• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
شنبه 11 اسفند 1397
کد مطلب : 49447
+
-

چگونه می‌توان بر هراس میدان مین غلبه کرد؟

بدون ترس در میدان مین

محمد علیپور از سال 59 تا امروز در حال پاکسازی مناطق مین‌گذاری‌شده است

بدون ترس در میدان مین

لیلا شریف

وقتی مین منفجر شد، از هوش رفت. از تمام لحظات آن انفجار، ‌دردی ممتد در خاطرش مانده است. انفجار او را نترساند. سال‌های بعد وقتی جنگ تمام شد و همه رفتند، او ماند و میدان‌های مینی که باید پاکسازی می‌شدند. محمد علیپور که در میان خنثی‌کنندگان مین، به سردار علیپور معروف است، چنان با سختی‌های این شغل خو گرفته که می‌گوید اگر به سال‌های قبل بازگردد باز هم این کار را انتخاب می‌کند؛ چرا که مین و انفجار برایش دیگر ترسناک نیست. اما اطرافیان سردار، تصور دیگری داشتند، فکر می‌کردند که بعد از جنگ، بار و بنه‌اش را جمع کند و مانند خیلی‌ها به سراغ کار دیگری برود، هر چه باشد 8سال جنگ پای ثابت خنثی‌سازی‌ مین بود، اما علیپور ماند و برای همیشه شغلی به سختی و ترسناکی پاکسازی میدان مین را انتخاب کرد.

علیپور خودش را آدم ریسک‌پذیری می‌داند که همین ویژگی هم موجب شد تا سر از این کار در بیاورد و 38سال مرد میدان‌ باشد: «من متولد 1341هستم. یک هفته قبل از شروع رسمی جنگ، راهی منطقه شدم. از سال59 وارد حوزه کاری خنثی‌سازی‌ مین شدم.الان هم بازنشسته هستم اما با وجود این هنوز مین از دل خاک بیرون می‌آورم و خنثی می‌کنم».

گذر زمان، خانواده‌اش را همراه‌تر کرده‌است. هر چند اوایل خانواده‌ از کارش هراس داشتند اما «خانواده‌ام کم‌کم با این موضوع کنار آمدند. الان زندگی من در بدترین وضعیت است و به زور خرج زندگی‌ام را در می‌آورم». او که زاده اهواز است و هنوز هم در همان شهر زندگی می‌کند، از خطرهای شغلش می‌گوید، از اینکه در کنار خطرات جانی، دیگر کارش کفاف هزینه‌هایش را نمی‌دهد؛«من به سختی کار می‌کنم اما در کار ما، به فردی که سر تیم است، نهایت 2میلیون تومان حقوق می‌دهند. وضع عناصر پاکسازی که بدتر است، آنها همان یک‌میلیون و 500 هزارتومان حقوق می‌گیرند. شما این حقوق‌ها را بگذارید کنار مجروح و حتی کشته شدن‌های هنگام کار، واقعا منصفانه است؟».

علیپور که ذهنش پر از خاطرات کشته و زخمی شدن همکارانش است، با لحنی عادی اما غمگین اتفاقات را مرور می‌کند: «نیمه دوم سال60 با ماشین روی مین ضد‌تانک رفتم و بعد از این همه سال، هنوز پاهایم به‌خاطر آن اتفاق مشکل دارد. به‌خاطر درد پاهایم، شب‌ها نمی‌توانم بخوابم. این آخرین اتفاق برای من در میدان مین نبود. بعد از جنگ هم باز پایم مجروح شد و یکی از چشم‌هایم بینایی‌اش را از دست داده. من کشته شدن رفقای قدیم را در میدان مین دیده‌ام. یکی از رفقای قدیمم که از بچه‌های تخریبچی جنگ بود، پس از جنگ، مین در دستش منفجر شد و جانش را از دست داد. یکی از بستگانم هم بعد از انفجار، پاهایش قطع شد و به شهادت رسید».

او خاطرات زیادی برای گفتن دارد، ‌خاطراتی از دست‌ها و پاهایی که از صاحبشان دور ماندند و چشم‌هایی که برای همیشه تاریک شدند، اما با وجود تمام این خطرات، علیپور، ‌پای خانواده‌اش را هم به این کار باز کرده است؛ «پسرخاله‌ام، برادرم، بچه باجناقم و خیلی از اقوامم را به این کار وارد کردم. چون خودم استاد این کار بودم، خیالم راحت بود که درست آموزش می‌‌بینند و هراسی برای حضورشان در میدان مین نداشتم».

سردار معروف میدان پاکسازی مین، در میان حرف‌هایش گریزی به روزهای شروع جنگ و دلیل حضورش در این کار می‌زند؛ «وقتی بحث جنگ‌های چریکی مطرح شد من دوست داشتم که با شهید چمران کار کنم. همین علاقه من باعث شد تا یکی از بستگان، من را به‌کار خنثی‌سازی‌ دعوت کرد. بعد از جنگ هم موضوع بازسازی مناطق به دغدغه اصلی مردم تبدیل شد و برای حل این دغدغه ما همچنان در میدان‌های مین ماندیم و عملیات خنثی‌سازی‌ را پیش بردیم».

از زمین‌های کشاورزی گرفته تا کارخانه‌ها، مناطق مسکونی و مناطق نفتی مانند پالایشگاه آبادان با مین‌هایی منفجر نشده در دوران بعد از جنگ رها شده بودند، همین دلیل باعث شد تا افرادی مانند علیپور خطی را که در دوران جنگ شروع کرده بودند، ‌ادامه دهند: «اولین منطقه‌ای که بعد از جنگ رفتم و عملیات پاکسازی را انجام دادم به خوبی در خاطرم هست؛ منطقه دشت آزادگان در سوسنگرد».



سختی کار خنثی‌کنندگان مین بعد از جنگ بیشتر و بیشتر شد، چرا که در روزهای بعد از جنگ تنها مانده بودند. آنها قرار بود همچون گذشته به نبرد تن به تن با مین‌ها بروند اما دیگر زمانه عوض شده بود. دیگر برای بیرون کشیدن هر مین از دل خاک باید حساب و کتاب می‌کردند و می‌دیدند که چقدر امکانات دارند و قرار است آخر‌ماه چقدر دستمزد بگیرند؛ «در زمان جنگ نزدیک به 80درصد مناطق مین‌گذاری شده را پاکسازی کردیم. 5درصد هم بعد از جنگ رفع شد اما 15درصد از مناطق مین‌گذاری شده از آن زمان تا به حال باقی مانده و کشور درگیر آن است. الان استانداردها بالا رفته و ابزار تخصصی علم پاکسازی زیادشده است و تا وقتی که این ابزار نباشد افراد نمی‌توانند وارد زمین آلوده به مین شوند».

براساس گفته علیپور نزدیک به 30شرکت بعد از جنگ در این حوزه تأسیس شد اما به‌دلیل نبود سیستم آموزش درست و بودجه کافی، این شرکت‌ها شکست خوردند و از گردونه کار خارج شدند. هم‌اکنون کمتر از 150نفر در این حوزه مانده‌اند و بسیاری چون دیدند خطرات این کار بیشتر از درآمدش است، کار را رها کردند.

این خبر را به اشتراک بگذارید