• جمعه 7 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 17 شوال 1445
  • 2024 Apr 26
چهار شنبه 15 دی 1400
کد مطلب : 150130
+
-

گفت‌وگو با مصطفی خرامان نویسنده ادبیات کودک و نوجوان

رقابت نابرابر کتاب‌های تألیف و ترجمه

رقابت نابرابر کتاب‌های تألیف و ترجمه

علی‌‌الله سلیمی- روزنامه‌نگار

مصطفی خرامان، متولد 1334از داستان‌نویسان فعالی است که در سال‌های اخیر بیشتر در زمینه ادبیات کودک و نوجوان فعال بوده و همزمان کارشناسی در برخی مراکز انتشاراتی و داوری آثار جشنواره‌های ادبی را هم بر عهده داشته است. او برای نگارش 2کتاب «کلاه حصیری» و «به جای دیگری» 2بار برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شده و از داوران جایزه کتاب سال در دوره‌های دیگر و همچنین داور جایزه ادبی شهید حبیب غنی‌پور بوده است. بیش از 40عنوان رمان و داستان کوتاه از او منتشر شده‌ است. خرامان عضو هیأت‌مدیره ‌انجمن نویسندگان کودک ونوجوان در دوره‌های متعدد بوده و از دیگر فعالیت‌های اجرایی او در حوزه کتاب طی سال‌های گذشته می‌توان به عضویت در شورای نویسندگان سروش نوجوان، مدیریت گروه کودک و نوجوان انتشارات علمی و فرهنگی و عضویت در شورای طرح و برنامه مرکز پویانمایی صبا اشاره کرد. به بهانه انتشار کتاب جدید این نویسنده با عنوان«النگوی شیشه‌ای» با او گفت‌وگو کرده‌ایم.

