اصولگرایان؛ آتش زیرخاکستر تقابلهای درونگفتمانی
برخلاف اینکه تصور میشد اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری 1400کار آسانتری پیش رو دارند، اما وضعیت کنونی نشان میدهد این موضوع چندان هم درست از آب درنیامده است؛ چراکه صفآرایی انتخاباتی این طیف با چالشهای عدیدهای مواجه شده و گره زدن تعیینتکلیف نهایی کاندیداهای این جریان با حضور یا عدمحضور سیدابراهیم رئیسی، اوضاع را برای طیفهای مختلف اصولگرا پیچیدهتر از قبل کرده است.
با وجود اینکه فعالان سیاسی اصولگرا تقریبا بر گزینه رئیسی اجماعنظر دارند و از کاندیداتوری او اعلام حمایت میکنند، اما بهنظر میرسد برخی طیفهای این جریان از عدمحضور رئیسی چندان هم ناراحت نخواهند شد. آنان براساس برآوردهایی که از سطح جامعه دارند و نارضایتیهایی که پیرامون عملکرد دولت شکل گرفته، شانسی برای گزینههای اصلاحطلب در مسیر پیروزی در انتخابات 28خرداد قائل نیستند و با اتکا به پایگاه سنتی آرای خود، از پیش پیروزیشان را مسجل میدانند و بر همین اساس با سرمایهگذاری روی گزینههای خود، ساز مخالفت در جریان اصولگرایی کوک کردهاند و چراغ خاموش در این مسیر گام برمیدارند.
برهمین اساس جبهه پایداری، که بهعنوان جریانی تندرو در میان اصولگرایان شناخته میشود، در روزهای اخیر با مانور تبلیغاتی روی گزینه سعیدجلیلی، سعی میکند او را بهعنوان محور اجماع اصولگرایان در غیاب رئیسی مطرح کند؛ موضوعی که بهنظر میرسد با استقبال ویژهای در این جریان سیاسی مواجه نخواهد شد؛ چراکه محمدباقر قالیباف، محسن رضایی و علی لاریجانی از گزینههایی محسوب میشوند که پس از رئیسی، بیشترین شانس را برای کسب اجماع حداکثری دارند و گرایش انتخاباتی طیف وسیعی از نیروهای اصولگرا به سمت آنان است.
آنچه از اوضاع اردوگاه انتخاباتی اصولگرایان برمیآید مبین این نکته است که تنها راه دستیابی به اجماع نهایی در این جریان سیاسی، حضور رئیسی در قامت کاندیدای اصولگراست؛ چراکه بهنظر نمیرسد شورای وحدت و شورای ائتلاف، بهعنوان 2جمع محوری و تصمیمساز اصولگرایان، بتوانند به جز رئیسی به نقطه اشتراک دیگری دست یابند که بتواند مسیر اجماع را برای آنان هموار کند. ساز ناکوک این دو شورا، که البته سعی میشود چندان ظهور و بروز بیرونی نداشته باشد، عیانتر از آن چیزی است که بتوان پنهان کرد، اما هرچه هست بهنظر میرسد تا زمان اعلام تصمیم قطعی رئیسی برای حضور یا عدمحضور، سردرگمی در اردوگاه اصولگرایان ادامه خواهد داشت و تنها اوست که میتواند گره از کار فروبسته اصولگرایان باز کند.
گویا قرار است تصمیمسازان این جریان سیاسی تا پایان فرایند ثبتنام انتخابات ریاستجمهوری که از روز 21اردیبهشتماه آغاز خواهد شد، منتظر اعلام نظر رئیسی بمانند و دراین مدت به رایزنیهای خود با او و دیگر چهرههای مطرح اصولگرا ادامه دهند. البته هیچ بعید نیست خیلی زودتر از این موعد تکلیف کاندیداهای اصولگرا مشخص شود؛ چراکه براساس برخی گمانهزنیها دور از انتظار نیست در روزهای پیشرو اخباری مبنی بر عدمکاندیداتوری رئیسی با هدف جلوگیری از ایجاد فضای دوقطبی در عرصه انتخابات و همچنین سیاست کشور منتشر شود؛ آنگاه است که باید منتظر آزاد شدن پتانسیلهای انتخاباتی در اردوگاه اصولگرایان بود.
در روزهای اخیر چهرههای گوناگونی از این جریان سیاسی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری 28خردادماه ابراز تمایل کردهاند که زیر سایه حضور یا عدمحضور رئیسی قرار گرفته و چندان جدی تلقی نشده است؛ موضوعی که میتواند درصورت حضور نیافتن رئیسی در کارزار انتخابات، اوضاع را بیش از پیش برای اصولگرایان پیچیده کند. فتاح، نیکزاد و سعید جلیلی از چهرههایی بهحساب میآیند که جبهه پایداری حساب ویژهای روی آنها باز کرده است و براساس برخی اخبار، در محافل این طیف بحثهای زیادی روی مطرح کردن این نامها در فضای انتخاباتی کشور در جریان است که درصورت عدمحضور رئیسی، یکی از این نامها میتواند بهعنوان کاندیدای موردنظر جبهه پایداری مطرح شود.
سعید محمد از دیگر نامهایی بود که در روزهای گذشته در میان اصولگرایان توجه بسیاری را بهخود جلب کرد و بهعنوان یک کاندیدای نظامی مطلوب با پیشینه مدیریت اجرایی اثرگذار که میتواند تراز «جوان انقلابی» برای تصدی پست ریاستجمهوری باشد، درنظر گرفته میشد، اما پس از حواشی ایجاد شده پیرامون دلایل استعفا یا برکناری او از قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا، بهنظر میرسد از گردونه گزینههای موردنظر اصولگرایان خارج شده و دیگر نمیتوان او را بهعنوان یکی از کاندیداهایی که این جریان سیاسی برای دستیابی به اجماع نهایی به آنها میاندیشد، درنظر گرفت. البته بهنظر میرسد این موضوع نباید سبب تقویت این گمان شود که اصولگرایان از گزینههای نظامی صرفنظر خواهند کرد؛ چراکه معتقدند نیروهای نظامی که مدتی است از شغل نظامیگری فاصله گرفتهاند، قرابت زیادی با نیروهای انقلابی و اصولگرا دارند و میتوانند در شرایط کنونی که کشور درآن گرفتار آمده است، راهگشا باشند.
درنهایت آنچه دور از تصور نیست اینکه درصورت حضور نیافتن رئیسی در رقابتهای انتخاباتی، باید منتظر فعال شدن گسلهای ناشی از تقابلهای درونگفتمانی در میان اصولگرایان بود؛ چراکه در شرایط فعلی چشمانتظاری برای اعلام تصمیم نهایی رئیسی، آتش زیرخاکستری است که سبب پوشاندن اختلافات شده است. به قطع با وجود تعداد نسبتا زیاد چهرههای اصولگرایی که خود را شایسته کاندیداتوری میدانند و در شرایط فعلی شانس بسیاری هم برای پیروزی و راهیابی به پاستور برای خود قائل هستند، دستیابی به کاندیدای مورد اجماع کار دشواری بهنظر میآید.
رئیسی؛ تنها گزینه اجماع اصولگرایان
حمیدرضا ترقی، نایبرئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با اشاره به اجماع اصولگرایان و نیروهای انقلاب برای انتخابات ریاستجمهوری۱۴۰۰ گفت: تنها کسی که باعث اجماع اصولگرایان و نیروهای انقلابی در انتخابات میشود، تاکنون شخص رئیسی بوده است. ترقی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، افزود: همه روی نام او اتفاقنظر دارند و بعد از آقای رئیسی، هنوز اجماع روی شخصهای دیگر صورت نگرفته است. وی دربخش دیگری از صحبتهای خود عنوان کرد: مشارکت مردم در انتخابات با 2مانع بزرگ روبهروست.مشکل اول و اساسی نارضایتی مردم از وضعیت معیشتی و مشکلات اقتصادی است که منشأ آن عملکرد دولت و ضعف دستگاههای اجرایی دراین رابطه است. این فعال سیاسی اصولگرا ادامه داد: عامل دوم بحث کروناست؛ وقتی مردم این دو نگرانی را در کنار هم دارند، نمیشود انتظار داشت مشارکت بالایی صورت گیرد. با توجه بهنظرسنجیهایی که صورت گرفته، بیش از 35.5 یا ۳۶درصد مردم دلیل عدمشرکت در پای صندوقهای انتخابات امسال را وضع اقتصادی و شرایط بد معیشتی بیان کردهاند.