کرونا و ضرورت اصلاح مسیر جهانی شدن
خاویر سولانا ـ مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا
شیوع ویروس کرونا در جهان بر پیکره «جهانی شدن» ، زخمی فراموش نشدنی به جا گذاشته است. یکی از مهمترین پیامدهای آن، اخلال در اداره امور در سراسر جهان و توجه بیشتر کشورها به مسائل ملی خود بوده است. نسبت تجارت جهانی به تولید ناخالص داخلی کشورها بهشدت کاهش داشته و جنبشهای ضدجهانی شدن بیش از هر زمان دیگری برای خود هوادار دست و پا کردهاند.
دولتها دلایل کافی برای بیاعتمادی به بازار جهانی پیدا کردهاند. نایاب شدن انواع کالاها، بهخصوص ماسک و دیگر پوششهای محافظتی در برابر ویروس، بیدوام بودن زنجیره تامین جهانی را به نمایش گذاشته است. تمرکز تولید برخی ملزومات در برخی نقاط جهان و نبود دپوی برنامهریزی شده در دیگر نقاط جهان، کشورها را با یک بحران بیسابقه روبهرو کرده است. وضعیت آشفته کنونی جهانی شدن، بازندههایی دارد که اغلب جزو کشورهای توسعه یافته هستند. آمریکا آینه تمامنمای این آشفتگی است. همیشه در مورد اثر فناوری و کاربرد ماشینآلات در صنایع بر تولید و نیروی کار صحبت شده، اما کمتر کسی به آثار فاصله گرفتن از بومیسازی پرداخته است. تامین کالا از بازارهای جهانی و تکیه به این بازارها، بدون شک یکی از مهمترین دلایل آشفتگی کنونی در آمریکاست.
با این حال، نباید به سمت نابود کردن جهانی شدن رفت. اصول اقتصادی آدام اسمیت و اصول دیوید ریکاردو درباره مزیت رقابتی، درست مثل 200سال قبل کارایی دارند. باید اذعان کرد که جهانی شدن در مجموع یک روند مثبت بوده، چرا که میلیاردها انسان را از فقر نجات داده است؛ بنابراین باید در جهت اصلاح آن گام برداشت و نه در مسیر نابودیاش.
برای شروع، سازمانهای بینالمللی که حوزه فعالیتشان همکاریهای اقتصادی است، باید بر توسعه زنجیرههای ارزش منطقهای متمرکز شوند؛ نه فقط در زمینه تولید چیپهای الکترونیک، بلکه برای تولید کالاهای اساسی مثل مواد غذایی. این باعث میشود شبکههای متعدد توزیع کالا در نقاط مختلف جهان شکل بگیرد. همچنین، رفع ضعفهای موجود در سیستم تجارت جهانی ضروری است و در این مسیر، اصلاح و تقویت ساختار سازمان تجارت جهانی باید در اولویت قرار گیرد. در داخل مرزهای کشورها، باید بیش از پیش با نابرابریها مقابله کرد. دولتها باید به فکر راهاندازی سازوکارهای حمایتی از نیروی کار بهخصوص کارگران باشند.
برای بسیاری از مردم، جهانی شدن به معنای رشد تجارت بینالمللی و جریان آزاد سرمایه است. اما همانگونه که دنی رودریک، اقتصاددان، اخیرا مطرح کرده ، هیچ دلیلی وجود ندارد که جهانی شدن را به این تعریف محدود کرد. باید به سمت یافتن سازوکارهایی برای پرداختن کشورها و دولتها به «خیر جمعی جهانی» حرکت کرد تا جایی که به یکی از ستونهای اصلی همکاریهای بینالمللی تبدیل شود.
مقابله با تهدیدهای خانمان براندازی چون ویروس کرونا یا تغییرات اقلیمی، تنها در سطح جهانی امکان پذیر است. تجربه این روزهای جهان و حال و روز کشورها نشان میدهد که اقدامات یکجانبه دولتها در این مسیر بیفایده است. برای جلوگیری از بروز دوباره همهگیری ویروسها و دیگر تهدیدهای مربوط به سلامت انسانها، راهی جز تقویت سازمان بهداشت جهانی نداریم. تقویت این سازمان، هم باید از مسیر سیاسی اتفاق بیفتد و هم از مسیر مالی و اقتصادی.
خروج آمریکا از این سازمان طبق تصمیم دونالد ترامپ، اقدامی غیرمسئولانه بود که تنها با انگیزه انتخاباتی انجام شده است. دولتها باید به فکر انجام اصلاحات گسترده در این سازمان باشند. در این میان، مهمترین مسئله تقویت مالی سازمان بهداشت جهانی از طریق افزایش حق عضویت کشورهاست. در غیاب کمکهای چشمگیر دولتها، در سال مالی 2021-2020بزرگترین حامی مالی سازمان بهداشت جهانی، بنیاد بیل و ملیندا گیتس خواهد بود. این وضعیت غیرقابل باور، باید فورا تغییر کند. سازمان بهداشت جهانی باید دارای نیروی متخصص کافی در تمام کشورهای جهان باشد تا بتواند از وقوع دوباره همهگیری گستردهای چون همهگیری کرونا جلوگیری کند. همزمان، این سازمان باید ظرفیت و قدرت سیاسی لازم برای جریمه کردن کشورها و فشار آوردن به آنها برای رعایت مسائل بهداشتی را داشته باشد.
فارغ از اینها، باید پذیرفت که چالش بزرگ بعدی برای جهان ما، تغییرات آب و هوایی است. مقابله با تغییرات اقلیمی باید اولویت اول قرن حاضر باشد. دولتها و بخش خصوصی در کشورهای مختلف باید به سمت پیادهسازی مدلهای تولید پایدار و ایجاد یک اقتصاد سبز حرکت کنند. در این میان مدیریت شهری و بازیگران غیردولتی باید وارد میدان شده و به تقویت چنین نگاهی کمک کنند. «برنامه C40» که متشکل از 96کلانشهر در جهان است، شروع خوبی برای ورود مدیریت شهری مستقل از دولتها به موضوع تغییرات آبوهوایی است. سرمایهگذاری در اقتصاد بدون توجه به تبعات اقلیمی آن، قطعا مخرب خواهد بود. تنها چاره جهان برای عبور از شرایط وخیم شیوع ویروس کرونا، تولید واکسن آن است. در این میان اما کشورها به جای همکاری برای تولید مشترک واکسن، به رقابت بر سر تولید آن روی آوردهاند. انحصاری کردن تولید واکسن کرونا هرگز به پایان دادن این بحران کمک نمیکند. سر دادن شعارهای ملی گرایانه در این رابطه، استفاده از فرمولهای قدیمی برای حل بحرانی امروزی است. دنیای امروز نیازمند حرکت به سمت یک روند «بهتر» از جهانی شدن است؛ روندی که تولید مشترک واکسن کرونا میتواند نقطه آغاز آن باشد.
منبع: ProjectSyndicate