• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
سه شنبه 20 آبان 1399
کد مطلب : 115278
+
-

شعر در من فریادی بود*

شتاب جریان‌های نوگرا در سال‌های دهه50  به مرور کمتر می‌شود و شعر سیاسی بار دیگر سر برمی‌آورد

شعر
شعر در من فریادی بود*

  مرتضی کاردر 

در سال‌های دهه50 هر چه پیش‌تر می‌آییم مبارزه‌های سیاسی علیه حکومت پهلوی شدت بیشتری می‌گیرد و شعر سیاسی نیز دوباره سر برمی‌آورد و قدرتمندتر می‌شود.
پیش‌تر گذشت که شعر سیاسی، خاصه شعر چپ‌گرایانه، قدمتی به‌اندازه شعر نو فارسی دارد. جریان شعر سیاسی هیچ‌گاه در شعر نو فارسی به‌طور کامل خاموش نشده است، اما آنچه پس از ۱۳۳۲ به مرور فروکش کرده و ‌در دهه40، در ازدحام جریان‌های نوگرا، کمتر شنیده می‌شود، در دهه50 جانی تازه می‌گیرد.
اگر بخواهیم شمار شاعرانی را که شعرشان رنگ و بوی سیاسی دارد فهرست کنیم، به سیاهه بلندبالایی می‌رسیم که شامل بسیاری از نوگرایان شعر فارسی می‌شود؛ از احمد شاملو و امیرهوشنگ ابتهاج و اسماعیل خویی و سیاوش کسرایی و رضا براهنی گرفته تا سعید سلطان‌پور و خسرو گلسرخی و جعفر کوش‌آبادی و علی میرفطروس و... . جز شاعرانی که نوگرایی را فقط در زبان و شکل جست‌و‌جو می‌کنند و به آرمان‌های موج نو و شعر حجم و شعر دیگر و شعر ناب وفادار مانده‌اند، بیشتر شاعران در دوره‌ای شعر سیاسی سروده‌اند یا دست‌کم نشانه‌های شعر سیاسی در شعرشان به چشم می‌خورد.
حادثه سیاهکل، مرگ صمد بهرنگی و جلال آل‌احمد و غلامرضا تختی که جملگی قتل تلقی می‌شود، اعدام رهبران مجاهدین خلق در تپه‌های اوین، اعدام خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان و... ازجمله وقایعی است که دستمایه شاعران برای سرودن شعر می‌شود و آشکارا و پنهان در شعرشان بازتاب می‌یابد.
شعر سیاسی ایران تحت‌تأثیر ادبیات چپ منطقه و جهان است. نمونه‌های همصدایی شاعران با نهضت‌های آزادیبخش جهان از فلسطین گرفته تا آمریکای لاتین و تأثیرپذیری‌شان از شاعران چپگرا از فدریکو گارسیا لورکا گرفته تا ناظم حکمت و محمود درویش و... بسیار است.
سربرآوردن دوباره شعر سیاسی به بحث ادبیات متعهد و غیرمتعهد نیز جانی تازه می‌بخشد. شاعران نوگرا خود را به هنر و شعر و زبان متعهد می‌دانند و شاعران سیاسی خود را به رسالت‌های اجتماعی و شعر را بدون توجه به مردم و اتفاق‌های سیاسی و رسالت‌های اجتماعی شعر نمی‌دانند. شاعران متعهد آن‌قدر قدرت می‌گیرند که شاعرانی را که به زعم خودشان متعهد نیستند، نادیده می‌گیرند و کنار می‌گذارند. کم نیست اتفاق‌هایی که در تاریخ شفاهی ادبیات امروز نقل می‌شود که شاعران متعهد و طرفدارانشان مانع از شعرخوانی شاعران نوگرا شده‌اند. هرچند نوگرایان نیز آهسته و آرام حرکت خود را در شعر ادامه می‌دهند.
گرایشی دیگر که در دهه50 در ادبیات متعهد ظهور می‌کند، شعر سیاسی‌-مذهبی است. شاعرانی مثل نعمت میرزازاده (م. آزرم)، علی موسوی‌گرمارودی، طاهره صفارزاده و... پیشگامان گرایش مذهبی در شعر نو به شمار می‌روند. هر چه به سال‌های انقلاب اسلامی نزدیک‌تر می‌شویم، همراهی دیگر شاعران با شعر سیاسی -مذهبی بیشتر می‌شود.
وقوع انقلاب اسلامی در سال۱۳۵۷ معادله‌های شعر نو فارسی را به هم می‌زند و شعر سال‌های پایانی دهه50 را به سمت و سوی دیگری می‌برد.
* عنوان نوشته، سطری از شعر جعفر کوش‌آبادی است.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید