فوتبال ایران/ وقتی مدیر را بی‌اعتبار می‌کنید...

این که احمد مددی مدیر خوبی است یا نه، خودش یک بحث مفصل جداگانه می‌طلبد و صد البته پاسخ مثبت دادن به این سؤال، سخت است. با این حال هر چه باشد او مدیرعامل استقلال است و وقتی اعتبارش خدشه‌دار می‌شود، در درجه اول مجموعه باشگاه آسیب می‌بیند.
روندی که کادرفنی استقلال طی ماه‌های گذشته در پیش گرفت، دقیقا پایه‌های صندلی مددی را متزلزل کرد و باعث شد او وجاهتش را نزد بازیکنان و هواداران از دست بدهد. شاید از نظر اداری هیچ توهینی برای مدیرعامل باشگاه بالاتر از آن نباشد که سرمربی تیم بابت هر پیروزی آسان و دم دستی در لیگ، به بازیکنانش پاداش بدهد. فرهاد مجیدی نه‌تنها این کار را کرد، بلکه بارها با مصاحبه‌هایش از ارزش عملکرد مددی کاست و در نتیجه او را بی‌اعتبار کرد.
مضرات این رویکرد اما، حالا خودش را نشان می‌دهد؛ حالا که باشگاه نیاز دارد بازیکنان برای تمدید قرارداد یا جذب شدن در استقلال مقابل مدیر بنشینند، اما آنها به سختی حاضر می‌شوند با کسی رودررو شوند که وجهه‌اش تا این حد تخریب شده و اعتبارش را از دست داده است. با وجود همه مشکلات اگر حرمت‌ها حفظ می‌شد، امروز اقتدار مدیریتی می‌توانست به‌کار استقلال بیاید و به سود خود مجیدی تمام شود، اما حیف که فرهاد همه تخم مرغ‌هایش را در سبد تغییر مدیرعامل باشگاه گذاشت؛ اتفاقی که آخرش هم رخ نداد.

بهانه فصل بعد فرهاد؟
فرهاد مجیدی در طول هفته‌های گذشته مواضع ضد‌و نقیضی در مورد جدایی مهدی قائدی داشته است. یک‌بار به صراحت ترانسفر این بازیکن به قصد پیشرفتش را بلامانع دانست و گفت تنها مهره‌ای که در مورد جدایی‌اش استثناء قائل می‌شود، همین مهاجم بوشهری است. بعدتر اما اعلام کرد تنها درصورتی با جدایی این بازیکن موافقت می‌کند که یک مهره مناسب به‌عنوان جایگزین او جذب شود. طبیعتا پیدا کردن یک نفر در استانداردهای قائدی کار آسانی نیست. همه اینها در حالی است که مهدی با باشگاه قرارداد دارد. خودش دوست دارد برای پیشرفت و شاید کسب درآمد بیشتر راهی تیمی دیگر شود، باشگاه هم روی حق ترانسفر قائدی و کسب درآمد از این ناحیه حساب ویژه باز کرده است. در عین حال اما اگر مهدی رفتنی شود، بهانه کادر فنی استقلال برای ناکامی احتمالی در فصل آینده مهیا خواهد شد.
 بزرگ‌ترین خطر جدایی قائدی همین است. در آن صورت لابد مجیدی خواهد گفت: «من خواسته بودم جانشین مناسب برای قائدی جذب شود.» بنابراین بهتر است باشگاه پیش از هر نوع تصمیم‌گیری برای این بازیکن، نظر صریح و حتی کتبی مجیدی را جذب کند و تنها در شرایطی اجازه جدایی به این بازیکن بدهد که سرمربی موافقتش را به‌صورت تمام و کمال اعلام کرده باشد. در غیراین صورت، فصل بعد داستان‌ها خواهیم داشت!

وصله ناجور در پرسپولیس
باز هم به یک پنجره نقل‌وانتقالاتی رسیدیم و باز هم شایعه پیوستن محمد دانشگر به پرسپولیس داغ شد. روشن نیست ریشه این شایعه کجاست، اما هر بار پنجره‌ای باز می‌شود یا عذر دانشگر را از استقلال می‌خواهند، این بحث حسابی داغ می‌شود. شاید بعد از جدایی محمد نادری از پرسپولیس و پیوستن او به استقلال، برخی تصور می‌کنند سرخ‌ها حتما باید انتقام بگیرند و بهترین راهش هم جذب دانشگر است. حالا هم که کنعانی‌زادگان رفته، این شایعه مبنای فنی پیدا کرده است. به هر حال پرسپولیس دفاع وسط لازم دارد و قرارداد دانشگر هم با استقلال تمام شده؛ پس کلیک‌خور این تیتر خوب است و آن را روانه خروجی خبرگزاری‌ها می‌کنند.
در ذهن مربیان پرسپولیس نیستیم و نمی‌دانیم آنها به جذب دانشگر فکر می‌کنند یا نه، اما لااقل در نگاه اول این بازیکن یک وصله ناجور برای سرخ‌ها به‌شمار می‌آید. با احترام به شخصیت حقیقی محمد دانشگر، او در زمین فوتبال یک بازیکن پرحاشیه و اهل سروصدا است. این مدافع بارها توسط مربیان مختلف از استقلال کنار گذاشته شده و هرگز هم عبرت نگرفته است. در حاشیه همین فینال جام حذفی بین استقلال و فولاد، با آنکه دانشگر محروم بود، تصاویری از برخورد او با یک تصویربردار روی سکوها بازتابی وسیع یافت. همه اینها در حالی است که یکی از رموز موفقیت پرسپولیس در این سال‌ها، آرامش و دوری از حاشیه بوده است. بنابراین شاید محمد دانشگر مهره کارآمد و متناسب با فضای فعلی پرسپولیس نباشد. زمانی که محمدحسین کنعانی‌زادگان از پرسپولیس جدا شد، برخی از هواداران این تیم خدا را شکر کردند، چرا که رفتارهای او را با فرهنگ حاکم بر باشگاه هماهنگ نمی‌دیدند. حالا اگر دانشگر جانشین او شود، پرسپولیس بازیکنی را جذب کرده که از نظر اخلاقی و انضباطی شبیه همان کنعانی است، اما توانایی‌های فنی او را هم ندارد. فراموش نکنیم کنعانی هرچه باشد، بازیکن فیکس تیم ملی به‌شمار می‌آید، اما دانشگر... درصورت جذب این بازیکن، احتمالا باید به کریم باقری به‌طور ویژه «آماده‌باش»
داده شود!