شناخت دشمنی مهمتر از شناخت دشمن
نگاهی به شیوههای دشمنی با ملت ایران براساس سالها تذکرات رهبر معظم انقلاب
شاید هیچکسی بیش از رهبر معظم انقلاب اسلامی ملت ایران را در سالهای متمادی به دشمن و راهبردهای آن اشاره نداشته است. معظمله خود در شرح این همه تأکیدات فرمودهاند: «من که مدام تعبیر دشمن [را بیان] میکنم، یک عدهای ناراحت میشوند که چرا فلانی مدام میگوید دشمن؛ بله، باید تأکید کرد تا مردم فراموش نکنند که دشمنشان در کمین است، بهطور دائم دارد کار میکند برای اینکه جوانها را مأیوس کند، منحرف کند، از راه باز بدارد؛ آنهایی را که معتقد نیستند غرق در فساد کند و آنهایی را که معتقدند منحرف و زاویهدار از خط انقلاب کند.»
(25/12/1399)
همچنین ایشان در 1/9/1381 درخصوص چرایی دشمنشناسی اذعان داشتند: «مهمتر از شناختن دشمن، شناختن دشمنی و روش دشمنیکردن اوست. اگر انسان بداند دشمن از چه راهی وارد میشود، حواس خود را جمع خواهد کرد.» بر همین اساس در ادامه تلاش شده است تا به شکلی مختصر برخی از مهمترین تذکرات رهبر معظم انقلاب درخصوص راهبردهای دشمن را که در سالهای اخیر کمتر بدانها توجه شده و شاید فراموش نیز شده، مرور کنیم. هر چند که این موارد در یک گزارش نمیگنجد و نیاز به بررسیهای مفصلی دارد که انشاءالله در شمارههای آتی این صفحه محل توجه خواهد بود.
سه گام فرمول دشمنان برای شکست انقلاب اسلامی
مردم و جوانان ما نگذاشتند فرمول قدیمی دشمن، در انقلاب اسلامی تحقق پیدا کند. این فرمول چیست؟ قدم اول، جدایی دستگاه سیاست و نهضت از دین و روحانیت است. قدم دوم، مأیوسشدن مردم از تحولی که بهوجود آمده است؛ مثل مشروطیت و نهضت ملیشدن صنعت نفت. مأیوسشدن مردم موجب میشود که در صحنه حضور نداشته باشند. قدم سوم، در غیاب مردم، پدیدآمدن یک دیکتاتوری ظالمانه و بیرحم و در مشت دشمن و استکبار و استعمار قرارگرفتن است. در تحولاتی که دین نقشی نداشته است، راحت توانستهاند این فرمول را پیاده کنند: مردم را مأیوس کنند؛ آنها را از صحنه دور کنند؛ در غیاب آنها هر کاری که میخواهند بکنند و عوامل موردنظر خود را سر کار بیاورند. در ایران پس از انقلاب اسلامی نتوانستند این کار را بکنند؛ نتوانستند عنصر دین را از اساس حکومت جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی جدا کنند؛ نتوانستند مردم را مأیوس کنند؛ مردم در صحنه ماندند و تا مردم در صحنه هستند، دشمن مجال هیچ تحرک واقعی و حقیقی را در کشور ما ندارد.
(بیانات در دیدار مردم کاشان و آران و بیدگل 20/8/1380)
سه هدف مرحلهای دشمن
دشمن سه هدف مرحلهای و مقطعی را تعقیب میکند. اول، عبارت است از تخریب وحدت ملی؛ یکپارچگی ملت ایران را بشکنند و تخریب کنند. دوم، تخریب ایمان و باورهای کارساز در دل مردم؛ یعنی به تخریب ایمانها و باورها و اعتقاداتی که این ملت را از یک ملت عقبافتاده توسریخور، به یک ملت پیشرو و شجاع و میداندار در دنیا تبدیل کرد، بپردازند. این حرکت، با اعتقادات و باورهایی انجام گرفت؛ بدون این باورها که انسان حرکت نمیکرد و این ملت پیش نمیرفت. دشمن میخواهد این باورها را در ذهن ملت ما تخریب کند. سوم، تخریب روح امید و تخریب آینده در ذهن مردم. پس، سه تخریب، مورد نظر دشمن است: تخریب وحدت ملی، تخریب باورهای کارساز و مقاومتبخش و تخریب روح امید. اسم این تخریبها را هم «اصلاح» میگذارند! من کاری به این دوستان و خودیهای غافل ندارم؛ بحث من بر سر دشمن است که سلسلهجنبان این حرکت، به بیرون از این مرزها مربوط است.
(بیانات در خطبههای نمازجمعه 26/9/1378)
سیاست اصلی و راهبردی دشمن
سیاست اصلی و راهبردی آنان در مورد کشور ما، شکافافکندن در صفوف متحد و یکپارچه مردم مسلمان و انقلابی ایران است. گروهی را «محافظهکار» و گروهی را «اصلاحطلب» مینامند؛ از یک گروه حمایت میکنند و برعکس، حملات تبلیغی خویش را علیه گروه دیگر متمرکز میکنند. آنها با بزرگکردن بعضی اشکالات، سعی میکنند نظام اسلامی را غیرکارآمد جلوه دهند و مردم را از نظام دینی مأیوس نمایند و جدایی دین از سیاست را تبلیغ میکنند. ایمان عمیق دینی مردم ما، بزرگترین سد راه آنهاست. آنها با برنامههای تبلیغاتی خویش، میخواهند جوانان را در کشور مأیوس کنند و مشکلات اقتصادی را - که کموبیش در همه جای دنیا متعارف و رایج است - جزو مسائل لاینحل نظام جمهوری اسلامی قلمداد نمایند. آنها با تبلیغات خود میخواهند امام(ره) و ارکان انقلاب را زیر سؤال ببرند.
(مراسم گشایش کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین 4/2/1380)
دشمن سیاست تحقیر را دنبال میکند
دشمن سیاست تلاش برای تحقیر ملت را ادامه میدهد؛ یعنی امروز هم همان سیاستها را دارند [ادامه میدهند؛] یعنی دشمن مأیوس نشده است از اینکه بتواند در روحیات مردم تأثیر بگذارد. این نکته را بایستی همه ما در تحلیلهایمان، در اظهارنظرهایمان، در اعتراضهایمان درنظر بگیریم که دشمن امروز درصدد این است که این احساس عزت را، احساس قدرت را، اطمینان به نفس ملی را مخدوش کند و از بین ببرد. البته دشمن تلاش میکند، خدای متعال هم عکس این را تقدیر کرده.
(بیانات در ارتباط تصویری با نمایندگان تشکلهای دانشجویی 28/2/1399)
نفوذ در ذهن جوانان
زمان پیشرفته، تغییر زیادشده، راههای نفوذ در ذهن جوانها زیادشده. این راهها را باید بشناسید و بهخصوص باید مواجهه با دشمن را در حوزه تفکر و احساس جوانها اهمیت بدهید و بدانید که دشمن نخستین نقطهای را که مورد توجه قرار میدهد، آن نقطه فعال است که یکی از بخشهای آن، عبارت است از نسل جوان؛ چون امید به نسل جوان است و سازنده آینده، نسل جوان است، لذا آنجا را دشمن هدف قرار میدهد. البته یکی از نقاط حساس هم علمای دین هستند؛ دشمن آنجا را هم به انواع مختلف و اشکال گوناگون هدف قرار میدهد.
(بیانات در دیدار روحانیون و طلاب تشیع و تسنن کردستان 23/2/1388)
پازل دویست قطعهای دشمن
گاهی اوقات، دشمن کار را بهگونهای ترتیب میدهد که حرف حقی، از زبان یک نفر صادر بشود! دشمن ناحق و باطل است، پس چرا میخواهد این حرف حق از زبان آن شخص صادر بشود؟ چون میخواهد پازل خودش را کامل کند. این پازل از صد یا دویست قطعه تشکیل شده؛ یک قطعهاش هم همین حرف حقی است که آن شخص باید بزند تا این پازل را کامل کند! اینجا این حرف حق را نباید زد. پازل دشمن را کامل نباید کرد. در این حد هوشیاری لازم است! بله، وارد سیاست بشوید و فکر سیاسی کنید؛ اما بسیار هوشیار. دشمن نباید بتواند از هیچ حرکت و اظهار و موضعگیری شما استفاده کند. این، اصل اول و یک خط قرمز است. چطور دشمن را بشناسیم؟ چطور تمایلات او را کشف کنیم؟ چطور بفهمیم که این کار به نفع دشمن یا به ضرر دشمن است؟ این همان نقطه اساسی است. این همان جایی است که به اهتمام کامل، مطلقاً سهلانگارینکردن و هوشیاری و بیداری کامل احتیاج دارد. اگر هم در جایی برای انسان مطلب روشن نیست، آن جا نباید حرکت کند. اگر دیدید زیر پا محکم است، پا بگذارید؛ اگر دیدید مشکوک است، پا نگذارید. بنابراین محافظهکار نباشید، اما هوشیار باشید؛ این، آن خط سیاسی است.
(بیانات در دیدار اعضای بسیج دانشجویی دانشگاهها 31/2/1386)