حاضر و غایب، صادق و کاذب
آزادی مطلق بازار موسیقی
حسین عصاران
سال58هنگام آزادی مطلق بازار انتشار موسیقی و ترانه بود؛ سرکوب ترانه «معترض» جای خود را به رهایی ترانههای «انقلابی» داده بود، همچنان که سهولت ضبط در استودیوهای خانگی، آزادی عمل در تکثیرهای بیتوجه به کیفیت، عرضه بیواسطه در کنار خیابان، بینیازی از صرف هزینههای اضافی چون چاپ عکس و حق اثر، همگی بازاری رنگارنگ، بیضابطه و پرهیاهو را شکل داده بود که در آن صدا به صدا نمیرسید؛ از کاستهای سرود و شعرخوانی گروههای وابسته به نحلههای مختلف سیاسی گرفته تا انتشار صدای سخنرانیهای ممنوع پیشین، از پیوند موسیقی پوستانداخته «عارف» و «شیدا» با کلام انقلابی معطوف به حوادث روز گرفته تا انتشار ترانههای تازهای که با افکت تشویق، خود را بهعنوان «کنسرت» معرفی میکردند و از پادکستوارههای مختلفی چون «شبانهها» و «حرف» گرفته تا نوارهای پرسش و پاسخِ میان یک لطیفهپرداز با بندهایی از ترانههای معروف گذشته (به قصد مسخره کردن کلیت نظام گذشته).
اما همه این آزادی و رهایی به تولید و انتشار کارهایی مربوط بود که از جایی غیر از دولت و نهادهای رسمی میجوشیدند و درهم و سرریز میشدند. چه آنکه پشت گوش این عرصه رها شده، زمزمههای «حرام بودن موسیقی» خوانده میشد.
هماکنون و در انتهای قرن میتوان با اطمینان گفت که واکاوی و تحلیل بازار موسیقی آن سالها، امکان مهم و البته برزمین ماندهای است برای انجام مطالعات فرهنگی و به سرانجام رساندن پژوهشهای جامعهشناسانه درباره ایران بعد از انقلاب.