• سه شنبه 11 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 21 شوال 1445
  • 2024 Apr 30
سه شنبه 18 آذر 1399
کد مطلب : 118117
+
-

دو راه حل برای یک مسئله

کنترل اکران فیلم خارجی و حمایت از تولید داخلی

سینما
دو راه حل برای یک مسئله


سعید مروتی 

  سینمای پس از انقلاب چه مسیری را باید طی کند؟ این مهم‌ترین پرسش فعالان سینما و مدیران در سال63 بود. برگزاری جلسات متعدد که یک طرف سینماگران و در طرف دیگر مدیران قرار داشتند در نهایت این خروجی را داشت:1- فیلم خارجی همچنان مهم‌ترین رقیب سینمای ایران است. 2- سینمای ایران برای رونق تولید نیازمند حمایت دولت است.
راه‌حل اول با حمله به دفاتر و انبارهای فیلم اجرایی شد. کپی‌هایی که مدت‌ها در حیاط وزارت ارشاد، خاک می‌خورد، فیلم‌هایی بودند که یا پروانه نمایش نداشتند، یا کپی‌های فیلم‌های قدیمی فارسی بودند، یا صاحبانشان برایشان پروانه «جور کرده بودند» و البته تعدادی از کپی‌های جمع‌آوری‌شده مشکلی نداشتند ولی در اجرای طرح ضربتی ارشاد، خشک و‌تر با هم سوختند. تعدادی از فیلم‌ها بعدها به فیلمخانه ملی ایران منتقل شدند. داستان واردکنندگان فیلم خارجی هم تقریبا به پایان راهش نزدیک شد. هرچند با توجه به تعداد تولیدات داخلی و نیاز سالن‌های سینما، نمی‌شد پرونده اکران فیلم خارجی را به‌صورت تمام و کمال بست ولی از سال63 فضای بیشتری در اختیار فیلم‌های ایرانی قرار‌گرفت. برگزاری‎ ‎جلسات متعدد در ارشاد و فارابی و بردن مسئله حمایت از فیلم ایرانی به جلسات هیأت دولت، نقطه آغاز مسیری بود که در سال‌های بعد ادامه یافت؛ اینکه سینمای ایران با نظارت و حمایت دولت باید شکل بگیرد. سینمایی که پس از انقلاب، دچار بلاتکلیفی، گیجی و بی‌پناهی بود و تعدد نهادهای تصمیم‌گیر، امنیت تولید و اکران را دچار مشکل کرده‌بود به‌تدریج با مدیریت متمرکز و مقتدر، تعداد تولیداتش را افزایش می‌داد. فیلم‌های اکران شده در سال63 تفاوت معناداری با محصولات سال‌های قبل نداشتند. همچنان ساخت فیلم‌های حادثه‌ای با مضمون مبارزه با رژیم پهلوی و فیلم‌های دهقانی و کاوش در تاریخ برای روایت عصیان، باب روز بود.«دادشاه» (حبیب کاوش) فیلم پرهزینه اکران 63نمونه این نوع فیلمسازی بود که شیوه قهرمان‌پروری و احتمالا لحن شعاری‌اش مورد‌علاقه مدیران تازه سینمایی نبود. انوار و بهشتی بر خلاف کلهر تعلق‌خاطری به فیلم‌های این‌چنینی نداشتند ولی در سال‌های اول حضورشان در ارشاد با تعدادی از این فیلم‌ها مواجه شدند که یا محصول مدیریت سابق بودند یا تولیدات بی‌خطری محسوب می‌شدند که در دوره‌گذار می‌شد با آنها کنار آمد. پس «میرزا‌کوچک‌ خان»(امیر قویدل)، «خاک و خون»(کامران قدکچیان)، «بالاش»(اکبر صادقی)، «شیلات»(رضا میرلوحی) و «ملخ‌زدگان»(ناصر محمدی) اکران شدند تا ترکیب اکران63  خیلی با اکران 62 متفاوت نباشد. اکران 2فیلم «نقطه‌ضعف»(محمد‌رضا اعلامی) و «بازجویی یک جنایت» (محمد‌علی سجادی) پدیده‌های دومین جشنواره فیلم فجر، می‌توانست نقطه‌اتکایی باشد؛ نشانه‌ای از ظهور نسل تازه فیلمسازان که نسبتی با سینمای قبل از انقلاب نداشتند.«مترسک» (حسن محمد‌زاده) هم مقدمه‌ای بر ظهور ملودرام‌های دهه‌شصتی بود. و حوزه هنری هم با «استعاذه» (محسن مخملباف) همچنان تئوری سینمای اسلامی را در دستور کار داشت. سال63  سال شکل‌گیری جدی‌تر تعاون‌‌های فیلمسازی هم بود؛ تعاونی‌هایی که قرار بود تصویر تازه بخش‌خصوصی را در سینمای پس از انقلاب بسازد و پرحاصل‌ترین محصول این سال «سناتور»(مهدی صباغ‌زاده) بود. داستان اکشن مواد‌مخدری به‌عنوان یکی از مهم‌ترین زیرگونه‌های سینمای تجاری پس از انقلاب، با سناتور شروع شد. سال63 سینماروها همه شیفته استوار حق‌گو (فرامرز قریبیان)، قهرمان هدفمند و عملگرای فیلم سناتور بودند. پرفروش‌ترین فیلم سال63 گرچه عایدی‌ای نصیب سازندگانش نکرد (آنها چون فروش بالایی برای سناتور متصور نبودند حقوق فیلم را قبل از اکران به مهدی احمدی واگذار کردند) ولی نقشه‌راهی مقابل سینمای تجاری گذاشت که در سال‌های بعد بارها از گیشه جواب مثبت گرفت. سال63 سال علی حاتمی هم بود که در میانه‌های تولید «هزار‌دستان»، سرانجام یکی از فیلم‌های سینمایی‌اش روانه اکران شد.«کمال‌المک» با گفتار‌نویسی فاخر و تسلط و دقت سازنده‌اش در بازآفرینی گذشته، طبق معمول منتقدان را در مقام مورخ به میدان کرد تا داستان تکراری تحریف تاریخ را به علی حاتمی گوشزد کنند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید