• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
دو شنبه 26 خرداد 1399
کد مطلب : 102641
+
-

کرونا و ضرورت غربالگری سلامت روان

کرونا و ضرورت غربالگری سلامت روان

شهرام محمدخانی ‌_ دانشیار و مدیرگروه روانشناسی بالینی دانشگاه خوارزمی

بروز اختلالات روانی- اجتماعی مثل اختلال شایع افسردگی، اضطراب، وسواس، پرخاشگری یا مصرف مواد مخدر و حتی اقدام به‌ خودکشی یک‌بعدی نیست، بلکه، حاصل مجموعه‌ای از علل و عوامل فردی، روانشناختی، اجتماعی و زیستی است. دسته‌ای از این علل، علل زمینه‌ساز هستند که بستر و زمینه را برای پیدایش یک اختلال روانی ایجاد می‌کنند. این دسته شامل علل زمینه‌ساز ژنتیک یا زیستی، برخی ویژگی‌های شخصیتی و روانشناختی مانند باورها، نگرش و طرح‌واره‌های ناکارآمد اولیه هستند. این علل، زمینه را فراهم می‌کنند ولی الزاما همه افرادی که مثلا زمینه افسردگی دارند، دچار آن نمی‌شوند. برای اینکه علل زمینه‌ساز، خود را نشان دهد، به عامل دومی نیاز است که عامل آشکارساز نامیده می‌شود؛ عوامل آشکارساز در واقع مانند ماشه چکان عمل می‌کنند و آتش زیر خاکستر را شعله‌ور می‌سازند. رویدادهایی مانند بحران کرونا و تغییرات ناخواسته مربوط به آن که استرس بسیار زیادی را به جوامع وارد کرد، در کنار سایر رویدادهای استرس‌زای زندگی ازجمله عوامل آشکارسازی هستند که می‌توانند باعث بروز و تشدید برخی اختلالات روانی شوند. در این شرایط فردی که از قبل، زمینه اختلالات روانی مثل اضطراب، افسردگی و وسواس را داشته، دیگر نمی‌تواند خود را با تغییرات ناشی از این بحران وفق دهد و اینجا، شکاف ایجاد می‌شود. نتیجه شکاف، بروز اختلالی مانند افسردگی است. 

دسته سوم، علل تداوم‌بخش اختلالات روانی‌اند. زمانی که فرد افسرده می‌شود، منزوی، نافعال و ناامید، روابطش کم و درگیر نشخوارهای فکری می‌شود و این عوامل باعث می‌شوند فرد در باتلاق افسردگی بماند.
اختلالات روانی تنها پیامد مشکلات مالی نیستند و اینکه مسائل مالی را علت‌العلل بدانیم، علمی نیست؛ مثلا فقط افراد فقیر نیستند که خودکشی می‌کنند، بلکه انسان‌های مرفه نیز ممکن است اقدام به‌خودکشی بکنند. یا فقط آدم‌های بیکار نیستند که دست به این عمل می‌زنند، بلکه افراد بیکار زیادی هستند که دنبال کار می‌روند و خودکشی نمی‌کنند. اما بیکاری، فقر، مشکلات معیشتی و نابرابری‌های اجتماعی عامل خطر محسوب می‌شوند. باید بین علت و عامل خطر تفکیک قائل شد. در دورانی که بیماری کرونا شایع شده است، مشکلات معیشتی-اقتصادی، عامل خطر به شمار می‌روند که احتمال بروز مشکلات را افزایش می‌دهند. اما الزاما علت قطعی محسوب نمی‌شوند.
اینجا پای مهارت‌های زندگی به‌عنوان عامل پیشگیری‌ و محافظت‌کننده در برابر اختلالات روانی وسط می‌آید؛ مهارت‌های زندگی مجموعه‌ای از توانمندی‌های فردی-اجتماعی‌ شامل مهارت‌های ارتباطی، مهارت حل مسئله و تصمیم‌گیری و مدیریت هیجانات و احساسات‌ که به افراد در زمینه مقابله مؤثر با تنش‌ها و چالش‌ها یاری می‌رسانند. پژوهش‌ها نشان داده است افرادی که مهارت‌های زندگی را کسب می‌کنند، در مقابله با سختی‌ و بحران‌ها توانمندترند و در مقایسه با کسانی که این مهارت‌ها را کسب نکرده‌اند، کمتر دچار اختلالات روانی می‌شوند. به همین دلیل، آموزش مهارت‌های زندگی و تاب‌آوری، از ارکان مهم نظام‌های آموزشی و سلامت  در سراسر جهان است.
برخورداری از سیستم حمایتی نیز نقشی بسیار اثرگذار دارد. منظور، برخورداری فرد از حمایت خانوادگی و اجتماعی است. حمایت دولت‌ها خودش نوعی حمایت اجتماعی محسوب می‌شود؛ مثلا فردی که در دوران سختی و تنگنا، مورد حمایت قرار می‌گیرد، تاب و تحمل بیشتری در برابر اختلالات روانی دارد.
سلامت روان اهمیت بسیار زیادی در با نشاط‌بودن و کارا بودن افراد دارد. در زمان بحران‌هایی مانند کرونا، باید به آسیب‌ها و اختلالات روانی نیز توجه کرد. در این راستا، به برنامه‌ریزی در سطوح مختلف نیاز است. 
شناسایی و غربالگری جمعیت‌های در معرض خطر در سطح کلان از سوی وزارت بهداشت، رفاه و سازمان‌هایی مانند بهزیستی و در سطح خردتر از سوی شرکت‌ها، کارخانه‌ها و مؤسسات، نخستین مرحله و مرحله بعد مداخله است. ارائه خدمات بهداشت روان پویا و بهره‌گیری از کارشناسان مجرب بسیار اهمیت دارد. متأسفانه در بسیاری از کارخانه‌ها، شرکت‌ها و ادارات، غربالگری روانی فقط در مرحله استخدام افراد انجام و بعد فرد رها می‌شود. نظارت بر نیروی انسانی و ارائه خدمات بهداشت روان که بخشی از آن آموزش مهارت‌های زندگی است، به افراد کمک می‌کند که در شرایط دشوار گلیم خود را از آب بیرون بکشند و مجبور نباشند به‌دلیل اینکه راهی به ذهنشان خطور نمی‌کند، خودکشی کنند! توجه به سلامت روان کارکنان و کارگران و ارزش قائل شدن برای آنها ارتباط تنگاتنگی با بهره‌وریشان نیز دارد. نمی‌توان از یک کارگر یا کارمند افسرده و خسته انتظار کارایی بالا داشت. پس سرمایه‌گذاری در زمینه آموزش مهارت‌های زندگی نوعی سرمایه‌گذاری برای ارتقای سلامت و پیشگیری از آسیب‌های روانی اجتماعی است.

این خبر را به اشتراک بگذارید