
تهران باید برای شهروندانش باقی بماند

ترانه یلدا- معمار و شهرساز
بر تارک صفحه اول روزنامه سازندگی، شماره روز سهشنبه 9 اردیبهشت تیتر اصلی چنین میگوید: «قدرت شوراها را افزایش دهید»؛ این جمله رئیس شورای شهر تهران در مصاحبه با سازندگی است. و بهعنوان یک حرف اصولی مورد قبول همه شهروندانی که یکدل این شورا را انتخاب کردند تا منافع اکثریت مردم را پیش پای شهرداری و شهر بگذارد. اما کارگزاران سازندگی، با شعار «راه زندگی از سازندگی میگذرد»، در انجام این وظیفه خطیر، نهتنها امروز که از پارسال با مشکلاتی روبهرو بوده است. بودجه شهرداری که در دوره شهرداران قبلی عمدتا از طریق تراکمفروشی تامین میشده است، امروز به 50درصد برنامه تقلیل یافته و واضح است که با دست خالی نمیتوان شهر را اداره کرد. اما گویا در این سختی روزگار شهر تهران، برخی یک راه را بیشتر نمیشناسند و روی همان نیز تأکید دارند: ساختوساز و توسعه شهری حملونقلمحور، که مترو و حملونقل عمومی را قوی میخواهد و ساختن برجهای مسکونی و اداری در اطراف این تسهیلات در شهر.
داستان چنین بهنظر میرسد که با آمدن کرونا، گیجی و اغتشاش عمومی ناشی از آن، باز عدهای چاره تهران و سرمایههای سرگردان برخی گروههای خاص را در صحنه ساختوساز، دنبال کنند. این در حالی است که مدیریت شهری فعلی با تمام قوا طی مدت فعالیت خود، در برابر شهرفروشی ایستاد و جدیتر از هر زمانی جلوی ساخت بناهای بلند را گرفت.
اما بههرحال همواره کسانی هستند که معتقدند فضای درونی خانه باید بهگونهای باشد که افراد داخل خانه بمانند؛ شهرها بهگونهای پیش بروند که امکان تجمع زیاد نباشد؛ و... بنابراین نتیجه میگیرند که دیگر نباید خیلی روی فضاهای باز شهری، پلازاها، عرصههای عمومی، که مورد درخواست اکثریت شهروندان تهرانی در دوران اخیر است، اتکا کرد. بنابراین، اینگونه صحبتها بهتدریج جا میافتد که ساختوساز به شیوهای جدید باید باشد که نیاز زیادی به بیرون رفتن از خانه نباشد. بهزعم آنان دیگر آزادسازی فضای عمومی معنای چندانی ندارد. درواقع باید از فضای هوایی و عرصه زمین شهری نهایت استفاده را برد تا فضاهایی ایجاد شود که مردم کمتر در شهر حضور پیدا کنند. همین طیف میگویند که شهرسازی باید بهگونهای باشد که مردم در پیادهروها، بوستانها و سایر فضاهای عمومی، خودبهخود فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کنند. مثلا میگویند در پارکها باید نیمکتهای تکنفره با فاصله 2متری از هم گذاشت تا مردم کنار هم ننشینند. بدینترتیب فضاهای ماندن با فاصله نزدیک به هم شهروندان معنای چندانی نخواهد داشت. با این پیشقضاوتهای عجولانه، از هماکنون باید به فکر تعطیلی تمام کافههایی - که به زحمت جای خود را در شهرمان پیدا کردند - یا تخریب و نوسازی تمام سینماها و پردیسهای فرهنگی و هنری بود!؟ حتی شنیدم که یکی میگفت: « به مدارس و دانشگاههای عمومی و دولتی هم دیگر کمکم نیازی نخواهد بود و میشود به جایشان هزار مدل ساختمان خصوصی دیگر ساخت.»
این حرفها بیشتر به مزاح میمانند. اما در ذهن آنان که میخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند و به هر بهانهای از آستانههای قانونی فراتر روند و به سوداگریهای همیشگی خود بپردازند، خوش مینشینند. سودای سوا کردن آدمها از یکدیگر و بهانه آوردن برای ساختوسازهای وسیع و مرتفع، فقط برای آن کسانی جالب است که خود ویلاهای حاضر و آماده در اطراف تهران دارند. و برایشان مهم نیست که اهالی تهران همواره به پارک و مکانهای تفریحی و پیادهروهای پهنی برای قدم زدن در عین امنیت نیاز خواهند داشت. واقعیت این است که زمانه کرونا به سر میآید و ما اتفاقاً بهتر است از این دوران پرتنش استفاده کنیم تا خود را برای شهری عادلانهتر و مردمیتر آماده کنیم. تا ابد که قرار نیست در خانه بمانیم. ما به همه فضاهای عمومی خود، که با چنگ و دندان، در قرن مدرن حاضر که امسال آخرین سالش را با کرونا آغاز کردیم، نیاز داریم. حتی باید بگویم به فضاهای عمومی بیشتری هم برای تهران احتیاج داریم! تا بتوانیم راحتتر و امنتر در شهر قدم بزنیم و دوچرخه سوار شویم. اپیدمیها میآیند و میروند، ولی شهر تهران باید برای شهروندانش باقی بماند.