سحر و الیکا، کلاهبرداران معروف تهران
شرکتهای مضاربهای در دورهای کوتاه و پرقدرت، سرمایههای طبقه متوسط شهرنشین را غارت کردند
محمد سرابی
در سالهای دهه60 همیشه سرمایه به معنی مالکیت زمین و ساختمان بود و در بینظمی واگذاری زمینهای خالی و ساخت وساز بیقانون، جمعیت مهاجران به شهرهای بزرگ، بهدنبال خانهای برای خود میگشتند. راه دیگری جز روشهای سنتی خرید طلا و خودرو هم وجود نداشت اما در سال1368پدیده دیگری در شهرهای بزرگ و بیشتر از همه در تهران بروز کرد که بر اقتصاد شهر تأثیر گذاشت و سرمایههای جمع بزرگی از اهالی را به باد داد. شرکتهای مضاربهای از گوشه و کنار رشد کردند و طبقهای از مردم که در خیال ثروتمندشدن بودند دارایی خود را به آنها سپردند. زمانی شایع میشد این شرکتها کار ساختوساز انجام میدهند و زمانی گفته میشد که در زمینه واردات و احتکار اجناس فعالیت میکنند. این بنگاهها به مردم وعده سود زیاد میدادند و در ابتدای کار این سود را چندبار پرداخت کردند.
مشهورترین این شرکتها در تهران، با نام دخترانه و استثنایی «سحر و الیکا» توانست سرمایه عظیمی جمع کند. کلاهبرداران باهوش بودند و حتی وقتی انبوه مردم مالباخته در مقابل این شرکتها جمع میشدند هم عقبنشینی نکردند. از تابستان، زمزمه غیرقانونی و غیرشرعیبودن این کار شروع شد. در میانه پاییز با اعتراض بخشهای سنتی اقتصاد- مانند بازار تهران که این شرکتها را مقصر گرانی معرفی میکردند- برخورد پلیسی و قضایی آغاز شد. تا پایان این سال شرکتهای مضاربهای تهران تعطیل و گروهی از مدیران محاکمه شدند و بقیه فرار کردند و سرنوشت پولهایی که در اختیار داشتند مشخص نشد.
سال68 با سیل در سیستان شروع شد و در پاییز خوزستان زیرسیل رفت. در تابستان، کمبود آب باعث قطع طولانیمدت آب آشامیدنی در بعضی نقاط تهران مانند سعادتآباد، شهرآرا، کوی نصر، خیابان آفریقا، میدان آرژانتین، کارگر شمالی و.... شد. وزارت نیرو اعلام کرد که ذخیره آب تهران تنها به اندازه مصرف 2میلیون مترمکعب در روز است ولی در تیرماه هر روز 200یا 300هزار مترمکعب بیشتر مصرف میشود (مصرف آب تهران در سال99به 5/3میلیون مترمکعب در روز هم رسید). وزارت نیرو در سال68یک مشکل دیگر هم داشت و آن کمبود برق بود. مصرف شدید برق در شهرها باعث خاموشیهای 2ساعت و نیمه میشد که طبق جدول به اجرا در میآمد و برنامه قطعی برق شهرهایی مانند تهران و اصفهان در روزنامهها منتشر میشد.
با وجود همه این مشکلات، جمعیت شهرها همچنان بیشتر میشد. وزیر مسکن و شهرسازی اعلام کرد سالانه 5هزار واحد مسکونی در نقاط محروم کشور ساخته میشود و 12شهرک جدید در حال ساخت است. این شهرکهای 100تا 500هزار نفری در تهران، اصفهان، تبریز، شیراز، اراک، بوشهر و رشت قرار داشتند و بنا بود 300هزار قطعه زمین هم در سراسر کشور به کمدرآمدها واگذار شود. بنا به قانون دوم زمینشهری، شهرداران هم مجاز بودند برای طرحهایی که نیاز دارند زمین دریافت کنند. همچنین براساس تبصره 53لایحه برنامه پنجساله توسعه اقتصادی، 3درصد مالیات قطعی کشور به نفع شهرداریها در اختیار وزارت کشور قرار میگرفت تا بین آنها تقسیم شود. در آذر سال68 نمایشگاه «دویستمین سال مرکزیت تهران» از سوی مرکز پژوهش و مطالعات بنیاد مستضعفان و جانبازان با 170عکس و 95سند و 35نقشه و اعلامیه برگزار شد. حسن حبیبی، معاون اول رئیسجمهور در این نمایشگاه از انتقال پایتخت سخن گفت و اظهار کرد که برای نجات تهران و محدودههای اطراف آن بهترین راه خارج ساختن و انتقال مراکز اداری و حکومتی به یک نقطه دیگر کشور است. انتقال پایتخت انجام نشد چون یکماه بعد، شخصی شهردار تهران شد که برنامههای گسترده و پرسروصدایی را در پایتخت به اجرا درآورد و تغییرات بزرگی ایجاد کرد. 13دی غلامحسین کرباسچی، استاندار سابق اصفهان بهعنوان شهردار تهران از طرف وزیر کشور منصوب و مراسم معارفه او در نمازخانه ساختمان مرکزی شهرداری برگزار شد.