• شنبه 1 دی 1403
  • السَّبْت 19 جمادی الثانی 1446
  • 2024 Dec 21
پنج شنبه 23 دی 1400
کد مطلب : 150711
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/wpBQR
+
-

خاطره بازی با سیدمحمدسعید مدنی که سه دهه سردبیری نشریه کیهان ورزشی یکی از قدیمی‌ترین نشریه‌های ورزشی را بر عهده داشته است

کِلی می‌خواست به ما «آپرکات» بزند

کِلی می‌خواست به ما «آپرکات» بزند

مهرداد رسولی

ابتدای دهه60 و در میانه جنگ تحمیلی که حجم خبرهای ناخوشایند هر روز بیشتر می‌شد، 2مجله ورزشی به‌طور هفتگی روی دکه می‌رفت و مخاطبان خاص خودش را داشت؛ یکی دنیای ورزش، از موسسه اطلاعات، که نسل جدید را با خودش همراه کرده بود و دیگری کیهان ورزشی،‌از موسسه کیهان که به طرفداران سنتی فوتبال و سایر رشته‌های ورزشی تعلق داشت و خبرهای روز ورزش ایران را با چاشنی تحلیل‌های تخصصی به گوش اهالی ورزش می‌رساند. انتشار مجله کیهان ورزشی از آذرماه سال1334 شروع شد که مرحوم صدرالدین الهی، بنیانگذار و نخستین سردبیر آن بود. اما عجیب است که در دهه60 که موج خبرهای غیرورزشی به‌طور ناگهانی بالا می‌رفت، به اوج محبوبیت رسید و آرام‌آرام در سبد خرید مردم به‌خصوص اهالی ورزش جا گرفت. با وجود کثرت رسانه‌های ورزشی، این نشریه هنوز هم جایگاه مقبولی بین مردم دارد و به تازگی تولد 67سالگی‌اش را جشن گرفته است. سیدمحمدسعید مدنی که بیش از 3دهه به‌عنوان سردبیر و مدیرمسئول کیهان ورزشی فعالیت کرده از راز قوام و دوام این نشریه و روزگار جدید آن در عصر هجوم نشریات ورزشی به کیوسک‌ها می‌گوید.

