جنگ در همه جبههها
حملات شیمیایی دشمن چهره جنگ را دگرگون کرد
سعید زاهدی
سال66 همهجانبه جنگ گسترش یافت؛ با موشکهای اهدایی شوروی، صدام از اول تا آخر سال بارها شهرهای مختلف ایران را مورد حمله قرار داد و برای نخستین بار موشکهایش به تهران هم رسید. آنها سکوها و پالایشگاههای نفتی و کشتیهای نفتی و تجاری ایران را هدف میگرفتند و ایران هم اعلام کرد که اگر دریا برایش امن نیست، برای هیچکشور دیگری هم نباید امنیت داشته باشد. این حرف اعلان جنگی آشکار به دو ابرقدرتی بود که به نفت خلیجفارس وابسته بودند. پس هر دو ناوهای جنگی خود را به منطقه فرستادند. در اردیبهشت ماه، یک ناو شوروی مورد حمله قرار گرفت و یکی دیگر هم با مینهای دریایی آسیب دید. در این شرایط، یک جنگنده عراقی اشتباهی به ناو استارک آمریکا حمله کرد و ناامنی در خلیجفارس تیتر یک رسانههای دنیا شد. با این پیشامدها، شوروی کنار نشست اما آمریکاییها در خلیجفارس ماندند. در مردادماه، ناو بریجتون آمریکایی که برای نخستین بار یک کشتی کویتی را اسکورت میکرد به مین خورد و روز آخر شهریور ناو آمریکایی، به کشتی تدارکات ارتش ایران حمله کرد و گروهی را به شهادت رساند؛ درگیری در خلیجفارس شدت یافته بود. 16مهر، بالگردهای آمریکایی به رزمندگان ایران در جزیره فارسی حمله کردند که 8نفر شهید شدند و 4نفر به اسارت درآمدند. بیژن گرد و نادر مهدوی و یکی دو نفر دیگر هم با یک موشک دوشپرتاب، بالگرد آمریکایی را زدند و خود شهید شدند. هر هدفی آنها میزدند ایران هم پاسخ میداد و برعکس. 23مهر، یک کشتی کویتی با پرچم آمریکا مورد حمله قرار گرفت و 27مهر آمریکاییها با زدن دوسکوی سلمان و رشادت 500میلیوندلار خسارت وارد آوردند. در دوم آبان، ایرانیها ترمینال بزرگ نفتی کویت در اسکله الحمدی را با موشک مورد هدف قرار دادند ولی اینبار آمریکاییها تلافی نکردند. جنگ در دریا آرام شد اما ایران در جبهههای دیگر هم میجنگید. در موسم حج، دولت سعودی حاجیان ایرانی را در خانه امن خدا به خاک و خون کشید. از سوی دیگر با دستور رونالد ریگان، تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه ایران شدت یافت. در این اوضاع، وقتی ایران حلبچه را از عراق گرفت، صدام مردمش را به تلافی استقبال آنها از رزمندگان ایرانی با بمبهای شیمیایی مورد حمله قرار داد. منافقین هم در این اوضاع با صدام به توافقی جدید رسیدند و رسما شدند عضو ارتش بعث.
تصویب قطعنامه 598
وقتی فاو فتح شد و بعد از کربلای4، عملیات کربلای5 موفقیتآمیز بود، معلوم شد ایران در جبهه نبرد برتری دارد و قدرتمند است. در این شرایط آنها که دنبال پایان جنگ با شکست ایران بودند به این نتیجه رسیدند، این پایانی نیست که انتظارش را میکشیدند؛ پس برای نخستین بار قطعنامهای را در شورای امنیت سازمان ملل تنظیم کردند که برخی خواستههای ایران در آن دیده میشد. مفاد قطعنامه598 حاصل 9ماه تلاش آمریکا، شوروی، عراق، عربستان، فرانسه، انگلیس، آلمان و چند کشور دیگر بود تا هم ایران را راضی کنند و هم نگذارند ایران به پیروزی برسد. برای نخستین بار قطعنامه در چارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل صادر شد که این از خواستههای ایران بود که میخواست متجاوز و غرامت جنگ مشخص شود. وقتی دبیر کل سازمان ملل، پیشنویس قطعنامه را برای ایران و عراق فرستاد، عراق نظراتش را ارائه داد اما ایران سکوت اختیار کرد. اگر آن زمان دستگاه دیپلماسی قویتری داشتیم و وزارت خارجه فعالانهتر برخورد میکرد، میتوانست در مذاکرات، اصرار کند بهجای آغازگر جنگ در بند6 از واژه متجاوز استفاده شود یا از تعیین غرامت سخن بگوید تا در قطعنامه گنجانده شده و بعدتر درباره دریافت آن ادعایش را مطرح کند. اما چنین نشد و لحن قطعنامه درباره آغازگر جنگ و خسارت آن از نظر حقوقی، تفاوتی بین متجاوز و طرف مورد تجاوز قائل نبود. برای خسارت هم صندوقی بینالملل تشکیل شد که ایران و عراق سهمی مساوی در برداشت از آن داشتند.