‌ رمان جدید شما با عنوان«النگوی شیشه‌ای» به نوعی به موضوع اشتغال و نوجوانان می‌پردازد. این مسئله چقدر برایتان دغدغه بوده که درباره‌ آن کتاب نوشته‌اید؟
به‌نظرم اشتغال جوانان مهم است اما راه‌حل توصیه‌ای ندارد و باید زیرساخت‌ها درست شود. با این حال، در کتاب النگوی شیشه‌ای بیش از آنکه کار مهم باشد، کارآفرینی مهم است. در این کتاب، کسی که نمایشگاه ماشین دارد (دلال است)، می‌خواهد زمینه‌های یک کار را از بین ببرد؛ همان اتفاقی که به نوعی در جامعه هم رخ داده است. با این حال، موضوع کتاب این هم نیست. مضمون کتاب اشاره دارد به اینکه بار کج به منزل نمی‌رسد.
در اوضاع فعلی، تنوع موضوعات در آثار منتشر شده برای کودکان و نوجوانان را چگونه می‌بینید؟
تنوع موضوع به بطن جامعه برمی‌گردد. در جامعه امروز، بچه‌ها رها نیستند. پدر و مادرها بچه‌ها را کنترل می‌کنند که آنها دکتر و مهندس شوند. بچه‌ها رها نیستند تا استعدادهایشان بروز پیدا کند؛ مثلاً مدارس بچه‌ها را اردو نمی‌برند تا آنجا برایشان ماجرا پیش بیاید و بچه تصمیم بگیرد. بچه‌هایی که دائم کنترل می‌شوند، زندگی یکنواختی دارند. البته ممیزی هم بی‌تأثیر نیست. با این‌حال تنوع در داستان‌ها، به‌خصوص داستان‌های کودک بد نیست. در حوزه نوجوان البته کار سخت‌تر است و تنوع کمتر.
زمانی صحبت از نابرابری در کیفیت آثار تألیفی در مقابل ترجمه‌ها بود که آثار ترجمه‌ای کیفیت بهتری نسبت به تألیفی‌ها دارند. شما هم با این موضوع موافقید؟
آثار تألیف و ترجمه در یک مسابقه نابرابر هستند. نویسندگان ایرانی مجبورند با تمام کشورهای پیشرفته و در‌حال‌توسعه جهان که کتاب تولید می‌کنند، مسابقه بدهند. البته شما به‌عنوان خبرنگار اگر تحقیق کنید که به آثار تألیفی چگونه حق‌التألیف می‌دهند، می‌بینید که کار از ریشه مشکل دارد. ما متولی فرهنگی نداریم که برای این مهم سرمایه‌گذاری کند.
آثار تألیفی نویسندگان ایرانی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان تا چه اندازه شانس ترجمه به زبان‌های دیگر را دارند و الان وضعیت چگونه است؟
در تمام کشورها سیاست‌هایی برای ترجمه آثارشان اعمال می‌شود. همانطور که ما در حوزه‌ تولید بی‌برنامه هستیم، در حوزه‌ ترجمه‌ آثارمان هم بی‌برنامه‌ایم. بعضی ناشران تلاش می‌کنند اما هیچ مشوقی وجود ندارد که این تلاش‌ها اوج بگیرد.
تا چه اندازه جشنواره‌های ادبی و جایزه‌های کتاب سال را در رشد و تعالی ادبیات کودک و نوجوان مؤثر می‌دانید؟
تشویق در هر زمینه‌ای کارساز است. در زمینه ادبیات نیز چنین است.
‌ جلسات نقد و بررسی و بخش‌های ادبی نشریات و رسانه‌ها چه نقشی در توسعه ادبیات کودک و نوجوان دارند؟
نقد و بررسی عالی است اما در کشور ما بی‌رمق است. هیچ برنامه مدون و مرتبی وجود ندارد. گاهی چنین جلساتی برگزار می‌شود. می‌بینید که ما فهرستی از کتاب‌های مناسب نداریم. البته لاک‌پشت پرنده و شورای کتاب کودک در این زمینه فعال هستند که هر دو خصوصی‌اند و البته باسلیقه‌های خاص.
تعداد ناشران حرفه‌ای در بخش کتاب‌های کودک و نوجوان قابل‌قبول است یا نقصی در این زمینه می‌بینید؟
به‌نظرم باید به جای ناشران حرفه‌ای می‌پرسیدید نویسندگان حرفه‌ای. نویسندگان هستند که محتوا را تولید می‌کنند و ناشران آن را چاپ می‌کنند. مقایسه‌ تعداد نویسندگان فعال با فهرست ناشران کودک و نوجوان حقایق تلخی را آشکار می‌کند.
چه پیشنهادی برای بهتر شدن اوضاع کار نویسندگان کودک و نوجوان دارید؟
یک وقتی مجلات مخصوص کودک و نوجوان بودند که زمینه‌ رشد نویسندگان را فراهم می‌کردند. اکنون این زمینه‌ هم وجود ندارد. اگر تلاش کنیم، فهرستی از نویسندگان حرفه‌ای (حرفه‌ای نه به‌معنای اینکه از این راه زندگی می‌کنند، اینجا منظورم نویسندگانی است که فعالند)، داشته باشیم می‌توانیم تحلیل‌های بسیاری بر اساس آن ارائه بدهیم.
جهانی شدن ادبیات یک کشور، از رویاهای نویسندگان آن کشور است و ما هنوز دستاوردی در این زمینه نداریم. به‌نظر شما چرا ادبیات ما جهانی نشده است؟
ادبیات ما باید در کشور خودمان باور شود، وقتی که ما خودمان آثارمان را آنطور که باید ارج نمی‌گذاریم، چطور انتظار جهانی شدن داریم. متولیان فرهنگی ما باید فکر و راهکاری را برای این اتفاق پیدا کنند. تا زمانی که آثار برتر ادبی کشورمان جوایزی را کسب می‌کنند که اصلاً در ‌شأن وقت و زحمت آنها نیست، هیچ اتفاق مثبتی برای ادبیات ما در جهان نمی‌افتد. امروز اوضاع نویسندگان ما برای گذران زندگی از این راه، خوب نیست. کسانی که همچنان می‌مانند و می‌نویسند، به این کار علاقه دارند. معتقدم با کمی حمایت‌های درست و هدفمند اتفاقات خوبی را می‌توانند رقم بزنند.
سوژه‌های داستانی شما تا چه اندازه از رویدادهای واقعی بهره‌‌می‌گیرند و چه میزان از آنها تخیلی است؟
در هر صورت داستان باید هر دو جنبه را داشته باشد؛ هم عینی و باورپذیر باشد تا مخاطب بتواند با آن ارتباط برقرار کند و هم نگاه نویسنده و تخیل او در آن نقش داشته باشد. باید توجه کنیم که این نگاه و جهان‌بینی نویسنده است که بر روح کتاب حاکم می‌شود و تأثیری بر مخاطب می‌گذارد. نویسنده لازم است که جدای از تخیل نویسندگی، نگاه جامعه‌شناختی و روان‌شناختی هم داشته باشد و البته یک مسئله را در داستان باید نه‌تنها با رویکرد ادبی و داستانی که با رویکرد جامعه‌شناسی و روانشناسی نوشت.
درباره آثار در دست تألیف و زیرچاپ‌تان بگویید. در چه مرحله‌ای هستند؟
یک جلسه آنلاین داستان نوجوان در انتشارات مدرسه داریم که 2عنوان کتاب که محصول همین جلسه است در دست انتشار است. یک رمان نیز در دست تألیف دارم که برای به‌نشر است. اخیراً هم یک رمان از من به نام «من ضامن» توسط به‌نشر منتشر شده است.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید