مجموعه معادلات سینمایی کشور از ادامه رکود سینماها خبر میدهد
اکران؛ دغدغه سینماداران، جشنواره؛ سرگرمی مدیران
یاور یگانه ـ روزنامهنگار
قرار بود بازی تیم ملی فوتبال ایران در برابر عراق شوکی به سینماها وارد کند و حالا که امکانش نیست فضای سالنها از سکوت دلپذیر تماشاگران چشمدوخته به فیلم روی پرده پر شود، حداقل فریادهای هواداران فوتبال غبار سکوت غمگینانه را از سر و روی سالنهای چشم بهراه مشتری بزداید. اما این اتفاق هم نیفتاد و سامانه سینماتیکت بهعنوان متولی فروش بلیتهای این بازی با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد پخش مسابقه ایران ـ عراق در سینماهای کشور کنسل شده است. با این حال، رکود اکران دلیلی بر رکود تولید نیست. اغلب محصولات سینمای ایران نیاز به مصرفکننده و بازار ندارد.
حتی چه بسا همین روزها نظریهپردازان دلنگران داخلی به نتیجه برسند که تأکید بر دخلوخرج فیلمها در گیشه ترفندی امپریالیستی برای شبیه کردن سیستم پاک سینمای ایران به هالیوود ناپاک است. هر چه پیش آید چیزی جلودار تولید نیست. سینمای ما سینمای تولید است. اکران بحثی فرعی است که حتی شاید بشود آن را مخل تولید دانست. وقتی ابزار و سرمایه مهیاست، سرمایهگذار و تهیهکننده دست به جیب، بازیگر و کارگردان و فیلمبردار و فیلمنامهنویس بهدنبال کار، تماشاگر هم برای حفظ سلامتیاش بیمیل به سینما رفتن، چه اصراری به اکران است. روز یکشنبه همین هفته خبر آمد که 6فیلمنامه پروانه ساخت گرفتهاند. این در حالی است که نه فقط اکران سالنها که حتی اکران آنلاین فیلمها هم از سکه افتاده و فعلا فقط سریالسازان بازارشان رونق دارد.
رابطه سینما و سلامت و جیب مردم
راهکار نمایش فوتبال در سینما برای از نفس نیفتادن این سینمای بینفس، بیش از هر چیز نشان میدهد که سینمای ایران تماشاگرانش را از دست داده و حالا بهدنبال تغذیه از مشتریان و مخاطبان سایر حوزههای سرگرمی است. دلیل این مسئله صرفاً مخالفت تهیهکنندهها با اکران آثارشان در این ایام بیرونقی نیست.
تجربه شکست فیلمهایی مثل «شنای پروانه»، «خوب، بد، جلف 2»، «خون شد»، «خورشید»، «لاله»، «هفتهای یکبار آدم باش»، و حتی «تکخال» در گیشه نشان میدهد مردم برخلاف کسانی که می خواهند به هر بهانهای آنها را به سینما بکشند، نگران
سلامتیشان هستند. اغلب مردم نمیتوانند در شرایط اقتصادی کنونی از پس هزینه دوا و درمان کمرشکن کرونا برآیند و عقل حکم میکند تا میتوانند از حضور در مکانهای عمومی و پرخطر دوری کنند. موضوع دیگر قیمت بلیت سینماست که بین 25تا 30هزار تومان است و برای یک خانواده چهارنفری بین 100تا 120هزار تومان آب میخورد؛ پولی که با احتساب قیمتهای کمرشکن غذا و اجاره خانه و... میتواند صرف امور واجبتری شود. از همه اینها مهمتر این است که فیلمهای ایرانی پیش از اکران در سینما سود کردهاند. بازیگران دستمزدهای میلیونی گرفته اند؛ عوامل فنی دستمزدشان را دریافت کرده اند؛ کارگردان هم فیلمش را ساخته و هم فارغ از کیفیت کارش، دستمزدی چندین و چند برابر حداقل حقوق یک کارمند و کارگر را دریافت کرده و تا یکی دو سال حتی اگر کار دیگری نسازد میتواند راحت و شیک زندگی کند.
تهیهکننده هم که هزینه ساخت فیلم را از جایی جز جیب خودش مهیا کرده و نیاز نیست در برابر شکست فیلمش جوابگو باشد، حتما به سود رسیده و بهدنبال ساخت پروژه بعدی است. تعداد پروژههای در دست ساخت و پروژههایی که جدیدا پروانه ساخت گرفتهاند، نشان میدهد که نگرانی برای اکران فقط نگرانی سینماداران است و نه سایر صنوف و مدیران سینما. وگرنه مسئولان با جشنوارهها سرگرماند و سینماگران فیلم و سریال میسازند.
