• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
دو شنبه 28 مهر 1399
کد مطلب : 113545
+
-

خیابان مریخضانه

خیابان مریخضانه

  فرود هواپیما در دارالخلافه
خیابان سپه در دارالخلافه به نام خیابان مریضخانه معروف بود؛ چون نخستین مریضخانه دولتی در عهد ناصری در این خیابان ساخته شده بود به آن خیابان مریخضانه می‌گفتند. این خیابان در ضلع غربی میدان توپخانه و دروازه‌ای در همین خیابان ساخته شده بود که از میدان توپخانه (امام خمینی فعلی) تا میدان اسبدوانی در سال 1299قمری که باغشاه نامیده می‌شد امتداد داشت.

  نذر و خیرات برای زندانی‌ها
یکی از مکان‌های دیدنی و قابل توجه خیابان مریضخانه، زندان دارالخلافه بود که در همین خیابان قرار داشت. در دوران قاجار اداره‌کنندگان پایتخت در محلی متروک و بیغوله مانند که در ضلع شرقی سه‌راه خیام بود ساختمان زندان را ساختند و زندانیانی را درحالی‌که با غل و زنجیر به هم پیوسته بودند آنجا نگهداری می‌کردند. نکته جالب اینکه چون زندان آن روزهای دارالخلافه زیرنظر داروغه‌ها اداره می‌شد و بودجه و اعتباری برای غذا دادن و لباس و درمان زندانی‌ها وجود نداشت، هر شب جمعه به دستور داروغه و گاهی با تقاضای زندانی‌ها، آنها را از بیغوله بیرون می‌آوردند و در برابر دیدگان رهگذران قرار می‌دادند تا مردم با دیدن زندانی‌های مفلوک و بیچاره که حال و روز آشفته و رقّت‌بازی داشتند، تحت‌تأثیر قرار بگیرند و نذر و خیرات‌هایشان را به آنها بدهند.

  دهشاهی بدهید، زل بزنید به آسمان
داستان جالب دیگری که مربوط به خیابان مریضخانه است، درباره نخستین هواپیمایی است که در این خیابان به زمین نشست. ناصر نجمی در کتاب «ایران قدیم و تهران قدیم» در این‌باره نوشته است: «نخستین هواپیمایی که در تهران پرواز کرد در خیابان مریضخانه قرار گرفت، زیرا خلبان آن ناچار شد به‌علت نبودن فرودگاه، هواپیما را در این خیابان فرود بیاورد. همچنین نخستین هواپیمایی که در آسمان تهران ظاهر شد حیرت و بهت تهرانی‌ها را برانگیخت و ساکنان تهران کار و زندگی خود را رها کردند و چشم به آسمان دوختند و از داروغه درباره پرواز این جسم آهنی پرسش‌هایی می‌کردند...» از میان خاطره‌نویس‌ها و یادداشت‌هایی که به‌جا مانده برمی‌آید نام نخستین خلبان «ژنرال سایکس» انگلیسی بوده که نقل است متصدیان هواپیما وقتی بهت و حیرت شدید مردم را از پرواز هواپیما می‌بینند برای نمایش دوباره این عقاب فولادی از اهالی تهران دهشاهی (نیم‌ریال) می‌گرفتند و اجازه می‌دادند با چشم‌هایشان زل بزنند به آسمان. از دیگر اتفاقات جالب خیابان مریضخانه شلیک توپ‌هایی بود که در آن قرار داشت و پایان روز و آغاز صبح را در ‌ماه رمضان و موقع افطار و سحر را با غرش خود به مردم اعلام می‌کرد.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :