
آبی و رابی آوانس
نخستین فیلم بلند سینمایی ایرانی به نمایش عمومی درآمد

معراج قنبری
«آبی و رابی» نخستین فیلم بلند سینمایی در ایران بود. این فیلم سال ۱۳۰۹ به نویسندگی و کارگردانی آوانس اوگانیانس ساخته شد و فیلمبردار آن خانبابا معتضدی- نخستین فیلمبردار حرفهای سینمای ایران- بود. این فیلم در روز جمعه ۱۲ دیماه همین سال، ساعت ۲ بعدازظهر در سینما مایاک تهران نمایش داده شد. در نهایت تنها نسخه موجود از این فیلم در آتشسوزی همین سینما در سال ۱۳۱۱ از بین رفت.
درباره آوانس اوگانیانس در منابع و متون مختلف اشاره شده است که سال ۱۲۷۹ در مشهد یا دقیقتر در عشقآباد متولد شد. تحصیلات خود را در رشته سینما و حقوق در روسیه انجام داد کرد و در ۱۳۰۴ به ایران آمد و یک «مدرسه آرتیستی سینما» تاسیس کرد. او پس از تجربههای فراوان سرانجام سال ۱۳۴۰ در تهران درگذشت.روزنامه اطلاعات در روز شنبه ۱۳ دیماه ۱۳۰۹ متن بلندی را درباره این فیلم منتشر کرد که در بخش ابتدایی آن نوشته بود: «فیلم سینمایی آبی و رابی به کارگردانی آوانس اوگانسیان روز جمعه ۱۲ دی سال ۱۳۰۹ در سینما مایاک تهران به نمایش درآمد. دیروز دعوتی از طرف مدرسه آرتیستی سینما برای دیدن فیلمی که اخیرا برداشته شده است به عمل آمده بود. مدعوین در ساعت ۲ بعدازظهر در عمارت سینما مایاک حضور یافتند و فیلم مزبور به معرض تماشا گذارده شد. این نخستین دفعه است که فیلمی در ایران از طرف خود ایرانیها و آرتیستهای ایرانی برداشته شده است تا به حال چندین بار فیلم مخصوصا فیلمهای خوب در ایران چه از طرف خود ایرانیها و چه از طرف مؤسسات خارجی برداشته شده است ولی مزایای فیلم جدید را ندارد زیرا در این فیلم یک دسته آرتیست ایرانی که از مدرسه جدیدالتأسیس آرتیستی سینما بیرون آمدهاند کار کردهاند که این قسمت در فیلمهای پیش نبوده است».
محمد تهامینژاد نیز در مجموعه مطالب خود به نام «ریشهیابی یاس» درباره این فیلم مینویسد: «در تهران فیلم مضحک پاتهشوندانمارکی تماشاچیان زیادی را خنداند. اوگانیانس آبی و رابی را از روی آن ساخت که گریشاساکوارلیدزه، صاحب سینما مایاک، تهیهکنندهاش بود و خانبابا معتضدی با دوربین گومونی که از پاریس با خودش آورده بود، این کار را فیلمبرداری کرد».
آبی و رابی داستان دو شخصیت به نامهای آبی (محمدخان ضرابی) و رابی (غلامعلیخان سهرابی فرد) است. آبی هنگامی که آب مینوشد، شکم رابی باد میکند. رابی زیر بوم غلتانی دراز میکشد و آبی با پُتک بر سر او میزند و رابی پهن و کوتاه میشود. در رستوران لقانطه، آبی و رابی سفارش مرغ میدهند و وقتی قصد خوردن آن را دارند، آن مرغ به پرواز درمیآید و... .مسعود مهرابی در کتاب «تاریخ سینمای ایران» مینویسد: «فیلم آبی و رابی، صامت و ۳۵ میلیمتری بود و ۱۸۰۰ متر طول داشت و با وسایل ناقص فنی، به زحمت چاپ و ظاهر شد. آبی و رابی 560تومان خرج برداشت و حدود 7هزار تومان عاید نقاش بود. نقاشیها را فردریگ تالبرگ تهیه کرده بود».تالبرگ در روسیه به دنیا آمد اما اصالتا سوئدی است. او در سال ۱۳۰۱ به ایران مهاجرت کرد و سال ۱۳۱۴ به تبعیت دولت ایران درآمد. تالبرگ همکاری طولانی مدتی با شرکت راهآهن ایران داشت. وی در هفتم شهریور ۱۳۲۲ بهدست نیروهای متفقین در ایران بازداشت میشود. وی در آن زمان رئیس انبارهای راهآهن بود و پس از یک سال در نوزدهم شهریور ۱۳۲۳ آزاد میشود. علت بازداشت و آزدایاش، مشخص نیست. نشانه راهآهن و نخستین نشانه بانک سپه، از کارهای فردریک تالبرگ قبل از سال ۱۳۱۵ است. او در این سالها در سینما نیز کارهایی را انجام داده بود. نقاشی برای تیتراژ و کار دکور برای فیلمهای آبی و رابی و «حاجی آقاآکتور سینما»، از آثار او برای دو نمونه از نخستین فیلمهای سینمای ایران است. از سال تولد، حیات یا وفات او اطلاعات دقیقی در دست نیست.پوستر فیلم آبی رابی با نمونههای پیش از خود تفاوت مهمی داشت. در اواخر دوره قاجار و تا پیش از ساختن نخستین فیلمهای سینمای ایران، پوسترهای لیتوگرافی تحت عنوان «دیوارکوب»، در قطع و اندازههای مختلف و با رنگهای اُخرایی، قرمز گُلی و... چاپ میشدند. این دیوارکوبها فاقد تصویر و متکی بر متن بودند. اغلب با چند خط فارسی، ارمنی، روسی و فرانسوی منتشر میشدند. پوستر فیلم آبی و رابی اما، در همان سبک و سیاق دوره پیش از خود بود با این تفاوت که تصویر بازیگران نیز اضافه شده و نقش عمدهای داشت. طراح این پوستر نامشخص است.