فضیلتهای فراموشنشدنی
ملاعباس تربتی به دیدار حق شتافت
سید محمد حسین محمدی
در میان نزاع میان عارفان و فقیهان و فیلسوفان، بودند برخی از نوادری که نه این بودند و نه آن یا هم این بودند و هم آن. به هیچ دستهای تعلق نداشتند و درعینحال مورد احترام و تکریم همه بودند. شاید عنوان «زاهد» نزدیکترین واژهای باشد که بر اینان اطلاق میشود و ملاعباس تربتی، بیشک یکی از آنان بود. تربتی مورد احترام تمام جریانهای فکری و حوزوی بود؛ از بدیعالزمان فروزانفر گرفته تا آیتالله مطهری و امام خمینی و(ره) عبدالکریم سروش و دیگران در فضایل اخلاقیاش بسیار گفتهاند. اهل تربتحیدریه بود اما درس فقه و اصولش را در مشهد، نزد حاجآقا حسین قمی خوانده بود. از وجوهات مصرف نمیکرد و در تمام دوران تحصیلش در مشهد، به کارگری مشغول بود. بعد از مدتی نهچندان طولانی به امر پدرش به تربتحیدریه برگشت و ریشسفید مردم شهرش شد. او علاوه بر تدریس و نماز و منبر، امور حقوقی مردم را به عهده گرفته بود و پای عقدنامهها و قراردادهای تجاری را امضا میکرد. مردم نیز امضای ملاعباس را فصلالخطاب نزاعهای حقوقی خود میدانستند. در دوران جنگ جهانی تمام تلاشش بسیج عمومی برای کمک به فقرا بود و در حوادث گوناگون به عنوان پدر مردم شهرش رفتار میکرد. چندین سال پس از سال 1322، سال وفات سیدعباس تربتی، فرزندش حسینعلی راشد کتابی را با عنوان «فضیلتهای فراموششده» درباره زندگی و زمانه پدرش نوشت که در دوران خودش کتاب بسیار تأثیرگذاری بود و سر و صدای زیادی به پا کرد.
ملاعباس تربتی را میتوان نمونهای از روحانیتی دانست که دستکم در این روزگار بیش از پیش ضرورت وجودش حس میشود. روحانیتی برخاسته از دل مردم، با شمایلی همچون شمایل مردم و به دوراز نزاعهای حیدری نعمتی. روحانیتی که دغدغهاش نه مفاهیم فلسفی و انتزاعی بلکه مشکلات روزمره مردم است و همچون مردم زمانهاش زیست میکند.