    کیهان ورزشی در دهه60 در مقایسه با سایر رسانه‌های ورزشی، میان مردم به‌خصوص بین نسل جوان محبوب‌تر بود. شاید فقط مجله دنیای ورزش می‌توانست با کیهان ورزشی رقابت کند که این نشریه هم به نسل جدید تعلق داشت. فکر می‌کنید چرا کیهان ورزشی در آن سال‌ها تا این حد بین مردم طرفدار پیدا کرد؟
به‌نظرم مجموعه عواملی در اوج‌گیری کیهان ورزشی تأثیر داشت. دهه60 یک برهه زمانی خاص بود که جامعه به لحاظ سیاسی و اجتماعی با مسئله مهمی به نام جنگ تحمیلی مواجه شد. در چنین شرایطی کیهان ورزشی دریچه‌ای بود رو به ورزش که محل صلح، آشتی و آرامش است. شما باید خیالتان راحت باشد که بروید داخل ورزشگاه یا پای تلویزیون بنشینید و یک مسابقه را تماشا کنید؛ این دقیقاً نقطه مقابل شرایط جنگی بود. از طرفی در آن سال‌ها خبری از نشریات پرتعداد ورزشی نبود و رادیو و تلویزیون هم تا این حد با ورزش درگیر نمی‌شد. حتی برنامه‌های ورزشی زنده از تلویزیون پخش نمی‌شد؛ یک برنامه «ورزش و مردم» بود که یکشنبه شب‌ها روی آنتن می‌رفت و یک برنامه دیگری که عصر جمعه از تلویزیون پخش می‌شد و هرازگاهی مسابقات فوتبال اروپا را با چند روز تأخیر پخش می‌کرد. بنابراین مردم تشنه شنیدن خبرهای ورزشی و خواندن تحلیل کارشناس‌ها بودند. کیهان ورزشی و همان یکی، دو برنامه ورزشی تلویزیون به این عطش پاسخ می‌دادند. آن موقع مثل حالا نبود که تلویزیون همه مسابقات لیگ برتر فوتبال را پوشش بدهد. گاهی دربی بزرگ پایتخت هم پخش زنده نداشت؛ مثل دربی معروف سال 1362که 120هزار نفر تماشاگر داشت. یادم هست که علی پروین و مرحوم ناصر حجازی شکل‌گیری چنین فضای ترسناکی در ورزشگاه آزادی را به عدم‌پخش زنده دربی ربط می‌دادند.
    همین مجموعه عوامل باعث شده بود که مردم برای خرید کیهان ورزشی در صف بایستند و این مجله سر چهارراه‌های تهران هم فروخته شود؟
همینطور است. فروش کیهان ورزشی برای دکه‌دارها هم مقرون‌به‌صرفه بود. من در دهه60 به‌طور جسته و گریخته با کیهان ورزشی همکاری می‌کردم اما یادم می‌آید که مجله در آن سال‌ها یک تیراژ 50یا 60هزار نسخه‌ای داشت و در سال 1376که جمعیت بیشتر شده بود تیراژ به 110هزار نسخه رسید. خب نسل جوان در آن سال‌ها مجله دنیای ورزش را دنبال می‌کرد و قشر سنتی کیهان ورزشی می‌خرید. دنیای ورزش با عکس‌های رنگی چاپ می‌شد و تیم منتخب هفته داشت و خود من در نوجوانی طرفدار این مجله بودم. در آن سال‌ها احساس می‌کردم کیهان ورزشی نشریه بزرگ‌ترهاست و من باید سراغ دنیای ورزش بروم.
    شاید یکی دیگر از دلایل محبوبیت کیهان ورزشی در آن سال‌ها، همکاری با مربیان و ورزشکاران بازنشسته‌ای بود که در دوران بازنشستگی قلم در دست می‌گرفتند و اوضاع آن روزهای ورزش را به درستی نقد می‌کردند؛ مثل مرحوم اسداللهی که در یک مقطعی مربی تیم ملی فوتبال بود یا جعفر محتشمی که کشتی‌نویس بود و هنریک تمرز که مدال برنز مسابقات جهانی وزنه‌برداری را داشت و در مورد وزنه‌برداری می‌نوشت... .
بله، آقای صدرالدین الهی که بنیانگذار کیهان ورزشی بود و 2هفته قبل درگذشت یا آقای کاظم گیلان‌پور با جامعه ورزش ارتباط خوبی داشتند. به واسطه همین ارتباط‌ها بود که مثلاً هنریک تمرز یک‌بار مطلبی درباره وزنه‌برداری می‌نوشت و همان یک مطلب به نقطه شروع همکاری با کیهان ورزشی بدل می‌شد. آن موقع آقای اسداللهی برای نشریه اکیپ فرانسه می‌نوشت و مربی تیم ملی و تیم فوتبال پاس بود و برای کیهان ورزشی هم می‌نوشت. دوستان امثال آقای اسداللهی و هنریک تمرز هم گاهی برای کیهان ورزشی می‌نوشتند و ورزشی‌نویس‌ها اینگونه دور هم جمع شدند وگرنه ما ورزشی‌نویس حرفه‌ای نداشتیم. این آدم‌ها در ورزش تخصص داشتند و اینگونه نبود که به‌طور اتفاقی قلم در دست بگیرند و مثل یک تماشاگر ساده، تحلیل و گزارش بنویسند. شنیده‌ام که این روزها برخی خبرنگاران ورزشی جوان در جایگاه خبرنگاران می‌نشینند و هنگاهی که تیم محبوبشان گلی به ثمر می‌رساند سوت می‌زنند و هورا می‌کشند. آنچه امروز می‌بینیم با فضایی که ما در کیهان ورزشی تجربه کردیم کاملاً متفاوت است.
    نسل ورزشی‌نویس‌های متخصص چرا ادامه پیدا نکرد؟
فضای ورزشی‌نویسی با کثرت نشریات ورزشی به کلی عوض شد و جنبه سوداگرانه پیدا کرد. در چنین فضایی هدف از انتشار نشریه، کسب درآمد بود. سرمایه‌گذار حساب و کتاب می‌کرد که با رستوران‌داری بیشتر سود می‌کند یا انتشار یک نشریه ورزشی برایش مقرون به صرفه‌تر است. بعد هم به این نتیجه می‌رسید که دوره انتشار نشریه ورزشی است و هر کسی تلاش می‌کند مجوز نشریه بگیرد. در واقع نشریه ورزشی عملاً به یک بیزینس پرسود بدل شد و صاحب امتیاز هم به منفعت مالی‌اش فکر می‌کرد تا کمک به رشد و بالندگی ورزش. به همین دلیل رسانه‌های ورزشی این روزها بیش از آنکه به فکر حل مشکلات اساسی ورزش باشند دنبال روزمرگی می‌روند و برد و باخت و مدال و صعود به جام‌جهانی را پررنگ می‌کنند. در چنین فضایی استقلال با بیش از 70سال و پرسپولیس با بیش از 60سال قدمت با تصمیم مدیران کنفدراسیون فوتبال آسیا از لیگ قهرمانان حذف می‌شوند و نشریات ورزشی همسو با مدیران ورزشی کشور همچنان به‌دنبال تیترهای عامه‌پسند و پرداختن به موضوعات فرعی ورزش هستند. طبیعی است که درچنین بستری روزنامه‌نگارهای ورزشی مثل مرحوم اسداللهی یا هنریک تمرز، منوچهر لطیف و... رشد نمی‌کنند.
    اگر بخواهیم درباره خاص‌ترین روز کیهان ورزشی صحبت کنیم به کدام روز اشاره می‌کنید؟
روزی که محمدعلی (کلی) به دفتر کیهان ورزشی در خیابان فردوسی آمد یک روز خاص بود. موضوع آمدن محمدعلی یک چیزی بین من و آقای اصغری مدیر وقت مؤسسه کیهان بود. قرار بود محمدعلی ساعت 11صبح و به‌طور کاملاً محرمانه وارد مؤسسه کیهان شود اما از یک ساعت قبل به‌طور غیرعادی‌ای اطراف ساختمان شلوغ شد و 29سال است به این موضوع فکر می‌کنم که این قضیه چطور لو رفت. کار به جایی رسید که قبل از ورود محمدعلی به مؤسسه کیهان، جمعیت در خیابان شاهچراغی و حوالی خیابان فردوسی موج می‌زد و ما به یقین رسیدیم که قضیه کاملاً لو رفته است. وقتی محمدعلی به ساختمان آمد لا‌به‌لای جمعیت گم شد و جمعیت داخل ساختمان شعار می‌داد: «محمدعلی مسلمان خوشامدی به کیهان». محمدعلی آن روزها درگیر بیماری پارکینسون بود اما وقتی وارد ساختمان شد گارد می‌گرفت و به شوخی یک آپرکات هم حواله ما می‌کرد.
    بهترین تیتری که کیهان در این سال‌ها استفاده کرده به کدام روز و کدام مسابقه مربوط می‌شود؟
وقتی تیم ملی فوتبال، کویت را دو بر یک در دوحه برد، تیتر زدیم: غرش شیران ایران در قطر. بعد از بازی ایران و عربستان در مقدماتی جام‌جهانی 1998هم تیتر زدیم «این تیم ایرانه، یا علی مدد»، این تیتر را من پیشنهاد دادم اما یک تیتر مردمی بود چرا که تماشاگران حین مسابقه مدام این شعار را تکرار می‌کردند.
    جالب است که الان نسخه آنلاین کیهان ورزشی هم منتشر می‌شود و این مجله در شصت‌و‌هفتمین سال فعالیتش توانسته خودش را با موج تغییرات رسانه‌های ورزشی سازگار کند.
کیهان ورزشی سایت دارد و نسخه پی‌دی‌اف مجله در این سایت منتشر می‌شود. ما سعی کرده‌ایم با تحولات روز و تغییرات تکنیکی کنار بیاییم و در عین حال ماهیت مجله که نقد عملکرد مسئولان ورزش است را حفظ کنیم.
    فکر می‌کنید کیهان ورزشی با گذشت این دهه‌های طولانی هنوز اعتبار و تأثیرگذاری خودش را دارد؟
کیهان ورزشی شاید به‌طور طبیعی تیراژ سال‌های گذشته را نداشته باشد اما به جرأت می‌توانم بگویم اعتبارش را حفظ کرده است. این بزرگ‌ترین افتخار من در این 30سال است. وقتی از سال70 به‌عنوان سردبیر کیهان ورزشی فعالیتم را شروع کردم از خدا خواستم کمک کند تا آبرو و اعتبار مجله را حفظ کنم و طبق اخبار واصله، کیهان ورزشی به‌عنوان یک نشریه آبرومند و بی‌حاشیه شناخته می‌شود.
    30سال سردبیری یک نشریه ورزشی هم برای خودش رکورد است.
در کیهان ورزشی رکورد است اما آقای فتح‌الله جوادی قبل از سال 1370تاکنون به‌عنوان سردبیر اطلاعات هفتگی فعالیت می‌کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید