کرونا، گردشگری و خوراکی که دیگر نیست
عباس ملکی آشتیانی- کارشناس ارشد اکوتوریسم
بعد از 15 سال تورلیدری و سفر مداوم، بیشتر از 6ماه است، دست از برپایی سفرهای گروهی برداشتهام و اگر جایی رفته باشم در گروههای کوچک 5، 6نفره بوده به سمت قلهای آن هم با رعایت پروتکلهای بهداشتی و ماسک و مراقبتهای ویژه سفر برای ما مثل خوراک است. عشق به سفر و جاده و رسیدن در وجودمان است و حالا در این شرایط و مشخص نیست تا چه زمانی، از سفر خبری نیست؛ حداقل به شکلی که در گذشته اتفاق میافتاد. اصلا هم معلوم نیست در آینده اوضاع سفر رفتن آنهم به شکل گروهی چه صورتی پیدا خواهد کرد. چقدر سلیقهها تغییر میکند و چقدر مردم از نظر اقتصادی توان سفر رفتن خواهند داشت. اقتصاد نابسامان قیمتها را بهشدت بالا برده، آژانسهای مسافری هم ناچارند برای ادامه حیاتشان قیمتها را چندین برابر کنند و همین مسئله بر نوع سفرها تأثیر خواهد گذاشت.
وضعیت فعلی گردشگری، درست مانند شرایط گردشگری بعد از جنگ جهانی دوم است. آن زمان هم بهدلیل شرایط ایجاد شده در جهان، چندین سال گردشگری تعطیل شد و بعد از آن شاهد شکلگیری نوع دیگری از گردشگری بودیم که مسائل محیطزیستی را درنظر میگرفت و از دل آن اکوتوریسم بیرون آمد. شاید بتوان وضعیت حالای گردشگری را به آن دوره تشبیه کرد. در خوشبینانهترین حالت ما تا یک سال و نیم آینده درگیر این ویروس خواهیم بود و مشخص نیست چه زمانی واکسن بهدست ما برسد و با پیشبینی انجام شده که میگویند برای توزیع واکسن کرونا به تمام مردم دنیا، به 8هزار هواپیمای بویینگ نیاز است، زمان ورود این واکسن به کشور ما مشخص نیست. بنابراین ممکن است سالها طول بکشد تا شرایط در کشور ما عادی شود و بتوان دوباره گردشگری را مانند گذشته راه انداخت. بر همین اساس برنامه آژانسها و تورلیدرها باید با درنظر گرفتن این فاصله زمانی باشد. شاید همین مسئله هم سبب شده در دنیا شکل دیگری از گردشگری ایجاد شود که همان گردشگری مجازی است. ما در ماههای اخیر شکلهایی از این نوع گردشگری را شاهد بودیم که نمونه آن اقدام موزه لوور برای بازدید از موزه بود و بهنظر میرسد اینگونه اقدامات بهتدریج توسعه قابل توجهی پیدا خواهند کرد. یا در کنار این نوع گردشگری، سفرهای اختصاصی و شخصیسازی سفر هم بهشدت رونق خواهد گرفت یعنی سفر بهصورت ویژه برای تعداد مشخصی از افراد با درنظرگرفتن شرایط ایجاد شود. به هر حال سفر بهطور کامل تعطیل شدنی نیست. افرادی که عادت به سفر دارند، همیشه راهی برای جبران سفر نرفتن پیدا میکنند.
افزون بر اینها شیوع کرونا در کنار پیامدهای خرد و کلان اقتصادی، فشار مضاعفی بر درآمد تورلیدرها وارد کرده است. هر چند که اغلب آنها این حرفه را بهعنوان شغل دوم دنبال میکردند و در روزهای مشخصی مثل تعطیلات آخر هفته یا نوروز بیشترین میزان سفر را داشتند اما عدهای هم هستند که این حرفه شغل اصلیشان است و حتی حالا هم میبینیم که گاهی بدون درنظر گرفتن مسئله مسئولیت اجتماعی در گروههای کوچک و بزرگ اقدام به برپایی سفر میکنند. آنهایی هم که دست از این کار کشیدهاند در فشار اقتصادی زیادی بهسرمیبرند. حتی خبر دارم که یکی از آژانسهای سفر، کسب و کارش را تعطیل و آن را تبدیل به محل بستهبندی زیتون کرده است.
بهنظر میرسد، ما نمیتوانیم انتظار زیادی از دولت برای نجات این کسب و کارها داشته باشیم؛ چرا که نجات صنعت بزرگی که اینچنین آسیب دیده و در خود فرورفته در شرایط کنونی با انبوهی از مسایل، در اولویت برنامههای دولت نیست و افزون بر این سیاستهای متناقض هم شرایط را پیچیدهتر کرده است. از یک سو از مردم میخواهند سفر نروند از سوی دیگر اخیرا بانک گردشگری سفر کارت 20میلیون تومانی با نرخ سود 4درصد را عرضه میکند. بهنظر میرسد چالش اصلی در تمام بخشها چالش میان سلامت و اقتصاد است. حالا گردشگری هم در این تله افتاده و کسب و کارهای زیادی که مرتبط با سفر بوده هم تعطیل شده؛ از رانندهای که مسافر جابهجا میکند تا آژانسها، مسئولان اقامتگاهها و لیدرهای محلی، به همه اینها ضرر سنگینی وارد شده است. در این شرایط آژانسهای مسافری هم ناچارند هزینهها را بالا ببرند تا حداقل اگر سود نمیکنند بتوانند هزینههایشان را جبران کنند. بهطور کلی شیوع کرونا از یک سو برخی تهدیدها در حوزه گردشگری را تبدیل به فرصت کرده و از سوی دیگر چالشهای اقتصادی جدی برای فعالان این حوزه ایجاد کرده و البته چشمانداز نامعلومی را پیش رویمان گذاشته است.