ویترین
منطق حیرانی در باب استدلال حقوقی
کتاب «منطق حیرانی در باب استدلال حقوقی» نوشته حسن جعفریتبار را نشر نو در 304صفحه منتشر کرده است.
منطق حیرانی در 2ساحت «قانونگذاری» و «قضاوت»، 2نگاه متفاوت را عرضه میکند. از این نظرگاه «قانون همواره باید در دایره فهم عرفی سرگشته بماند و در پی آن باشد که کشف کند فهم عرفی طالب چیست؟ کشفی دشوار که لزوما با انتخاباتهای دمکراتیک حاصل نمیآید و گاه به مکاشفههای صادقانه واضعان قانون نیازمند است» و مدعی است که «فهم عرفی، دلبسته دوگانههاست» و در این ساحت نمیتوان از راهی سوم سخن به میان آورد. قانون، یا شکنجه را مطلقا رد میکند یا به آن جواز میدهد. سخن گفتن از راه سوم، در واقع جواز به شکنجه است. «قانون باید رسوب تاریخی اخلاق باقی بماند و این بدان معنی است که خودش اخلاق ایجاد نکند.» حقوق بنیادین نیز از راه فهم عرفی درک میشوند و قانونگذار نمیتواند نظر خودش را، حتی اگر متکی به رأی اکثریت در یک انتخابات باشد، به این فهم عرفی تحمیل کند و باید دانست که «فهم عرفی، رعایت خواهش همه انسانهاست» و نمیتواند محدود به درک مردم یک منطقه یا حتی کشور شود.
در پشت جلد کتاب درباره این اثر میخوانیم:
«درست فقط این است»؛ این آغاز و پایان یک استدلال خوب برای ساختارگرایان حقوقی است که فقط یک پاسخ جامع را بهترین میدانند. اما درنظر صورتگرایان حقوقی «درست این است»؛ این از آنروست که فرمالیستها به یاری روحالقوانین گاه در یکمورد خاص از انحصار کلیتها بیرون میآیند.
نزد خطابیان حقوقی همچون دورکین، «درست فقط آن است»؛ برای آنان پاسخ آنقدرها هم که ساختارگرایان و فرمالیستها میگویند دم دست نیست، و اگرچه فقط یک پاسخ بهترین است، باید آن را نه از قشر که از اعماق دریافت. گروهی دیگر از خطابیان همچون پرلمان برآنند که: «درست آن است»؛ اینان نیز گرچه به آن سوی ظاهر عبور میکنند، اما لزوما فقط یک تأویل را از میان تفاسیر درست نمیشمرند. جدلیان حقوقی میگویند: «درست یا این است یا آن»؛ بیش از دو پاسخ وجود ندارد و اگر این درست باشد آن درست نیست، و اگر آن درست باشد دیگر این را نباید درست پنداشت. پلورالیستها و دیالکتیسینهای حقوقی ظاهرا با تحملی بیشتر معتقدند که «درست هم این است و هم آن» و بدینسان برخلاف جدلیان، بین دو پاسخ متعارض جمع میکنند. پروژه حیرانی حقوقی اما نه جمع که حذف است، و در آن «درست نه این است و نه آن».