اولویت جشنوارهها بر حمایت از سینماداران
یکی از فرضیهها برای خاتمه دادن به وضع اسفناک اکران در روزگار کرونا و در غیاب واکسیناسیون عمومی مؤثر، اکران فیلم کمدی اصطلاحا «بفروش» است. «دینامیت» ساخته مسعود اطیابی و تهیهکنندگی ابراهیم عامریان فیلمی کمدی است که دو تجربه قبلی کارگردان و تهیه کنندهاش در ساخت فیلمهای «تگزاس1و2» این امیدواری را ایجاد کرده که اگر فیلم جدیدشان اکران شود، گیشه سینماها رونق میگیرد. ابراهیم عامریان در گفتوگو با مهر درباره خبرهای غیررسمی منتشرشده مبنی بر مذاکره مسئولان سازمان سینمایی با او و صاحبان چند فیلم کمدی دیگر برای ارائه تضمین و جلب رضایت به اکران فیلمهایشان گفته: «مذاکرهای با ما صورت نگرفته و ما هم تنها اخبار رسانهها را در این زمینه شنیدهایم. اینکه قرار است به فیلمها ۲ تا ۳ میلیارد تومان بهعنوان تضمین بدهند بلکه راضی به اکران در این شرایط بشوند؛ اینها را شنیدهایم اما هیچ مذاکرهای تا به امروز با ما نشده است. در همین حد اخبار غیررسمی هم بهنظرم این ارقام تضمینی از سوی سازمان سینمایی، برای فیلمهایی مانند فیلم ما که در شرایط عادی ظرفیت فروش ۳۰ تا ۴۰ میلیارد تومانی دارند، یک شوخی است! به همین دلیل حتی درصورت طرح این پیشنهاد هم حاضر به اکران فیلم خود نیستیم.»
چند روز پیش خبر رسید سینمادارها ـ که در این وضعیت بیشتر از سایر بخشهای سینما متضرر شدهاند ـ در جلسهای در سازمان سینمایی اعلام کردهاند درصورت اکران نشدن فیلمهای جدید سینماهایشان را خواهند بست؛ تهدیدی که گویا حتی برخی از پردیسهای سینمایی تهران آن را عملی کردهاند. در این وضعیت، عجیب است که سازمان سینمایی و زیرمجموعههای ریز و درشت آن برنامه ای برای حمایت از سالن داران ندارند. هزینه حمایت از سالنداران طی یک سالواندی گذشته بهمراتب از برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر با بازیگران سریالهای دست چندم کمتر بود و حداقل میتوانست باعث شود که سینمادارها به اقدامات عجیب برای بازگشت رونق به کسبوکارشان دل نبندند. حالا در این چند صبح باقیمانده از این دولت، یکی دو جشنواره دیگر هم میتواند برگزار شود و مدیران و مسئولانشان بر مزایا و دستاوردهای آنها تأکید کنند.
مکث
«قهرمان» فرهادی؛ شاید ناجی اکران پاییز
جمعه این هفته انتخابات ریاستجمهوری برگزار میشود و پس از معلوم شدن نتیجه، چند ماهی هم صرف مشخص شدن وزرای جدید میشود. تیمی که حالا در سازمان سینمایی مشغول بهکار است، دیگر نه انگیزهای برای تغییر و تحول دارد و نه امکانش را. در فرصت باقیمانده برای آنها، برگزاری جشنوارههایی مثل جشنواره فیلم کودک یا حتی جشنواره فیلم کوتاه تهران اهدافی دلپذیرتر بهنظر میرسد. از طرف دیگر، از 19مردادماه محرم آغاز میشود و 16مهر مصادف با آغاز ربیعالاول و پایان ماه صفر است. در این مدت معمولا فیلم کمدی اکران نمیشود و سینماها تا اواسط مهر نباید منتظر رونق باشند. چه بسا اگر تا آن زمان اتفاقی در زمینه واکسیناسیون عمومی افتاده باشد، و اگر «قهرمان» اصغر فرهادی فرصت اکران در داخل کشور را بیابد، اتفاقی مثبت رقم بخورد و نام فرهادی به سینماها رونق دهد.