمایه‌گذاری مادی و معنوی شدنی نیست. ولی اینطور نیست که سرمایه بالا موفقیت به همراه داشته باشد. خیلی از سرمایه‌گذارها با سرمایه‌های کلان نتوانسته‌اند موفق شوند، کسب‌وکارهای استارت‌آپی هم داشته‌ایم که بدون هیچ سرمایه‌ای، به رده‌های بالای مالی و جایگاه اجتماعی رسیده‌اند.
    کسب‌وکارهای خانوادگی، چقدر می‌تواند یک امتیاز برای خانم‌ها باشد؟
این، هم خوبی‌هایی دارد و هم بدی‌هایی. اعتماد فی‌مابین موجب تسریع کارها می‌شود، اما ممکن است سلسله مراتب به خوبی رعایت نشود. من شخصا سعی می‌کنم از این کار دوری کنم. ترجیح می‌دهم اگر هم چنین اتفاقی می‌افتد، «حساب حساب و کاکا برادر» باشد؛ یعنی نقش شما در خانواده با نقش شما در کار دو امر کاملا متفاوت باشد.
    کسب‌وکار خانگی چطور؟
متأسفانه تصور خامی در این‌باره در کشورمان وجود دارد. همه فکر می‌کنند کسب‌وکار خانگی یعنی یک چرخ خیاطی بگذاری و کار کنی. من چنین نگاهی ندارم. کرونا باعث شد تا کسب‌وکارهای خانگی وارد دور تازه‌ای شوند؛ یعنی کار در خانه و فروش و بازاریابی در اینترنت. اگر نگاه‌مان اینطور باشد که خیلی خوب است و قابل توجه و تمرکز.
    اگر با تجربه‌هایی که امروز کسب کرده‌اید، به نخستین روزهای حرفه‌ای خودتان بر‌می‌گشتید چه اشتباهاتی را مرتکب نمی‌شدید؟
سؤال خوبی است. تلاش می‌کردم پراکنده‌کاری نکنم و همه تمرکزم را روی یک توان و مهارت و کسب‌وکار بگذارم. تمرکز زیادی هم روی انتخاب شریک کسب‌وکار مناسب صرف می‌کردم. خیلی مهم است با آدم‌های درستی بتوانید کار کنید. یک همسر یا همسایه خوب، الزاما نمی‌تواند یک شریک یا همکار خوب هم باشد.
    شما که درگیر کار با کشورهای دیگر هم بوده‌اید، آنجا هم شروع کسب‌وکار برای کارآفرینان زن به همین ترتیب است یا فرق می‌کند؟
من تجربه کار با کشورهای سی‌آی‌اس را داشته‌ام و مدتی هم در ازبکستان زندگی کرده و حتی کسب‌وکارهایی در این کشور راه انداخته‌ام. آنجا هم نگاه جنسیتی به خانم‌ها با کمی بالا و پایین وجود دارد. کشورهایی مثل ترکیه و امارات، به‌دلیل ورود و وجود تجارت و سرمایه‌گذاران خارجی، وضع‌شان تعدیل شده و رو به بهبود است. مثلا در امارات خانم‌ها حتی پست‌های سازمانی رده بالا و وزارت هم می‌گیرند. البته باید اشاره کنم که وجود اتاق‌های بازرگانی مشترک و نمایشگاه‌های بین‌المللی در کشورها و ارتباطات از طریق فضای مجازی، در حال کم‌رنگ‌کردن تفاوت جنسیتی در کسب‌وکار است.
    این روزها جوانان زیادی دنبال پول و کسب موفقیت هستند. خیلی‌ها هم دنبال کارهایی با درآمد بیشترند. اساسا تعریف شما از موفقیت و ثروت چیست؟
این را دانشجویان من هم زیاد می‌پرسند. تعریف موفقیت ربطی به منافع مالی و حساب بانکی ندارد. مگر یک اختلاسگر با حساب بانکی بالا، موفق است؟ ملاک، پول و حساب بانکی و جایگاه اجتماعی و... نیست. ملاک، خوشحال‌بودن در جایگاهی است که دارید. یک نفر با پول کمی به این رضایت‌خاطر می‌رسد اما دیگری با چند هزار میلیارد تومان هم نه.
از سوی دیگر، دقت داشته باشید که همه سازمان‌ها، کوچک یا بزرگ، نیاز به نیرو و منابع انسانی برای کارشان دارند. قرار نیست همه کارآفرین یا پولدار شوند. حتی کارآفرین‌ها و تولیدکننده‌ها هم نیاز به نیروهایی حرفه‌ای دارند. یک کارمند خوب، می‌تواند مدیر خوبی بشود؛ چرا که مشکلات امثال خودش را بهتر درک کرده و درک می‌کند. همه آدم‌ها برای فرمانده‌شدن که تربیت نشده‌اند، شاید ماهیت وجودی کسی با فرمانده‌شدن در تضاد باشد. بعضی‌ها هم قرار است که سربازان خوبی باشند. در نهایت چیزی که اهمیت دارد، احساس رضایت شغلی از جایگاه مالی و اجتماعی و سازمانی است که من آن را به‌عنوان موفقیت در کسب‌وکار تعریف می‌کنم.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :