• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
چهار شنبه 22 اسفند 1397
کد مطلب : 50812
+
-

هنوز اصالت نمرده است

یادداشت
هنوز اصالت نمرده است


فرزام شیرزادی/ نویسنده و روزنامه نگار
1- از گذشته‌های دور و خیلی دور تا امروز، چنین بوده که اگر فقیر و درمانده‌ای مار می‌خورد می‌گفتند از نداری و بیچارگی است و همان مار را اگر متمولی به نیش می‌کشید عده‌ای (که تعدادشان هم کم نیست) لب می‌گزیدند که این ثروتمند عجب چیز نابی می‌بلعد.

2- درست که مار خوردن توانگر و درویش از صدها سال پیش تا همین امروز چنین تعبیری داشته و دارد اما هیچ‌وقت ما تا این اندازه هلاک پول و پول درآوردن نبوده‌ایم. هیچ‌وقت مثل حالا پولدار بودن این‌قدر فضیلت نداشته. هیچ‌وقت نمی‌شده با پول بروی دانشگاه، مدرک بگیری، با بزک و دوزک و پالان رنگی نخ‌نما برای خودت شخصیت قلابی چشمگیر دست‌وپا کنی. باد به غبغب بیندازی، هر کاری دلت می‌خواهد و نمی‌خواهد بکنی. هر آنچه را در دنیای محدود ذهنی‌ات جاخوش کرده برای خودت به فرجام برسانی و در نهایت، خوش‌طبع و بی‌ملال و به‌ظاهر، خوش‌خوشان آروغ بزنی و خودت را فاتح جهان مُزَعفر ساخته و پرداخته‌ات بدانی.

3- چه شد که ما به آنهایی که سخت کار می‌کنند برای لقمه و نانی می‌گوییم تراکتور؟ و آدمی را که اهل مسامحه نیست در کار و برای کارش ارزش قائل است و سعی می‌کند آن‌را بجا و بی‌دوز و کلک به سرانجام برساند، می‌شود آدم سفت مته به خشخاش گذار. و چه شد که بی‌اخلاق، قالتاق و ارقه‌ دم به تله نداده که چند چهره است و شرف را می‌گذارد زیر دو پایش، زرنگ و موقعیت‌شناس به حساب می‌آید؛ زرنگی که توانسته به نان و نوای چرب برسد و با پول پرده بر قرشمالی‌هایش بکشد. چه شد که آدم‌های شرف‌دار که اخلاق را در حد و اندازه‌های متناسب رعایت می‌کنند، ریاکار نیستند و دروغ نمی‌گویند، بی‌دست‌وپا و پخمه و در بهترین حالت پاستوریزه تعبیر می‌شوند و چرا خیلی‌ها کسی را که کتاب می‌خواند و زیاد هم می‌خواند و فرهمند است از قضا، با مداعبت، پیرمرد یا گوشه‌گیر در خود فرورفته می‌دانند.

4- معتقدم اصالت هنوز هم خریدنی نیست و با پول نمی‌شود حتی ادایش را درآورد. آنکه خیانت نمی‌کند، ریاکار و چندچهره نیست و برحسب مصلحت لباس نمی‌پوشد و خودش است و یک روز ته‌ریش نمی‌گذارد و چند روز بعد شش‌تیغه نمی‌کند، مکرمت دارد. اینکه آدمی اصالت دارد، معنایش بی‌عرضه بودن نیست. اینکه تن به انجام هر کاری نمی‌دهد و پیش هر کس و ناکسی خم و راست نمی‌شود و «پشت نمی‌کند به خدمت دو تا» یعنی برای خودش و در جهان خودش و حتی دیگران، قاعده و چارچوب و اسلوب دارد؛ اسلوبی که خود برای خودش ساخته. گمانم جای امیدواری است که اصالت هنوز خریدنی نیست؛ نه می‌شود با ادا و اطوار تصاحبش کرد و چپاندش تو چشم و چار دیگران و با آن فخر فروخت، نه می‌شود با بزک و دوزک صاحبش شد. اصالت واقعی هنوز نمرده است.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :