برخی از مکانهای دیدنی تهران را برای نوروزگردی شما معرفی کردهایم
کجا بهتر از تهران!
لیلا باقری/ نرگس قویزری
تعطیلات نوروز تهران خلوت است و زیبا. البته این شهر که همیشه زیباییهای خودش را دارد اما در ازدحام آدمها و ماشینها، همه چیز گم میشود. نوروز اما به برکت تعطیلات و مسافرت این شهر نفسی میکشد و میتوانید زیر آسمان آبی بهاری با آن ابرهای درخشان در کوچه و خیابان قدم بزنید و روزگار بگذرانید. ما هم در این ویژهنامه مکانهایی را در 10 بخش، برای گشت و گذار در تهران پیشنهاد دادهایم. یک برنامه مفصل برای 10 روز از تعطیلات مرسوم ابتدای سال. سعی کردهایم هم 10بخش متفاوتی باشد و همه ابعاد تهران دیدنی درنظر گرفته شود و هم در هر بخش گزینهها متنوع باشند. «جذابیت» هم تنها دلیل انتخاب تکتک گزینههاست. البته تاریخی و قدیمی بودن در اغلب بخشها و گزینهها یکی از فاکتورهای مهم انتخاب ما هستند. بخوانید و بروید و از تعطیلات نوروز 97 لذت ببرید.
باورش کمی سخت است که اگر در تهران باشید فاصله شما تا زیباترین گونههای گیاهی ایران و جهان در بیشترین حد خود به اندازه فاصله این سر پایتخت تا آن سر آن است؛ یعنی فقط کافی است خودتان را به نزدیکترین ایستگاه مترو برسانید تا به راحتی به ایستگاه ایران خودرو برسید. باغ موزه گیاهشناسی فاصله کمی تا این ایستگاه دارد. این باغ زیبای ملی به وسعت ۱۴۵هکتار در دامنه جنوبی رشته کوه البرز مرکزی در اراضی چیتگر، در شمال غربی تهران قرار دارد. عملیات طراحی و احداث آن از سال ۱۳۴۸ توسط کارشناسان ایرانی و با همکاری تعدادی از کارشناسان خارجی آغاز شد. حالا در این باغ ۲۵ مجموعه گیاهی با تنوعی بیش از چهار هزار گونه گیاهی از رویشگاههای اقلیمهای حیاتی داخل کشور و همچنین تعدادی از رویشگاههای شاخص در سایر اقلیمهای حیاتی دنیا را به همراه مجموعههای متنوعی از باغهای موضوعی درخود جای داده است. برای بازدید از این باغ بینظیر میتوانید آنلاین بلیت تهیه کنید و حتی همه جای باغ را بهصورت مجازی ببینید. قیمت بلیت برای هر نفر 15هزار تومان است که اگر این بازدید بهصورت انفرادی باشد با 34درصد تخفیف برابر با 9900تومان میشود.
دریاچه خلیجفارس تهران، در شمال پارک جنگلی چیتگر قرار دارد. دریاچه شهدای خلیجفارس به مساحت 140 هکتار، بزرگترین دریاچه مصنوعی ایران به شمار میرود. پارکینگ، زمین بازی و رستورانهای بزرگ و کوچک در کنار دستفروشها و بلالیها و بستنی فروشها، از جذابیتهای این مجموعه به شمار میرود. پیست دوچرخهسواری و سرزمین بازی، چرخ و فلک با چشمانداز زیبایی از دریاچه، سافاری وحشت که نخستین سافاری وحشت در مکانهای گردشگری کشور است، پیست اسکیت، مجموعه سرپوشیده برای بازی کودکان از امکانات تفریحی جالبی است که حتما تجربه آنها خاطره خوبی از بهار را برایتان ثبت میکند. در این دریاچه ماهیهای فراوانی رها شدهاند و حضور مرغان دریایی هم حال و هوای یک دریاچه واقعی را ایجاد کرده است. با این حال باید فکر ماهیگیری و غذا دادن به ماهیها را هم فراموش کنید؛ چون این کار ممنوع است، اما اگر یک قایق پارویی یا موتوری کرایه کنید، مسلماً از دیدن ماهیها در دریاچه لذت فراوانی میبرید. دو اسکله قایقسواری هم در کنار دریاچه چیتگر به چشم میخورد که یکی در بخش جنوب غربی و دیگری در قسمت شمالی واقع شده است. اسکله جنوبی به ورودی اصلی مجموعه نزدیکتر بوده و شما میتوانید با مراجعه به آن و تهیه بلیت، هم از قایقسواری انفرادی و هم جمعی استفاده کنید. همچنین در این مجموعه میتوانید از امکان خرید در مجتمعهای تجاری مدرن و همچنین استفاده از شعبههای رستورانهای مشهور در ارتفاع با چشمانداز رؤیایی دریاچه نورانی خلیجفارس در شب بهرهمند شوید.
این مدرسه داخل پارک طبیعت پردیسان است؛ جایی برای زندگی و بازی کودکان در طبیعت بدون امر و نهیهای معمول پدر و مادرها و دیگر بزرگترها. در این مدرسه بچهها میتوانند گیاه بکارند و خودشان از آن نگهداری کنند، با حیوانات اهلی آزاد در یک محیط آزاد و بدون قفس قرار بگیرند، خاک بازی کنند، با گیاهان آشنا شوند، از درختان بالا بروند، بدوند و تا میتوانند فریاد بزنند. البته این مدرسه قانونهای خودش را دارد که بیشتر آنها در راستای احترام به طبیعت است؛ مثلا بچهها حق ندارند در طبیعت تنقلات بخورند، نباید به همبازیها و حیوانات آسیب بزنند. آنها همه این قوانین را به مرور یاد میگیرند. وسعت مدرسه طبیعت پردیسان هشت هزارمتر است و تمامی حیوانات آن واکسینه شدهاند. کودکان 3تا 12 سال میتوانند وارد این مدرسه شوند. به ازای هر سه کودک زیر پنج سال و هر پنج کودک بالای پنج سال یک تسهیلگر یا همراه وجود دارد که در تمام مدت کنار آنهاست تا فضای امنی را برای تجربیات آزادشان فراهم کند. میتوانید کودکان خود را بهصورت ساعتی، روزانه، ماهانه یا فصلی در این مدرسه ثبت نام کنید. بهار شروع خوبی میتواند باشد. باغچه سبزی، تنور کوچک سفالی برای کبابی کردن سیبزمینی و درست کردن نیمرو توسط خود بچهها، چکش، کاغذ، قیچی، اره، میکروسکوپ، ذرهبین، پارچه و... از امکاناتی است که در اختیار بچهها قرار میگیرد.
برای رفتن به این مدرسه به بزرگراه یادگار امام (ره) بروید و نرسیده به بزرگراه شهید همت وارد پارک پردیسان بشوید.
دارآباد یکی از محلههای خوش آب و هوای شمیران است و رودخانه دارآباد از دل این محله و از میان دیوارهای سنگی ساخته شده در بستر رودخانه میگذرد. در کنار این رودخانه پارک ساحلی دارآباد در ارتفاعی پایینتر از خیابانهای اطرافش واقع شده است. این پارک حدود 36هزارمترمربع وسعت دارد و در بهار که روزها پرآب و طبیعت سرسبز است دیدنیتر خواهد بود. این بوستان از بخشهای شرقی و غربی تشکیل شده است. بخش شرقی پارک سال 1371به بهرهبرداری رسید و ساحل غربی رودخانه به مساحت 13 هزار متر در سال 1389به این مجموعه اضافه شد. مسیر رودخانه، آلاچیقها، زمین چمن مصنوعی، وسایل ورزشی، محوطه چشمنواز، مسیرهای سنگفرش شیبدار، آبنما، جوی سنگی پلکانی و فواره در پارک ساحلی دارآباد جمع شده است.
