• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
سه شنبه 18 آذر 1399
کد مطلب : 118113
+
-

به احترام تئاتر ملی و اسطوره‎‌‎های تئاتر ایران

سنگلج، باجی بود که شرکت بهساز‌ نو برای ساخت تالار رودکی پرداخت


 سعید برآبادی     

 بیست و یکم آبان‌ماه این سال، روز مرگ بیژن مفید، کارگردان و نویسنده‎‌‎ای است که نام خود را با «شهر قصه» در ذهن‎‌‎ها ماندگار کرده. همین را بهانه‎‌‎ای کردیم تا نگاهی به معماری تماشاخانه سنگلج کنیم؛ تماشاخانه‎‌‎ای مهم و استراتژیک در سال‌های منتهی به انقلاب که فرصت اجرای تئاتر شهر قصه در آن فراهم شد. تصمیم به ساخت این بنا در حوالی سال1343 در زمین‎‌‎های باغ سنگلج گرفته شد. مرحوم عباس جوانمرد روایتی از پشت پرده ساخت آن و انگیزه‎‌‎های مهندس بابائیان، مدیرعامل شرکت بهساز نو (همان شرکتی که این تماشاخانه را ساخت و به وزارت فرهنگ و هنر وقت اهدا کرد) دارد؛ «این تماشاخانه به‌راستی یکی از بهترین و درست‎‌‎ترین تماشاخانه‎‌‎های ایران است که از استانداردهای لازم در ساخت و معماری بهره‎‌‎مند است که در ابتدا قطعه زمینی بود که برای ساخت پارک شهر توسط شهرداری خریداری شده بود اما به‌دلیل قرار‌گرفتن میان خیابان‎‌‎های اطراف، قابل استفاده نبود. از سوی دیگر در آن دوره، سالن رودکی که امروزه با عنوان تالار وحدت شناخته می‎‌‎شود، در حال ساخت بود و گویا در شرکت سازنده آن، هزینه‎‌‎های اضافه‎‌‎ای صرف شده بود که باعث شد مقامات دستور متوقف‌کردن آن را بدهند.» اینجاست که یکی از اعضای اداره هنرهای زیبا پیشنهاد می‎‌‎دهد شرکت سازنده رودکی برای جبران هزینه‎‌‎های خود، تماشاخانه سنگلچ را طراحی، ساخته و تحویل دولت دهد تا مقامات با ادامه ساخت تالار رودکی موافقت کنند. خدا رحمت کند جوانمرد را که لابد با ذکر این خاطره همان لبخند همیشگی را زده و گفته: «در واقع تماشاخانه سنگلج، باجی بود که اهالی تئاتر از آن شرکت دریافت کردند». 
روز افتتاح که مصادف با افتتاحیه جشنواره تئاتر ایرانی است، شرکت‎‌‎کنندگان با یکی از منحصر‌به‌فردترین تماشاخانه‎‌‎های تئاتر در دنیا آشنا می‎‌‎شوند؛ استحکام سالن‎‌‎های نمایش، طراحی دایره‎‌‎وار سن و سالن، امکانات به‎‌‎روز نور و صدا، کاشی‌کاری منحصر به فرد سیما کوبان بر پیشانی تالار و... همه در تماشاخانه 25شهریور جمع شده. اجرای تئاترهای ملی در این جشنواره نیز مضاعف شد و نام سنگلج به تئاتر ملی کشور و نام‎‌‎هایی چون عباس جوانمرد، جعفر والی، علی نصیریان، داوود رشیدی، عزت‎‌‎الله انتظامی، بهرام بیضایی، رکن‎‌‎الدین خسروی، محمود استادمحمد، اکبر رادی، غلامحسین ساعدی، خلیل موحد دیلمقانی و... گره ‎‌‎خورد تا جایی که در سال‌های منتهی به انقلاب پهلبد، وزیر فرهنگ و هنر، احساس می‎‌‎کند اینجا به پاشنه آشیل او و مکانی برای گردهمایی مخالفان حاکمیت بدل شده است. برگردیم به شهر قصه و حضورش در سنگلج؛ در سال1347، مفید موافقت کرد که شهرقصه در این تماشاخانه روی سن برود؛ یعنی در سالی که «دیکته و زاویه»، نوشته غلامحسین ساعدی  به کارگردانی داوود رشیدی، «حکومت زمان‌خان»، به کارگردانی رکن‎‌‎الدین خسروی، «هفت کچلون»، به کارگردانی عباس مغفوریان و «سلطان مار» بهرام بیضایی هم در همین تماشاخانه در حال اجرا بودند. چراغ سنگلج اما پس از انقلاب رو به خاموشی گرایید تا جایی که مثلا در همین سال1363، فقط 3 نمایش با نام‎‌‎های «اگر غم لشگر انگیزد»، «از خیز، آن خیزاب خون» و «خانه قایقران» روی صحنه بودند؛ گویی زمان لازم بود تا مسئولان فرهنگی انقلاب به جایگاه و اهمیت این تالار در تئاتر ملی کشور پی ببرند و دست به احیا و مرمت ساختمان آن بزنند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید