این خلأ را باهم پر میکنیم
سهم افراد جامعه در حمایت از آسیبدیدههای کرونا چیست؟
دکتر علیرضا شریفییزدی- روانشناس اجتماعی
درخصوص سهم افراد در حمایت از آسیبدیدههای کرونا باید از چند جنبه مسئله را مورد بررسی قرار داد. در وهله اول جامعه باید به کسانی توجه خاص داشته باشد که خانوادههایشان را در بحران کرونا از دست دادهاند چراکه وجود قرنطینه و نبود تفریحات و سرگرمیهای بیرون از منزل و نبود امکان برقراری ارتباط با دیگران بهواسطه ازبینرفتن دورهمیها موجب شده تا تحمل مصیبتهای وارده به این افراد بیش از پیش سخت باشد؛ لذا اطرافیان باید توجه خاصی به شرایطی که خانواده متوفی در آن قرار دارد داشته باشند. تماسهای بهاندازه با خانواده فرد متوفی و برعهدهگرفتن برخی مسئولیتها از اقداماتی است که اطرافیان میتوانند انجام دهند. شرایطی روحی این خانوادهها متعادل نیست و خلأ روحی ایجادشده در درونشان در این مدت نظم زندگیشان را بههم ریخته است. لذا اگر ما بتوانیم بخشی از این خلأها را پر کنیم و بخشی از مسئولیتها را برعهده بگیریم مانند اینکه اگر نیاز مالی دارند کمکشان کنیم یا حتی اگر کارهای اداری دارند که از عهده ما برمیآید برایشان انجام دهیم، تا حدی توانستهایم از بار غم و اندوهشان بکاهیم. حتی یک احوالپرسی ساده در این شرایط میتواند کمککننده باشد. باید به فرد آسیبدیده این اطمینان را بدهیم که هر کاری از دستمان برآید برای او انجام میدهیم. بعد بهمرور با فروکشکردن کرونا و واکسیناسیون که شرایط کمی متعادلتر شد، برگزاری یک مراسم یادبود برای فرد متوفی، به یاد او بودن و در فضای باز قراردادن خانواده و همدلی با بازماندگان، میتواند کمکحال باشد.
گروه دیگری که از کرونا آسیب دیدهاند کسانی هستند که نه بهخاطر ازدستدادن عزیز، بلکه مشکلات اقتصادی آنها را از پا درآورده و موجب شده تا تعادل روحی و روانیشان بههم بریزد و امید به زندگی را از دست بدهند. طبیعتا تا جایی که از عهده ما برمیآید کمکهای اقتصادی در این شرایط خیلی میتواند یاریگر این افراد باشد اما اگر کمک مالی از توان ما خارج بود حداقل به لحاظ روحی و روانی میتوانیم به این افراد کمک کنیم. شرایط اقتصادی جامعه و تورم موجب شده تا کمکهای مالی که از سوی خیران به افراد بیبضاعت میشد هم کاهش یابد و در این شرایط کرونایی، زندگی برای خانوادههای فقیر و بدسرپرست یا بیسرپرست همچنین زنان سرپرست خانوار بسیار سختتر شود؛ لذا افراد جامعه، بهویژه کسانی که وضع مالی خوبی دارند باید به وضع اقتصادی گروههای آسیبپذیر جامعه توجه خاص داشته باشند چراکه این افراد بهعلت فقر و بیپولی مدام در زندگی تحت فشار روحی و روانی قرار دارند اما بحران کرونا سختی را بر این دسته صدچندان کرده طوری که دیگر قادر به ادامه زندگی نیستند و قطعا بیتوجهی به نیازهای این بخش جامعه در دوره کرونا به مرور موجب افزایش ناهنجاریها و گسترش آسیبهای اجتماعی خواهد شد.
گروه دیگر هم کسانی هستند که خودشان دچار بیماری شدند و حالا که از بیماری فارغ شدهاند ترس کوتاهمدت و میانمدت ممکن است برای آنها عارض شود. معمولا اضطراب، دلشوره و عوارض پساکرونا میتواند در آنها وجود داشته باشد. کمک به این افراد هم بیشتر جنبه روانی دارد و همراهی و همدلی افراد جامعه را میطلبد، بهنحوی که فرد آسیبدیده از کرونا احساس پشتگرمی و پشتوانه داشتن کند. این نوع حمایت روانی و عاطفی به بازسازی حالات روحی و روانی افرادی ازایندست کمک میکند.
البته در این مدت خانوادههای زیادی هم بودند که همه این اتفاقات را توأمان تجربه کردند؛ یعنی هم عزیزشان را از دست دادند، هم مسائل اقتصادی گریبانشان را گرفت و هم بیمار شدند و در حال گذراندن دوره نقاهت و مشکلات پس از بیماری هستند. کمک به این افراد واجبتر است و یکی از راههای مناسب روحی و روانی آن ساختن فضایی شاد برای بالابردن روحیه این افراد است. دعوتکردن این افراد به مهمانی البته در فضای باز و رعایت پروتکلهای بهداشتی و شیوه نامهها میتواند این افراد را از فضای یأس و ناامیدی و غم که گرفتارش هستند برای لحظاتی دور کند و آنها را از فضای بسته خانه بیرون بکشد که برای بازسازی روحی و روانی افراد آسیبدیده بسیار کمککننده است. دسته دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرند سالمندانی هستند که در دوره کرونا اندک ارتباطات خود را از دست دادند و منزویتر شدند؛بهویژه سالمندانی که تنها زندگی میکنند و نزدیکانی ندارند که به نیازهای روحی و روانی آنها توجه کنند، درحالیکه جامعه باید فضاهای دورهمی برای حضور این افراد فراهم کند تا بتوانند خود را کمی بازیابند و امید ازدسترفته به ادامه حیات و زندگی را بهدست آورند. استفاده از توانمندی این افراد نیز میتواند این باور را در آنها ایجاد کند که احساس مفیدبودن پیدا کنند.
باید نیازهای روحی و روانی مادران و همسران نیز که بهعنوان حامی در خط مقدم ایستادند و سکان هدایت خانواده را در سختترین شرایط بهدست گرفتند و به جلو پیش بردند مورد توجه جامعه قرار بگیرد، بهویژه اعضای اصلی خانواده؛ چرا که تمام این مدت بار مشکلات و رنج و غمها را یکتنه به دوش کشیدند و دم نزدند اما با فارغشدن از کرونا باید شرایطی فراهم شود تا بار روانی و فشارهایی که روی شانههایشان سنگینی میکند کمی تخلیه شود تا بتوانند با بازیابی خود دوباره شادی و نشاط را به تکتک اعضای خانواده تزریق کنند.
به هر حال این پاندمی بهدلیل همهگیربودن، رنج، غم، اندوه، افسردگی و تنشهای زیادی را از جنبههای گوناگون به خانوادهها و در کل، جامعه وارد کرده که باید برای عبور از آن با یکدیگر همدل و همراه شویم وگرنه همچنان با یک جامعه غمزده و افسرده روبهرو خواهیم بود که سالهای سال در این مشکلات دست و پا خواهد زد و بیشتر در مشکلات مالی و روحی و روانی غرق خواهد شد.