این بوستان یکی از بزرگترین مکانهای تفریحی و چند منظوره تهران است که جز فضای سبز و طبیعت، جذابیتها و امکانات تفریحی متنوع دیگری هم دارد که پای خیلی از شهروندان و حتی مسافران را به این بوستان باز میکند. خدمات و امکانات این بوستان از تفریحی و ورزشی گرفته تا هنری و اجتماعی توانسته تا حد زیادی قشرهای مختلف را سمت خود بکشد. در این فضای بزرگ 60 هکتاری جذابیتهای زیادی برای ساعتها سرگرمی در کنار خانواده وجود دارد. این مجموعه شامل پیستهای کارتینگ، موتورسواری، دوچرخه، اتومبیلرانی، موتور چهارچرخ، ماشینهای کنترلی، باند هواپیماهای کنترلی، شهربازی مدرن، ترامپلین بانجی و بانجی جامپینگ است. همچنین مجموعه شهربانو در ضلع شمالی بوستان بخشی ویژه بانوان است. این مجموعه شامل قسمتهای فرهنگی، ورزشی و سبک زندگی است و امکانات دیگر آن شامل زمین ورزشی روباز، زمین چمن فوتبال، سالنهای ورزشی چند منظوره، سالن بسکتبال، فوتبال و تنیس روی میز، استخر روباز، کارتینگ ماشین، دستگاههای بدنسازی و پیست دوچرخه است. سالن مد و لباس، مرکز آرایشی و پیرایشی، کارگاه فرش، رستوران، خانه کودک و حیاط ایرانی هم از دیگر جذابیتها و امکانات مجموعه شهربانو است.
چند نفر از ما میدانیم تهران یک تالاب هم دارد؟ تالابی که محل زیست موقت پرندههای مهاجر است و تا خردادماه پر است از گونههای زیبایی از پرندگانی که زمستانها از سیبری به سمت آبهای گرم جنوب مهاجرت میکنند و در شهرهای متعدد ایران توقف دارند. آنها چند سالیست در این رفتوآمدها، تالاب دنج دیگری را برای زیست موقت پیدا کردهاند. پرندهها بعد از شروع بهکار این دریاچه این مکان را پیدا کردند و کارکنان و پرندهشناسان میگویند تا 200 گونه پرنده مهاجر در فصل مهاجرت به این تالاب میآیند. اینجا مکان مناسبی برای سفری یک روزه است و تماشای پرندگان و البته خوردن ماهی.
روستای کوهستانی برگ جهان با چشماندازهای جذاب ارتفاعات اطراف گسترده باغات سرسبز و مزارع پیرامون حواشی رودخانه برگ جهان و مسیرهای زیبای کوچه باغهای روستا یکی از زیباترین و جذابترین روستاهای تهران به شمار میآید. این روستای زیبا با مناظر دلفریب و جلوههای کمنظیر بهویژه در بهار و تابستان هزاران گردشگر شهری را به سوی خود جلب میکند. آرامگاه امامزاده اسماعیل در ضلع غربی روستا و در دامنه شرقی تپهای معروف به تنگلخانه واقع شده است. در ضلع غربی روستا و در شمال رودخانه برگ جهان صخره رسوبی بزرگی قرار دارد که از سطح زمینهای جنوبی حدود ۴۵ متر ارتفاع دارد و اطراف آن را باغات روستا فرا گرفتهاند. این تپه که در جهت شمالی-جنوبی گسترش یافته به تنگلخانه مشهور است. در ارتفاعات شمال غربی این روستا غاری وجود دارد که به زندانخانه لار معروف است. غار در منطقه لواسان و در سمت شمال غربی روستای برگ جهان واقع شده است. ابعادی در حدود دو متر در دو متر دارد و طول آن نیز حدود ۳۰ متر برآورد شده است. آبشار برگ جهان در شمال شرقی روستا یکی از جاذبههای گردشگری این روستا است. ارتفاع آبشار برگ جهان از سطح دریا حدود ۲۲۰۰ متر بوده و برای رسیدن به آن به یک تا یک ساعتونیم پیادهروی در مسیری است که ابتدا از میان کوچه باغها و سپس از پای کوه میگذرد.
از جاده لشگرک، بعد از رودک، به سمت فشم بروید و به روستای آهار برسید.
روستاهای اطراف تهران با بزرگ شدن این شهر، کمکم جزئی از آن شدهاند. برای همین رسیدن به آنها آسان است و گاه تا انتهای مسیر یک بزرگراه یا جاده به یکی از آنها میرسیم. یکی از این روستاهای زیبا آهار است. برای رفتن به روستای آهار باید از جاده لشکرک به سمت فشم بروید. بعد از گذشتن از رودک، در دو راهی که به سمت اوشان میرود؛ روستای آهار قرار گرفته است. ابتدای ورود به روستا میدانگاهی وجود دارد. یک طرف آن قبرستان محلی پیسوتک است که هنوز از آن استفاده میشود. در سمت غربی قهوهخانه پاچنار با بیش از 50 سال قدمت وجود دارد که بهعلت وجود سه درخت چنار روبهروی آن به این نام شهرت پیدا کرده است. اطراف قهوهخانه چند مغازه بقالی، نانوایی و... هست که مواد خوراکی روزانه مردم را تأمین میکند. دو رودخانه شکراب و پیش کنک، در سمت غرب و شرق روستا قرار دارد. مردم روستا از قدیم به دامداری و باغداری مشغول بودند. امروز بسیاری از آنها در تهران سکونت دارند. ولی زمان میوه چینی به آهار میآیند. برای همین جمعیت روستا در تابستان به بیش از شش هزار نفر و در زمستان به هزار نفر میرسد. گویش اصلی اهالی مازندرانی و زبان بومی آنها تاتی است. این روستا دارای شش محله به نامهای سادات، نظران، سیفان، میان ده، بالا محل و پایین محل است.
وَردیج و واریش در غربیترین نقطه شهر تهران و امتداد جادهای کوهستانی و پیچ در پیچ و در دل کوههای البرز میانی قرار گرفتهاند؛ روستاهایی ساکت و آرام در دل کوهستان که رسیدن به آنها از طریق اتوبان تهران-کرج و از بالای وردآورد امکانپذیر است. از بالای محله وردآورد، جادهای آسفالته و پیچ در پیچ به سبک و سیاق جاده امامزاده داوود، در امتداد رودخانه و درهای عمیق به روستای وَردیج و پس از آن به واریش منتهی میشود. بهترین زمان برای بازدید از این منطقه فصل بهار است چرا که در این موقع از سال، باغهای وردیج و واریش با شکوفههای زیبای گیلاس و آلبالو یکدست سفیدپوش شده و مناظری بدیع از طبیعت دلنشین بهار را به نمایش میگذارد. درههای عمیق، باغهای سرسبز و کوههای مرتفع، مناظر دلربایی است که در طول جاده و طی مسیر، چشمهای زیبابین و کنجکاو شما را بهخود جلب خواهند کرد. در اطراف وردیج میتوانید دیدنیترین تابلوهای سنگتراشی طبیعت را مشاهده کنید. بعد از آن به سمت واریش میروید. روستایی کوچک و آرام در دل طبیعت بکر که دور تا دور آن را کوهها احاطه کردهاند. آرامش و زیبایی این دو روستا هر گردشگری را جذب خواهد کرد بهویژه در فصل بهار.
زیبایی روستای سنگان به هیچ فصلی وابسته نیست؛ همیشه زیباست. کمی بالاتر از شهر جایی نزدیک کوههای البرز روستای خوش آبوهوایی وجود دارد که میتواند لذت یک سفر نیمروزی را برای شما صدچندان کند. روستای سنگان بهدلیل وجود سه امامزادهای که در خود جای داده از گذشته محل رفت و آمد زائران بوده است؛ بهخصوص زائرانی که به زیارت امامزاده داوود(ع) میروند اگر فرصتی باشد به زیارت امامزادگان سنگان هم میروند. امامزاده علاءالدین علی(ع) که پدر امامزاده داوود(ع) است. امامزاده عمادالدین یا عباءالدین(ع) که برادر امامزاده داوود(ع) است و دیگری امامزاده قاسم(ع) که پسر عموی اوست. برخی از سنگ قبرهای این روستا بیش از 500سال قدمت دارد اما اهالی روستا قدمت روستای سنگان را حدود 700سال تخمین میزنند هرچند تاکنون در هیچ منبعی نامی از روستا و تاریخچهاش نیامده است. آبشار معروف روستای سنگان جزو جاذبههای توریستی و ورزشی به شمار میآید. دقیقاً 14 کیلومتر تا دوراهی سنگان راه است. از دوراهی سنگان هم دقیقاً سه کیلومتر تا ده پایین راه است و باقی مسیر جاده خاکی است. تا امامزاده قاسم(ع) که استراحتگاه خیلی از زائران و گردشگران است نزدیک یک کیلومتر و از آنجا تا پای آبشار نزدیک به دو کیلومتر است. صفای این آبشار در روزهای سرد سال کمتر از تابستان نیست. بهخصوص وقتی بهعلت سرمای هوا یخ میزند تصویر زیبایی از طبیعت را به نمایش میگذارد.
برای دیدن افجه به از بزرگراه شهید بابایی، لشگرک به لواسانات و مرکز دهستان لواسان کوچک بروید.
باغها و آبشارهای بسیار، این روستا را حسابی مصفا و به پایتخت لواسان کوچک معروف کرده است. مردمانی دارد باغدار که با گویش مازندرانی تکلم میکنند، بسیار خونگرم و میهمان نواز. افجه علاوه بر آنکه زیباییهای طبیعی، دشت هویجی هم دارد که دیدنش در بهار بسیار دلچسب است. در روستای افجه و اطرافش شکوفههای درختان گردو و گیلاس خودنمایی میکنند. روستا حمامی تاریخی دارد که دارای دو بخش مجزای زنانه و مردانه بوده و بنای آن تاق، گنبدهای عرقچین و قوسهای جناغی دارد. قدمت حمام به دوره صفوی یا اوایل حکومت قاجار نسبت داده میشود. با وجود قدمتش هنوز فعال و مورد استفاده مردم روستاست. دره افجه در فصول مختلف سال مورد توجه گردشگران و کوهنوردانی است که از مسیرهای آن برای صعود به قله ریزان پرسون، ساکا، آتشکوه و مهرچال عبور میکنند. همچنین نقل شده است که یکی از راههای قدیمی افجه که به مسیر عبور پادشاهان صفوی اختصاص یافته بود از همین مسیر گذشته و تا دشت لار ادامه مییابد. آثار کاروانسراهای صفوی هم در آن سوی دیواره صخرهای کوه و در انتهای دره قابل مشاهده است.
این موزه قبلا قصر قاجاری بوده است، بعد هم محلی برای انبار وسایل نظامی میشود. در دوره پهلوی زندان بوده و حالا هم باغ موزه است. این باغ موزه تماشایی در تقاطع شریعتی با خیابان پلیس قرار دارد. یکی از بخشهای جالب موزه سلولهای انفرادی است که آدمهای مشهوری در آن زندانی بودهاند. قوامالسلطنه، صارمالدوله، صولتالدوله، عبدالحسین تیمورتاش، بزرگ علوی، علیمردان خان بختیاری، محمد فرخی یزدی و همچنین تقی ارانی و گروهی از افراد سیاسی از زندانیان معروف قصر هستند. حالا از آن زندانی که نیکلای مارکوف روسی آن را ساخت، فقط بنای بازسازی شدهاش مانده و کلی خاطره. بنایی که گرچه زندان است اما ظاهرش میگوید که هنر معماری در آن لحاظ شده است و خبری از مخوف بودن زندان نیست. زندان قصر بهنوعی نخستین بنا در ایران بهحساب میآید که از ابتدا بهعنوان یک ندامتگاه طراحی و ساخته شده و یک زندان کاملا اجتماعی بهحساب میآید. یکی دیگر از ویژگیهای معماری این مجموعه، ساخت هشتیهای متعددی است که همهجا به چشم میخورند و تمام راهروهای زندان به یک هشتی ختم میشود.
در رفیعترین نقطه مجموعه سعدآباد، در روزهای اول بهار هم که هنوز درختان پر برگ نشدهاند میتوان شکوه و جلال کاخ سبز را دید که رضاخان برای تابستانهای خودش روبهروی کاخ احمدشاهی ساخت تا شکوه و جلال کاخ سبز، کاخ قجری را از سکه بیندازد. البته با معماری زیبا و هنرهایی که در این کاخ به خرج دادهاند، این اتفاق به قطع افتاده است. کاخ موزه سعدآباد تهران در میدان دربند و در شمال غربی تجریش در زمینی به مساحت ۳۰۰ هکتار بنا شده است. حدود ۱۸۰ هکتار جنگل طبیعی دارد و پر از چشمه و قنات و باغ و گلخانه. سعدآباد تهران با 18 کاخ بزرگ و کوچک از دورههای قاجار و پهلوی، یکی از بزرگترین و مهمترین مجموعه موزههای ایران است. موزه محمود فرشچیان، موزه استاد بهزاد (کاخ کرباس، کاخ ولیعهدی)، موزه آب (دفتر رئیس تشریفات کاخ، دفتر مسئول حفاظت ارتش)، موزه آشپزخانه سلطنتی، موزه ظروف سلطنتی (موزه ظروف، کاخ اشرف پهلوی)، موزه آلبومهای سلطنتی و اسناد سعدآباد، موزه اتومبیلهای سلطنتی سعدآباد، موزه سلاحهای دربار کاخ سعدآباد، موزه برادران امیدوار کاخ موزه سعدآباد(کالسکهخانه قجری)، موزه خط و کتابت میرعماد کاخ موزه سعدآباد (کاخ فرحناز و علیرضا)، موزه چهرههای ماندگار کاخ سعدآباد (کاخ ملکه توران امیرسلیمانی، همسر رضا شاه پهلوی)، موزه مردمشناسی سعدآباد (کاخ شمس پهلوی)، موزه مینیاتور استاد آبکار سعدآباد (کاخ لیلا پهلوی)، موزه نظامی کاخ سعدآباد (کاخ شهرام)، موزه هنر ملل سعدآباد (گلخانه کاخ سفید، موزه هنر اختصاصی فرح پهلوی)، موزه هنرهای زیبا سعدآباد، موزه نگارستان سعدآباد (کاخ فرح پهلوی) و موزه هنر و مردم سعدآباد از موزههای تماشایی این مجموعه است. برای دیدار از این مجموعه کاخ موزهها حتما یک صبح تا غروب کامل وقت بگذارید.
اولین موزه ساعت ایران در خیابان ولیعصر، خیابان سرلشگر فلاحی، نبش چهارراه پرزین بغدادی است و تا دلتان بخواهد ساعت دارد و ابزار سنجش زمان و اندازه گرفتن گذر عمر. این موزه بخشی از تلاشهای چندین هزار ساله بشر را در زمینه ساخت انواع ابزارهای سنجش زمان را به شما نشان میدهد. همچنین مفهوم زمان از دیدگاه اقوام و ملل مختلف و چگونگی سیر تکامل صنعت ساعتسازی را هم به نمایش گذاشته است؛ انواع ساعتهای مکانیکی متعلق به قرن هفدهم تا بیستم میلادی. ساعت شاهینی، آونگی، رومیزی، دیواری و ایستاده که هر یک از آنها تلفیقی از هنر و صنعت ساعتسازی هستند و هنرهای مختلفی مانند مجسمهسازی، میناکاری، معرق را در ساخت ساعت به تماشا میگذارد. به جز روزهای تعطیل از ساعت 9تا 4عصر میتوانید به دیدن این موزه زمان بروید.
حیف است بهار بیاید و برود و ما در روزهای خلوت سری به میدان ارگ و کاخ پرخاطره گلستان نزنیم. کاخی که بناهای مختلفی در دورههای متفاوت در آن ساخته شده و شاهد اتفاقات زیادی در کشور بوده است و کلی سند و یادگاری در دل خود دارد. کاخی که بخشی از ارگ سلطنتی تاریخی بوده است. این کاخ در زمان شاه عباس صفوی ساخته میشود، زمان کریمخان زند دیوانخانه اضافه میشود اما اوج اهمیت این کاخ به زمان آغامحمدخان برمیگردد که در این کاخ تاجگذاری کرد و بعد از فتحعلیشاه و ناصرالدینشاه هم در این کاخ تاج بر سر گذاشتند. در دوره ناصری این کاخ تغییرات زیادی از نظر معماری بهخود دید و بعد دیگر تغییر چندانی نداشت. کاخ گلستان یادگارهای زیادی از دوران قاجار را بهصورت موزه در خود دارد و یکی از منحصر بهفردترین مجموعههای تاریخی ایران است. بخشهای مختلف کاخ گلستان عبارتند از ایوان تخت مرمر، خلوت کریخانی، تالار سلام، تالار آینه، تالار سفره خانه، تالار برلیان، عمارت خوابگاه، کاخ شمسالعماره، عمارت بادگیر، تالار الماس، کاخ ابیض و چادرخانه.
نشستن پشت میز و صندلیهای یکی از قدیمیترین کافه رستورانهای تهران که هنوز هم سرپا و دایر است و خوردن یک فنجان قهوه یا یک وعده غذا بهخودی خود جذاب است اما وقتی بدانیم این کافه روزگاری پاتوق نویسندگان و شاعران بوده و فروغ فرخزاد و صادق هدایت در آن رفتوآمد میکردند، جذابیت آن چند برابر میشود و دیدنش واجبتر. میز کنار پنجره که جای همیشگی فروغ فرخزاد و هدایت بوده، فضای قدیمی و اکسسوارهای نوستالژیک، در و دیوارهای پر از عکسهای قدیمی از خوانندگان و بازیگران و آرامی و دنجی آن، در دقایق اول حتما شما را مجذوب خود و محو تماشا میکند. اما سبک خاص پذیرایی در این رستوران هم جالب است. آنها از همه مشتریها ابتدای ورود با یک بشقاب نان و پنیر و سبزی پذیرایی میکنند تا بعد که به غذای اصلی برسد. اغلب روزها این کافه رستوران که افتتاحش به سال 1310 برمیگردد، شلوغ است و برای رفتن به آن حتما باید برنامهریزی کنید تا به موقع بروید. صاحب اول رستوران «گارگنا آوانسیان» بود و بعدها آن را به «عزیزالله خوشامن» واگذار کرد. حالا هم نوه او مالک رستوران است. از در ورودی چوبی قدیمی با پنجرههای کوچک تا ظرفهای چینی گلسرخی و لیوانهای بلور رنگی، صدای موسیقی و غذاهای خوشمزه، همه و همه فضایی دلچسب برای گذراندن ساعتی خوش و خاطره انگیز را مهیا کردهاند.
حاج محمد حسن شمشیری شاگرد قهوهخانه بود و بعد از فوت صاحب قهوه خانه با پسانداز پول خود و کمک مالی برخی از آشنایان قهوهخانه کوچکی در بازار بزازها بازکرد. مدتی بعد توانست قهوهخانه بزرگتری در جلو خان مسجد شاه دایر کند. او در سال 1320قهوهخانه را به چلو کبابی تبدیل کرد و در همان سالها در ضلع جنوب شرقی سبزه میدان(مکان فعلی چلوکبابی شمشیری) سالنی گرفت و بهکار خود ادامه داد. شمشیری در سال 1340در اثر عارضه قلبی در گذشت. این رستوران شعبه دیگری هم در بلوار اندرزگو دارد. در این رستوران هم مانند باقی رستورانهای معروف بازار، چلوکباب حرف اول را میزند و بعد باقی غذاها باقالی پلو با گوشت و تهچین. با اینکه سالن بزرگی دارد اما همیشه شلوغ است. یکی از ویژگیهای این رستوران امکان ارسال غذاست.
درست در قلب بازار بزرگ تهران و در حوالی مسجد امام(مسجد شاه سابق) رستوارن قدیمی و مشهور شرفالاسلامی قرار دارد. تاریخ تاسیس آن به سال 1317میرسد و نامش روی کاشیهای آبی بر سر در رستوران زده شده است. قدیمیها میگویند از زمانی که بازار بوده شرفالاسلامی هم بوده است. تهچین این رستوران هم تعریفی و مشهور است اما نکته جالب این رستوران، حضور آب گوشت در منو است. میز و صندلیها ردیفی چیده شده و بسیار به هم نزدیک است، وجود ستونهایی در فاصلههای کم از یکدیگر هم کمی رفتوآمد را مشکل میکند اما کاشیکاریهای سبز و آبی این ستونها فضای رستوران را زیباتر کرده است.
بازار تهران را به سمت مسجد شاه بروید و از داخل حیاط مسجد شاه، راه سمت راست را که بروید به رستوران شرف الاسلامی میرسید.
خانه موزه مدرس یکی از شادابترین خانههای قدیمی این شهر است که تماشای آن حال آدم را خوب میکند. دلیل این شادابی هم این است که خانه به کلی بازسازی شده اما درست به همان شکل قبلی. قدیمی اما نو نوار. تلفیقی از معماری ساده دوره پهلوی با معماری قاجاری. اندرونی و بیرونی و دو حیاطی که در فضاها قرینه همدیگر ساخته شدهاند. خانه یک ورودی با در چوبی ضخیم دارد. همراه با کوبه و کلون. بعد از رد کردن یک دهلیز کوتاه وارد حیاط وسیعی میشوید با حوضی بزرگ و فیروزهای که شمعدانیهای رنگی دور تا دورش چیده شدهاند. دور تا دور باغچه خانه آجرچینی شده است و اتاقها در بخش شمال و جنوب و غرب خانه ساخته شدهاند. در بخش جنوبی تندیس مدرس است در جلسهای کاری که از قضا عصبانی هم هست. در زیرزمین بخش شمالی خانه هم تندیس او را در اتاقی انتهای در حال عبادت درست کردهاند و یادآور روزهای تبعید او در کاشمر. جز اینها در اتاقهای بخش شمالی میتوانید از بخش موزهای این خانه دیدن کنید. آنجا هم علاوه بر تندیس این روحانی مبارز میتوانید بخشی از وسایل شخصی و دست نوشتههایش را هم تماشا کنید. درست در اتاقهای زیرین هم یک «شربتخانه» به راه افتاده است که در حال و هوایی قدیمی با مشربههای رنگی و استکانهای کمر باریک و نوشیدنیهای سنتی پذیرای شما خواهد بود.
برای تماشای این عمارت سپید باشکوه که در انتهای یک حیاط مصفا، چشمربایی میکند روزی بروید که حوصله تماشای فیلم دارید. اکران نوروزی هم که معمولا پر و پیمان است. بلیت فیلم مورد علاقهتان را برای موزه سینما بگیرد و دیدار عمارت را از سالن سینما در زیرزمین این عمارت شروع کنید. یعنی قبل و بعد از فیلم که چراغها روشن است، چشم بدوزید به سقف سالن و مقرنسهای گچی و ببینید معمار و گچکار با حوصله در تهران قدیم چه ارائه باشکوهی ساخته است. آن هم به این همه ظرافت و درست قرینه همدیگر. این سالنی که نشستهاید روزگاری حوضخانه بوده است و حالا لابد حوض آن یا خراب شده یا جایی زیر صندلیها پنهان شده؛ شاید درست زیرپای شما. جز مقرنسها بالای دیوار حوضخانه بالکنهایی هم میبینید که باز در گذشته جای عمله طرب بوده که وقت مهمانیها جدا از مهمانان مینشستند و مینواختند. بعد از تماشای حوضخانه و وقتی از سالن بیرون آمدید میتوانید به بخش موزهای عمارت در طبقه بالا بروید. شهر فرنگی است برای خودش. تاریخ سینمای ایران را با جزئیات روایت میکند. از پردهخوانی و یک شهرفرنگ واقعی گرفته تا نخستین فیلم تاریخ ایران که دختر لر است و.... اما حیاط و تماشای عمارت از بیرون صفای دیگری دارد. دوستعلی معیرالممالک خزانهدار و مسئول امور ساخت عمارتهای دوره ناصری بوده است. خودش هم پولدار بوده و علاقهمند به ساختن. این عمارت را هم جای عمارت محمدیه میسازد. عمارتی که برای پدر ناصرالدینشاه بوده است. در گذشته حیاط پر از فوارههای بزرگ بوده و غیر همسطح بوده و ناصرالدینشاه هم یک روز در سال با اهل حرم به اینجا میآمده و در حیاط قلیان میکشیده و فوارهها را تماشا میکرده.
این عمارت یا همان باغ موزه سینما در خیابان ولیعصر(عج) نرسیده به میدان تجریش قرار دارد.
روزهای اول تعطیلات نه اما از پنجم به بعد با یک جمع دوستانه یا خانوادگی حتما به خانه فراغت دبیرالملک بروید. اینجا همان گزینه مناسب در برابر سؤال «دستهجمعی کجا بریم که خوش بگذره» است. هم فال و هم تماشا. این خانه قدیمی هم به تنهایی جذابیت تماشا دارد و هرچقدر که پول خرج خانههای مدرن بکنیم باز دلمان غش میرود برای یک خانه آجری پر از اتاقهای تو در تو با حیاط و زیرزمین. دیدار از خانه رایگان است و اما از استفاده از اتاقهای متنوعش نه. البته هزینه چندانی هم در بر ندارد. تالار اصلی برای نمایشنامهخوانی درنظر گرفته شده و ویژه دورهمیهای شلوغ است. اتاقی هم به نام موسیقی دارند برای کسانی که دنبال یک جای دنج هستند تا هرچقدر دلشان میخواهد ساز بزنند. یک اتاق تنهایی هم دارد برای کسانی که گاهی دنبال غار میگردند تا خودشان باشند و خوشان. اتاقهای دیگری هم هست؛ اتاق سینما یک سینمای خانگی کوچک است برای تماشای دستهجمعی فیلمهای مورد علاقه، اتاق بازی هم پر است از بازیهای قدیمی و نوستالژیک مثل هفت سنگ و بازی فکری و... زیرزمین هم یک اتاق فرار دارد که شهره شده. باید از قبل برای شرکت در این بازی هیجانانگیز ثبتنام کرده، وارد زیرزمین شوید و معمایی را حل کنید. در خانه به احتمال زیاد برای عید یک کافه کوچک هم برپا شده باشد برای وقتی که از هیجان خالی شدید و گرسنهاید. اگر نبود رستوران نان و نمک درست سرکوچه است. رستورانی باز هم در یک خانه قدیمی و تماشایی.
تیمورتاش جزو نخستین وزرای دربار پهلوی است و مدتی مقرب رضاشاه بود، آنقدر که به او عمارتی را هدیه داد که همین عمارت تیمورتاش است اما بعد مغضوب و کشته شد و اموالش مصادره. این عمارت این خانه تحت نظر دانشگاه فرماندهی و ستاد ارتش و ژنرال آجودان ریاست جمهوری حفاظت میشود و بعد از ثبت ملی مجموعهای دیدنی از سلاحهای دوران مختلف را به تماشا گذاشته است. عمارت دو طبقه آجری، با ستونهای متعدد سفید، پرابهت است. خانه از طبقه دوم و ورودی، یک ایوان بزرگ برای تماشای حیاط دارد و در وسط محوطه قرار گرفته است. ارسیها، آینهکاریهای زیبا در سقف تالار اصلی، گچبریهای ظریف در سرستونها و دیگر بخشهای بنا و درها و پنجرههای چوبی و ارسیها از زیباییهای تماشایی بناست. اما مجموعه اسلحههای متعلق به دورانهای مختلف جای خودش را دارد؛ تپانچه مربوط به دوره پهلوی اول، توپ اهدایی حاندان رمانف به عباسمیرزا و... حتی کلاه سرهنگ پیاده بازنشسته!
برای دیدن این عمارت به میدان پاستور و روبهروی مترو بروید. عمارت داخل داخل دانشگاه جنگ قرار دارد.
سرای کاظمی یک خانه ایرانی تمام عیار است. باید رفت و دید و فهمید گذشتگان ما چطور درون خود و نیازهایشان را در معماری متجلی میکردند. اصلا یک روز بهاری پر از آفتاب فقط وقتی کامل میشود که به سرای کاظمی بروید و بنشینید پشت ارسیهای بزرگش با آن شیشههای رنگی و گرههای چوبی زیبا و لذت ببرید از بازی نور و رنگ. بعد هم یک دل سیر در حیاط بنشینید و حوض بزرگش را تماشا کنید و ببینید ایرانی عاشق در و دشت خانهاش را جوری طراحی میکرده که هر لحظه دلش باغ و سبزه خواست در و پنجره را باز کند و بنشیند به تماشا. این خانه که جزو خانههای دیدنی ایران محسوب میشود، مانند تمام خانههای ایرانی اصیل، اندرونی و بیرونی دارد و آب انبار و اصطبل و مطبخ. دو حیاط هم دارد. حیاط بیرونی که ویژه عبور و مرور مهمانان و افراد غریبه است، در جنوب و حیاط اندرونی که ویژه راحتی اهل خانه است در شمال عمارت قرار دارد. عمارت که درواقع بخش کوچک باقی مانده از یک مجموعه بزرگتر است، یک شاهنشین دو طبقه دارد. مانند دیگر عمارتها هم بادگیرهایی دارد برای خنکی و تهویه هوای خانه. جز ارسیها و درها و پنجرههای چوبی، نماهای آجری، گچبریها و.... از دیگر ارائههای تماشایی این عمارت است.
این عمارت در خیابان 15خرداد، محله امامزاده یحیی، کوچه ابوالقاسم شیرازی قرار دارد.
حیف است بهار بیاید و برود و در تهران خلوت سر کنی اما یک روز صبح زود بیدار نشوی و با چند دوست همراه راهی نروی تجریش و بعد راهی ارتفاعات دارآباد نشوی. جایی که بهخاطر داشتن دار و درخت زیاد به دارآباد شهره شده است. اینجا خبری از قهوهخانه و رستوران و... نیست و فقط وقتی باید بروی که یا قصد کوهنوردی داری یا میخواهی بعد از یک پیادهروی کوتاه کنار آب بنشینی و از تماشای درخت و رود روان لذت ببری اما اگر به قصد یک کوهنوردی سبک آمده باشی در انتهای مسیر به آبشار زیبای چال مگس یا همان زنبور عسل میرسی. آبشاری فصلی بین صخرهها که ویژه زیباتر کردن دارآباد در فصل بهار است. در جنوب شرقی دارآباد تپهای باستانی به نام سیمین قلعه قرار دارد که طبق روایتهای محلی و اسناد تاریخی این تپه زمانی محل گنج و سیم و زر بوده است. برای همین به آن سیمین قلعه میگفتند. حدود 60 سال قبل هم طی کاووشهایی اشیایی عتیقه در این تپه پیدا شده است.
دربند اسمش هم خاطرهانگیز است. حتی اگر در تمام عمرتان دو سه بار فرصت کرده باشید به این محله تفریحی بروید و همان ابتدای راه هم یک کنجی نشسته باشید برای استراحت، باز شنیدن نام این محله عواطفتان را به جریان میاندازد و تهران را برایتان شهری دوستداشتنی میکند. دربند یعنی یک مسیر کوهستانی زیبا و پر آب و باطراوت که جا به جا تو را به خوردن غذاهای خوشمزه و خوراکیهای متنوع دعوت میکند. اما اگر برای کوهنوردی آمدید و قصدتان تنها نشستن لب آب و دیدن گذر عمر و کباب خوردن نیست، میتوانید مسیر را ادامه بدهید و به آبشار دوقلو و پناهگاه شیرپلا برسید. البته بعد از شیرپلا در ایستگاه 5توچال به آبشار و ارتفاعات زیبای اوسون میرسید. از مناطق زیبای تهران که حیف است در فصل بهار سری به آن نزنید. آبشار و رودخانه طبیعی که زینت این کوههای باشکوه شدهاند. نکته اینجاست که رفتن به این منطقه راحت است و بعد از دو سه ساعت پیادهروی به اوسون خواهید رسید. کمی بالاتر از پس قلعه و بعد از گذشتن از محل تنگه یک دوراهی وجود دارد که شما را به آبشار اوسون، دره ارس، اسپید کمر و ایستگاه پنج تله کابین توچال میرساند.
ارتفاعات کوهسار را بیشتر اهالی غرب تهران میشناسند و نسبت به دیگر ارتفاعات تهران، کم رفتوآمدتر است. برای همین اگر جزو آن دسته آدمها هستید که برای فرار از شلوغی آدمها به ارتفاعات پناه میبرید، کوهسار گزینه مناسبتری است. البته اینجا بیشتر یک پارک جنگلی است و مسیر مناسبی برای یک پیادهروی سبک و آرام. البته راه ماشینرو هم دارد و میتوانید با ماشین خودتان را به ارتفاعات کوهسار برسانید و به تماشای منظره شهر بنشینید که البته در شب خیلی تماشاییتر از روز است. آمدن به کوهسار با ماشین شخصی امکانپذیر است و باید از بزرگراه آبشناسان به سمت بلوار کوهسار حرکت کنید.
این پارک جنگلی در ابتدای جاده سولقان است و پیست موتور سواری و گلایدر و... هم دارد
ارتفاعات بند یخچال هم در مسیر دربند و صعود به توچال قرار دارد اما برای کسانی که گلگشتی به دربند میآیند و قصد تفریح و پیادهروی دارند، مناسب نیست. رفتن به بند یخچال نیازمند این است که هم اصول کوهنوردی را بدانید و هم سنگنوردی و در کل اهل این ورزش باشید. پس اگر در روزهای تعطیلی دلتان یک سنگنوردی در نزدیکترین نقطه ممکن را خواست، بروید دربند و در کنار مجسمه سه متری کوهنورد، مسیری تفریحی را کنار بگذارد و از مسیر دوم بروید که شما را مستقیم به کوه میرساند. مسیری که تلهسیژ دربند درست در بالای سر شماست. در این مسیر روستای قدیمی پسقلعه را میبینید و قهوهخانههایی که پذیرای شما هستند و میتوانید چای بخورید و خستگی در کنید. بعد از روستای پسقلعه، در سمت راست شما منطقه بند یخچال قرار دارد. اینجا بهدلیل وجود سنگهای طبیعی مناسب برای صخره نوردی مورد پسند شما قرار میگیرد، آن هم با سنگهایی چون «آلبرت»، «مریم»، «کلاهک»، «چکمه» و دهها سنگ کوتاه و بلند دیگر که بند یخچال را جذاب و دیدنی کرده است.
برای یک کوهپیمایی حسابی، همراه با یک دل سیر لذت بردن از طبیعت، درکه گزینه محبوبی است به شرط اینکه وقتی از تجریش با مینیبوسها به درکه رسیدید با دیدن اول چایخوری یا سایه درخت در کنار رود متوقف نشوید. در این مسیر کوهپیمایی نقاط زیبا و گاه بکری انتظارتان را میکشد. جنگل کارا یکی از این نقاط است. نقطهای پردرخت که تداعیکننده یک جنگل کوچک و آرام است. برای رفتن به این جنگل باید از میدان درکه حدود 40 دقیقه مسیر پلنگ چال را در امتداد رودخانه بالا بروید. از کلبه کارا به سمت چپ تغییر مسیر دهید. در کنار راه باریک کوهنوردان، درهای پردرخت را میبینید که همان جنگل کاراست. هفت حوض، جنگل و آبشار کارا، آبشار بند عبدالله، آبشار جوزک، پلنگ جوزک، پلنگ چال، اسپیو (آب سپید)، هفت چشمه (هفت طیغانی)، و کفو (آب کف دار) از نقاط دیدنی درکه هستند.
زیارت حرم حضرت عبدالعظیم علیهالسلام، از گذشته یکی از سنتهای تهرانیهاست. آنقدر که وقتی ماشیندودی به تهران آمد خطش را بین تهران و شهر ری کشیدند و زوار زیادی خاطرات حرم رفتنشان گره خورد با این ماشین. روزی که به زیارت رفتید، میتوانید کمی حوصله به خرج دهید و سری به قبور این مجموعه بزنید. هم در خود صحن و هم باغ توتی. این دو پر هستند از اسمهای آشنایی که میتواند با مرور سرنوشت و دورهشان و اتفاقاتی که برایشان افتاده، یک کلاس فشرده تاریخ معاصر را گذراند. شیخ محمد خیابانی، طیب حاجرضایی، قاآنی شیرازی، آل طعمه، مهدی سهیلی، بدیعالزمان فروزانفر، آیتالله شاهآبادی و... ازجمله مدفونشدگان در این مجموعه هستند.
ظهیرالدوله هر روز بازدید ندارد. پنجشنبه یک ساعتی را برای بازدید مردان و یک ساعتی را برای بازدید زنان اختصاص دادهاند. این آرامستان معروفتر از آن است که نیازی به توضیح چندانی داشته باشد. فقط یادتان باشد وقتی به آرامستان هنرمندان میروید حتما تلفن همراهتان شارژ کافی داشته باشد یا پاوربانک همراه داشته باشید. هیچچیزی لذت بخشتر از این نیست که سر مزار هر هنرمند شاعر یا موسیقیدانی و... رفتید اثر هنری او را جستوجو کنید و سر مزارش بخوانید یا گوش کنید. شعرهای فروغ و ملکالشعرای بهار، ترانه گلنار با صدای داریوش رفیعی، تکنوازی پیانوی مرتضی محجوبی، قطعهای با تنظیم روحالله خالقی و... جدا ازین به فرم سنگ قبرها هم دقت کنید. اینجا از معدود آرامستانهایی است که سنگها متنوع تراشیده شدهاند و هرکدام به سبکی. حتی اینجا و در خانه آخرت هم چقدر خوب میشود یکسان و تکراری نباشیم.
ابنبابویه یکی از قدیمیترین آرامستانهای تهران است که هنوز هم، با وجود از میان بردن مقبرههای خانوادگی و جذابیت بینظیر گردشگریاش، رفتنش خالی از لطف نیست. بهخاطر قبور مشاهیر و نامدارانی که آنجا دفن هستند و قصه هرکدام بخشی از تاریخ ایران را در بر میگیرد. نام این آرامستان از نام محمد بن بابویه معروف به شیخ صدوق گرفته است. یکی از فقها و دانشمندانی که آرامگاهش همانجاست. جز قبر شیخ صدوق میتوان بر مزار نامداران بسیار دیگری هم رفت. از فخرالدوله قجری گرفته تا عباس یمینی شریف شاعر، تختی، دهخدا، حسین فاطمی، حسین بهزاد و.... مسجد ماشالله و برج طغرل از دیگر اماکن حوالی این آرامستان هستند. برج طغرل در شرق آرامگاه ابن بابویه از آثار عظیم معماری مربوط به دوره سلجوقیان است. برجی با مساحت 48مترمربع و ارتفاع 20متر که نزدیک به 11قرن از ساختش میگذرد. از ویژگیهای این برج که گفته میشود محل دفن طغرل سوم بوده است، داشتن 24کنگره است که امکان تشخیص ساعت را از روی تابش نور خورشید و ایجاد سایه روشن روی کنگره به بیننده میدهد.
این بازار 60-50 سال بیشتر عمر ندارد، اما زیبا و از مکانهای دیدنی تهران است. هنوز هم مغازهداران مشغول خرید و فروش هستند و درواقع پاساژی است که به سبک معماری قدیم ساخته شده است. کاشیکاریهایی که همه نقش و رخهای مینیاتوری است، حوض و آبنمای زیبای ورودی، سقف آینهکاری و درهای چوبی و با شیشههای رنگی از جذابیتهای این بازار است درست روبهروی ایستگاه بیآرتی پارک ملت قرار دارد. این بازار قبلا با ایده فروش صنایعدستی دایر شده است و کف آن به جای سنگفرش موکت قرمز بوده است و محوطه باز دور حوض جای اجرای موسیقی هنرمندان. زیرزمین این بازار هم تا چند دهه پیش مرکز اجرای تئاتر بوده است. حالا در آن بسته است اما آجرکاری زیبایش از بیرون پیداست. اگر به پارک ملت رفتید حتما سردر کاشیکاری چشمربایش را از دور خواهید دید.
قدمت بخشهای اصلی بازار به دوره صفویه بازمیگردد. هرچند که بخشهای زیادی از آن وقت توسعه شهری از میان رفته است، اما در خیابان ناصرخسرو نزدیک مجموعه اصلی بازار، بقایایی از بازارچهها و تیمچههای قدیمی مانده است. مانند بازارچه مروی از دوره فتحعلیشاه و تیمچه صدر اعظم. سر در بازار در سمت سبزه میدان، بازار امیر، چهار سوق بزرگ، تیمچههای حاجب الدوله، علاءالدوله، قیصریه و مهدیه و بخشهایی از بازار که مرتبط هستند با مسجد امام، مسجد جامع و بناهای تاریخی ازجمله این تماشاییهاست. بنای اولیه سبزه میدان در سمت شمالی مجموعه بازار هم مربوط به اوایل دوره صفویه است. در ضلع جنوبی سبزه میدان هم سردر زیبایی است که شما را به راستههای مختلف بازار میبرد.
چهارسوق بزرگ را حتما ببینید. فضایی هشت ضلعی که با گنبد مدور که دور تا دورش گچبری شده است. تیمچه حاجبالدوله هم در کنار مسجد امام قرار دارد و بسیار سقف زیبایی دارد و در دوره ناصرالدینشاه توسط حاج علیخان حاجب الدوله و البته با پول دستمزد امیرکبیر ساخته شده است.
بازارچه نایبالسلطنه از معدود بازارچههای قدیمی باقیمانده در شهر تهران است. در گذشته بازارچهها، بچه بازارهایی بودند که مایجتاج مردم محله را تأمین میکردند. در بازارچه نایبالسلطنه هم که الان به اصغر آل آقا تعییر نام داده است هم میشد از شیرمرغ تا جان آدمیزاد پیدا کرد. اما حالا دیگر خبری از آن رونق نیست اما باز هم تکههایی از گذشته را باد خود دارد و دیدنی است. بازارچهای به طول دو کیلومتر که یک سرش به خیابان ری میرسد و یک سرش به خیابان مصطفی خمینی و سه راه سیروس. این بازارچه را کامران میرزا نایبالسلطنه پسر ناصرالدینشاه ساخته است و یک حمام بسیار قدیمی اما هنوز فعال دارد. اگر در تعطیلات عید دلتان یک حمام سنتی با حضور دلاک خواست، حتما به این بازار بیایید و حمام قبله. حمام قبله یا حمام خانم مربوط به دوره صفوی است و مانند همه حمامهای قدیمی پله میخورد و وارد هشتی و بعد سربینه میشود.
اولین جایی در تهران که بوی عید میپیچد بازار تجریش است. آنقدر تنوع سبزیجات و تنقلات دارد و رنگ میپاشد در چشم عابر و گردشگر. جالب اینکه بازار مدور تجریش درواقع یکی از قدیمیترین تکایای تهران است که در دهه محرم کسب و کار را تعطیل میکند و طبق سنت قدیمی به سیاهپوش میشود و جایی برای عزاداری. اما جز این وقت بازار تجریش جایی پر از رنگ و بو و تازگی است. بازار تجریش را باید برای یک خرید روزمره مفرح رفت. برای خریدن عناب و گل سرخ و والک. یک روزی بروید اینجا که دلتان خوراکیهای ترش و شیرین و متنوع بخواهد. البته حین سرک کشیدن از این مغازه به آن مغازه بالای سرتان را هم نگاه کنید. به سقف شیروانی که با تنه بلند درختان درست شده است. به این نوع سقف خرپا میگویند و خرپاکوبی هنری است قدیمی و فراموش شده و البته بسیار جالب. فقط فکر کنید این سقفها بیشتر از 100سال عمر دارند و چطور این چوبها انتخاب و آماده میشوند که بعد این همه سال خراب و پوسیده نشدهاند.
از قدیم، مردم تهران سیاحت و زیارت را با هم میرفتند؛ هم دلی سبک میکردند و هم حال و هوای خودشان را عوض. شمال تهران هم که بهدلیل آب و هوای خوب و مطبوعش همیشه تفرجگاهی ییلاقی بوده است. هرچند که حالا دیگر نمیتوان آن را ییلاق دانست. محله امامزاده قاسم هم روزگاری جزو همین ییلاقات بوده است و در دامنه کوه سرچال کوچک بنا شده و دو کیلومتر تا تجریش فاصله دارد؛ آبک در شمال، زمینهای دزاشیب و تجریش در جنوب، جعفرآباد و دربند در غرب و جماران و حصارک در شرق این محله است. این محله قدیمی هزار سال قدمت دارد و قبلا نامش دژعلیا بوده است که بنا بر روایتی با آمدن نوادگان امام حسن مجتبی(ع) به امامزاده قاسم تغییر نام داده است. اصل بنای این بقعه متعلق به قرن هفتم هجری است؛ برجی هشت ضلعی که از آجر ساخته شده است. این بقعه حالا صحن، ایوان، رواق و گنبد کاشیکاری دارد که در زمان شاه طهماسب صفوی است صندوقی با تاریخ 963هـ. ق روی مرقد گذاشتهاند. ساختمان اصلی بقعه در زمان فتحعلی شاه قاجار توسعه پیدا کرده و ایوان بزرگ فعلی در طرف قبله بنا شده است. در گذشته گورستان امامزاده قاسم در اطراف بنا به شکل پلکانی قرار داشت و خانوادههای قدیمی و سرشناس تهران در این مکان مقبرههای خانوادگی داشتند.
محله امامزاده یحیی در عودلاجان از محلههای نوستالژیک تهرانیهاست. قدم زدن در این محله قدیمی و تماشای گوشه و کناری که یادگاری از تهران دیروز با خودش دارد خودبهخود جذاب است. رفتن به زیارت هم که جای خود را دارد. اما اگر بخواهید از قدمت این جای زیارتی هم بدانید، باید گفت که بنای آرامگاه امامزاده یحیی به حدود ۸۰۰ سال پیش و به زمان خوارزمشاهیان میرسد. حدود ۱۵۰۰ مترمربع است و گنبد کاشیکاری فیروزی و مخروطی شکل دارد دو کتیبه کوچک روی در قدیمی بقعه وجود دارد که به خط ثلث نوشته است که این بنا در زمان مغولان ساخته شده. یک چنار قدیمی هم دارد؛ کهنسالترین چنار زنده تهران با قدمت ۹۰۰ سال جلوی صحن ویژه بانوان با قطر هفت متر. تعداد این چنارها سه عدد بوده که یکی در خیابان بوده و مزاحم رفتوآمد و شهرداری آن را بریده و دیگری هم خشکشده است. «ابوالقاسم عزالدین یحیی» و «امامزاده محمد» با ۱۵ واسطه به امام چهارم حضرت سجاد(ع) میرسند. ولی روی صندوق قبر بقعه، نام یحیی بن زید، فرزند امام حسن مجتبی(ع) آمده است. امامزاده یحیی از بزرگترین علمای شیعه زمان خود و از«نقبا»ی شهرهای قم، ری و آمل بوده است.
امامزاده داوود برای قدیمیها پر از خاطره است. جادهای که پیاده طی میشد و بین راه مردم هرجا درخت و آبی میدیدند اطراق میکردند و خستگی به در. یک راه تفریحی زیارتی جذاب و پر از درختان توت. این درختان که اصلا فلسفه کاشته شدنشان برای این بود که زوار تشنه و گرسنه میوه تازهای بچینند و بخورند و برای همین خیلیها کاشت درخت توت را نذر میکردند. این امامزاده بهخاطر همین مسیر سخت و کوهستانی معروف شده است و قدیمیها با اسب و قاطر میآمدند و شب را هم در فرحزاد یا باغهای بین راه میماندند. بقعه اصلی که حالا چیزی از آن نمانده در دوره صفویه بنا شده است. ساختمان اصلی هم به دوره قاجاریه تعلق دارد. بقعه امامزاده یک ضریح ساده دارد که پر از دخیل و گره است، چراکه دخیل بستن جزو آداب اصلی زیارت امامزاده داوود است. حالا که در روزگار آبادانی به سر میبریم رفتن به امامزاده آسان است.
مسیر دسترسی جاده کن-سولقان است. از انتهای بلوار آبشناسان یا نیایش وارد فلکه دوم شهران شوید و از آنجا 25کیلومتر تا امامزاده برانید و به پارکینگ آن برسید. بعد هم باید چند دقیقهای پیادهروی کنید تا برسید به صحن امامزاده داوود.
حیف است برای گشت و گذار به بازار بروید و زیارت امامزاده اسماعیل در محله چاله میدان از قلم بیفتد. هم زیارت این بقعه که منسوب به سیداسماعیل، از اعقاب امام علی النقی(ع) است و هم تماشای معماری و وردی چشمنواز این امامزاده. بنا ایوانی بلند دارد با دو مناره در اطرافش و سه ایوانچه در لبه صحن. بدنه ایوان غربی کاشیهای پر از گل و بند دارد . کاشیهای مرقد متعلق به قرون هفتم و هشتم (هـ.ق) و منارههایش از قرن سیزدهم (هـ.ق) باقی مانده است. صحن مستطیلی امامزاده سه ورودی دارد و نمای اطراف صحن نیز با ایوانهای کم ارتفاع و با نمایی آجر و کاشیکاری خودنمایی میکند. کتیبه موجود بر در قدیمی بقعه تاریخ ۸۸۶ (هـ.ق) را نشان میدهد که مقارن با حکومت تیموریان است. این قدیمیترین تاریخی است که درباره بناهای تهران مشاهده شده.
امامزاده زید را به دو دلیل باید رفت و دید؛ اول خود امامزاده که تاریخ ساخت بنایش به پیش از دوران سلطنت سلسله صفویه برمیگردد و دوم هم قبر لطفعلیخان زند است در ضلع شرقی امامزاده، زیر تابلوی سبزی که با رنگ روغن زردی نوشته آرامگاه لطفعلیخان زند. اگر از ورودی سبزه میدان وارد بازار شوید بعد از چند دقیقه پیادهروی، بنرهای راهنمایی شما را به سمت بقعه امامزاده زید میبرد؛ جایی میان چهارسوق کوچک و انتهای بازار ارسیدوزها. صندوقی قدیمی در این مزار وجود دارد که «خواجه قنبر علیبنمحمد زرین کمرتهرانی» آن را وقف کرده و سازنده صندوق هم استاد حبیب و استاد احمد لواسانی بودهاند. روی این صندوق نوشتهای دارد که نشان میدهد قدمت این بقعه به پیش از دوران صفویه بازمیگردد و بعد از وسعت تهران و پایتخت شدنش، بنای قدیمی خراب و بنای فعلی جایگزین شده است. این بنا توسط آصفالدوله قاجار احداث و ساختمان ایوان و صحن به امر کامران میرزا نایبالسلطنه ساخته شده است.
موزه عروسک ملل از مهرماه سال ۹۳ با جمعآوری ۷۰۰ عروسک از ۵۴ کشور جهان آغاز به کارکرد. این موزه حالا با بیش دو هزار عروسک از ۸۰ کشور فعالیت میکند. مسعود ناصری دریایی و علی گلشنی در ۲۵ سال، از بخشهای مختلف ایران و جهان عروسکها را جمعآوری کردهاند. این موزه سال پیش ایکوم (نماد جهانی موزه داری) در شش شاخص موزه را برتر معرفی کرده است؛ آموزش و پژوهش، حفاظت و نگهداری، گردآوری و.... این دو دوست که اول فقط همسفر بودند و حالا دوست هستند، وقتی ایده جمعآوری عروسکها در یک مکان به ذهنشان رسید، تصمیم گرفتند کار ساخت آنها را هم یاد بگیرند. به همین دلیل در کلاسهای مختلفی شرکت کردند. بچهها در بازدید از موزه عروسکها هم میتوانند با عروسکهای اقوام مختلف از کشورهای مختلف آشنا شوند و هم میتوانند در هر بازدید ساخت یک عروسک را هم یاد بگیرند و برای خودشان یک یادگاری ببرند. بچهها وقتی وارد موزه میشوند، در یک تور 2ساعته، توسط کارشناس موزه با عروسکها آشنا میشوند. این موزه بیش از دو هزار عروسک دارد اما بهدلیل کمبود جا تنها 800عروسک به نمایش درآمدهاند و بهصورت دورهای هم تعویض میشوند. هرچند از سال 93تا به حال سختیها و مشکلات زیادی را تحمل کردند اما توانستند این موزه را به همه بشناسانند و همین مسئله باعث شده تا خیلی از علاقهمندان به فرهنگ و هنر کلکسیونهای شخصی عروسک خود را به موزه اهدا کنند و این موزه را پربارتر.
کسانی که فیلم سینمایی پارک ژوراسیک را دیدهاند حتما دوست داشتهاند حضور در چنین فضایی را تجربه کنند. خوب است بدانید که تهران یکی از بهترین پارکهای ژوراسیک را در فضایی باز و کوهستانی دارد. فضایی حدود 30هزار مترمربع با 28مجسمه از گونههای مختلف دایناسورهای تنومند در ابعاد واقعی که البته بعضی از آنها حرکت هم میکنند! این پارک نخستین پارک موضوعی پایتخت به شمار میرود که به معرفی انواع دایناسورها همراه با نمایش مجسمههای متحرک دایناسورها با صدا و جلوههای ویژه میپردازد. پارکی که در اوایل اسفند 1392به بهرهبرداری رسید و یک مکان گردشگری جذاب و متفاوت را برای شهروندان تهرانی فراهم کرد. در این بوستان میتوانید با نام علمی، روش زندگی و خوراک دایناسورها و با دنیایی که این حیوانات هزاران سال پیش در آن زندگی میکردند و با رفتارها و عادات غذاییشان آشنا شوید. شما حتی میتوانید در این پارک شاهد تولد یک دایناسور هم باشید. یک تخم دایناسور که طوری طراحی شده که یک دایناسور کوچک از آن بیرون میآید و دوباره به داخل آن میرود. رفتن به این بوستان هم برای بچهها و هم برای بزرگترها بسیار جذاب است.
از اسمش هم پیداست که پر از پرنده است، اما تا به آنجا نروید نمیدانید چه پرندگان زیبا و متنوعی خواهید دید. پرندگانی که آزادیشان در طبیعت، زیبایی آنها و طبیعت را صد چندان میکند؛ شش هزار و 500پرنده از 55گونه مختلف. همین عدد میتواند باعث جذابیت باشد. آبچرها، پرندگان گرمسیری، پرندگان شکاری و دیگر پرندگان در بخشهای مجزایی در این فضای 23هکتاری زندگی میکنند. یک و نیم هکتار ابتدایی باغ هم به سبک باغ ایرانی با طاقها و پیچکهای زیبا، درختان پهن برگ و گیاهان دارویی آراسته شده است. در بخش آبچرها، 200پرنده که با اقلیم تهران هماهنگ هستند نگهداری میشوند اما بخش پرندگان گرمسیری جذابیت بیشتری دارد. چون این بخش مانند جنگلهای مالزی طراحی شده است. دما و رطوبت آن هم مناسب زندگی این پرندگان تنظیم میشود. جدا از بخشهای دیدنی این باغ، جایی هم برای استراحت و پذیرایی و خرید تنقلات هم وجود دارد.
موزه طبیعت و حیاتوحش دارآباد یکی از منحصر به فردترین موزههای تاریخ طبیعی کشور است. این موزه در سال 1372 افتتاح شد و در سال 1376به عضویت شورای بینالمللی موزهها و کمیسیون آموزش و ارتباطات سازمان جهانی حفاظت از طبیعت در آمد. سالنهای متنوع بخشهای مختلف موزه را تشکیل دادهاند. 9سالن که چهار تای آنها براساس جغرافیا تقسیمبندی شدهاند مانند شمال ایران، آسیا و اروپا و... و سه سالن براساس گونههای جانوری، یک سالن مختص زمینشناسی و یک سالن هم ویژه گیاهشناسی. آشناترین تصویر و جالبترین این سالنها به حیوانات تاکسیدرمی شده اختصاص دارد. در این موزه میتوانید با روشهای تاکسیدرمی هم آشنا شوید و در کارگاه آموزشی هم شرکت کنید. البته پرندگان و خزندگان و آبزیان زنده هم در موزه نگهداری میشوند. یک کتابخانه با منابع علمی معتبر، قابلیت دسترسی به مقالات مرتبط و سینما ششبعدی از بخشهای جانبی و البته مکمل موزه است.
اسم پارک ارم برای بچهها بیشتر از هر چیزی یادآور شهربازی است و شبهای بلند تابستان. خیلی از ما با اینکه میدانیم در کنار شهربازی و در محوطه پارک ارم باغوحش است اما تا به حال نرفتهایم. حالا این بهار و این تعطیلات فرصت مناسبی است تا حیوانات مختلف را یک جا ببینید و با آنها عکس سلفی بگیرید. از همان ابتدای ورود نقشه باغ وحش را از اطلاعات ورودی بگیرید تا دیدن بعضی از حیوانات را از دست ندهید.از خرسهای قهوهای و بازیگوش گرفته تا میمون و شانپانزه. اما دیدن فیلها جذابترین بخش این باغ وحش است. مسیر بازدید از حیوانات طوری طراحی شده که هنگام ورود و خروج بتوانید تمامی حیوانات را ببینید و از همان مسیر ورود خارج شوید. بیشتر از 800جاندار از 111گونه مختلف در قفسهای کوچک و بزرگ باغ وحش ارم زندگی میکنند. از گونههای مختلف پستانداران، خزندگان، آبزیان و پرندگان. خوب است بدانید که حدود 60درصد این حیوانات بومی ایران و باقی از نقاط دیگر دنیا بهخصوص آفریقا به ایران آورده شدهاند. جلوی قفس هر کدام از حیوانات اسم علمی، محل زندگی و ویژگیهای منحصر به فرد او روی تابلوی کوچکی نوشته شده که میتوانید بخوانید. دیدن آهوان و گوزنهای زیبا و چشم درشت را هم از دست ندهید.
نشانی پارک ارم کیلومتر چهار اتوبان تهران - کرج، قبل از پارک چیتگر است.