پدر یکی از جانباختگان واژگونی اتوبوس دانشآموزان هرمزگان:
هنوز وسایل شخصی دخترم را پس ندادهاند
بعد ازگذشت حدود 2.5سال از حادثه واژگونی اتوبوس دانشآموزان دختر هرمزگانی در راه رفتن به اردوی فرزانگان و مرگ 9نفر در این حادثه هولناک، پیگیری خانواده قربانیان برای احقاق حقشان نتیجه و دادستان بندرعباس از تامین مبلغ دیه جانباختگان حادثه خبر داد.
به گزارش همشهری، حدود ساعت 4صبح جمعه 10شهریور سال96 اتوبوسی که قرار بود حدود 40دانشآموز هرمزگانی را به همراه مربیهایشان به اردوی فرزانگان در شیراز ببرد، حوالی شهرستان داراب واژگون شد و حادثهای هولناک را رقم زد. مرگ 9دانشآموز دختر به همراه یک معلم، در چشم برهمزدنی خبر اول خبرگزاریها شد و صفحات اجتماعی افراد مختلف، از وزیر سابق آموزش و پرورش و سلبریتیها گرفته تا مردم عادی پر شد از پیامهای تسلیت و عکسهایی که دل هر بینندهای را به درد میآورد.
با گذشت زمان، موج واکنشها درباره این حادثه خیلی زود فروکش کرد و خانوادههای قربانیان ماندند و وعدههایی که مسئولان درباره دلجویی، پیگیری و پرداخت دیه قربانیان داده بودند؛ وعدههایی که برخلاف تصور خانوادهها، نه چندماه بلکه بیشتر از 2سال بدون عمل باقی ماند و نه خبری از پرداخت دیه قربانیان شد و نه بقیه وعدههایی که خانوادههای داغدار دریافت کرده بودند. دیروز اما دادستان بندرعباس خبری را که خانواده قربانیان در انتظارش بودند اعلام کرد. مجتبی قهرمانی گفت: با صدور دستور رئیسکل دادگستری استان هرمزگان مبنی بر پیگیری فوقالعاده پرونده فوتشدگان، دادستانی از مدیر نمایندگی شرکت بیمه مربوطه برای بررسی موضوع دعوت کرد. پس از بررسی شرح عملکرد و اقدامات انجامشده بهمنظور احقاق حقوق عامه، ضربالاجل یک هفتهای، برای پرداخت دیه قربانیان تعیین شد و در این راستا دیه ۹دانشآموز جانباخته بهحساب سپرده منتقل شد تا مبلغ موردنظر بهحساب اولیای این عزیزان واریز شود.
دوندگی 2.5ساله
در مورد اینکه چطور دادگستری استان هرمزگان وارد این پرونده شد تا دیه جانباختگان هرچه زودتر پرداخت شود، شهریار دلاور پدر یکی از قربانیان (مطهره دلاور) در گفتوگو با همشهری میگوید: ما در این حادثه دختر 14سالهمان را از دست دادیم و داغدار شدیم. روزی که قرار بود مطهره راهی اردو شود، خودم رضایتنامهاش را امضا کردم و اثر انگشت زدم و امیدوار بودم همانطور که دخترم را صحیح و سالم به آموزش و پرورش سپردم، صحیح و سالم به خانه برگردد اما روز حادثه وقتی با ما تماس گرفتند و گفتند اتوبوس آنها دچار مشکل شده، فهمیدم که دیگر دخترم به خانه برنمیگردد.
او ادامه میدهد: در روزهای اول حادثه، مسئولان آموزش و پرورش قولهای زیادی به ما دادند. گفتند برای دلجویی، خانواده قربانیان را به سفر زیارتی میفرستیم، مدارسی را به نام قربانیان میکنیم، یکی از اعضای خانواده قربانیان را در آموزش و پرورش استخدام میکنیم و خیلی زود دیه جانباختگان را پرداخت میکنیم. وقتی این حرفها را شنیدیم، دلمان گرم شد که به فکر ما هستند اما همه اینها وعدههای سر خرمن بود.
پدر مطهره ادامه میدهد: وقتی مدتی گذشت و خبرها خوابید، انگار ما هم فراموش شدیم. دیگر نه خبری از مسئولان آموزش و پرورش شد و نه وعدههای آنها. ما خانوادههای قربانیان، وقتی دیدیم که همه آن وعدهها پوچ بوده است، تصمیم گرفتیم پرونده عزیزانمان را خودمان پیگیری کنیم. به همهجا رفتیم؛ از اداره آموزش و پرورش استان گرفته تا وزارتخانه در تهران. خیلی دوندگی کردیم اما هیچکس حتی به حرفمان گوش نمیداد. مسئولان جدیدی که آمده بودند میگفتند از ماجرا بیخبرند و همان مسئولان قبلی باید پاسخگو باشند. کار حتی به دعوا و مشاجره هم کشیده میشد اما در نهایت دست خالی به شهرمان برمیگشتیم. شهر ما رودان حدود 80کیلومتر با بندرعباس فاصله دارد. کرایه رودان تا بندرعباس حالا نفری 30هزار تومان است. حساب کنید در این 2.5سال چقدر هزینه کردیم تا از رودان به بندرعباس و حتی از بندرعباس به تهران برویم که پرونده بچههایمان را پیگیری کنیم اما چقدر بیمهری دیدیم. ما هیچکدام از وعدههای دیگر را نمیخواستیم و فقط دیه بچههایمان را میخواستیم اما میگفتند که باید صبر کنید مصدومان حادثه کاملا خوب شوند تا پرونده یکجا بررسی شود. اما مگر ممکن بود. بعضی از مصدومان، مثل خانم مربیای که همراه بچههایمان بود آنقدر آسیب دیده که پس از عملهای فراوان هنوز خوب نشده و نیاز به عمل دارد اما پزشکان میترسند برای ادامه عمل بیهوشش کنند و دیگر به هوش نیاید.
در جستوجوی وسایل مطهره
این پدر داغدار میگوید: روزی که دخترم را به اردو فرستادم همه طلاهایی که برایش خریده بودم، همراهش بود. دستبند، زنجیر، گوشواره و... آنها را در آن زمان به مبلغ 10میلیون تومان و قسطی خریده بودم. یک گوشی موبایل هم بهتازگی برایش خریده بودم. پس از حادثه وقتی به مسئولان آموزش و پرورش مراجعه کردیم و خواهان پسدادن وسایل شخصی بچههایمان شدیم، قول دادند که خیلی زود این کار را میکنند اما هنوز خبری از آنها نشده. کلی مدارک بردهام و ثابت کردهام که بچهام چه وسایلی داشت اما معلوم نیست وسایل مطهره و بچههای دیگر کجاست.
پرونده در دادگستری
شهریار دلاور به همراه خانواده 9قربانی دیگر در همه این سالها پیگیر پرونده عزیزانشان بودند اما در نهایت وقتی دیدند نه در تهران و نه در بندرعباس جواب قانعکنندهای نمیگیرند دست به دامان دادگستری شدند. پدر مطهره میگوید: از یکماه پیش بود که رفتیم دادگستری. درخواست کردیم ابتدا پرونده قربانیان را به نتیجه برسانند و بعد که پرونده مصدومان تکمیل شد، دیه آنها را هم پرداخت کنند. دادگستری پرونده را خواست و پس از مطالعه آن، حق را به ما داد. به این ترتیب رئیس کل دادگستری از دادستان خواست که ماجرا را بهصورت ویژه پیگیری کند و دادستان هم وقتی شرح حال ما را شنید و فهمید که در این مدت چقدر ناملایمتی دیدیم، قول داد که ظرف 2هفته پرونده را به نتیجه میرساند. او به قول خودش عمل کرد و 2هفتهای بیمه را مجبور کرد که دیه قربانیان را پرداخت کند و حالا از ما شماره حساب گرفتهاند و قرار است بهزودی این مبلغ پرداخت شود. به گفته این پدر داغدار« اگر دادگستری به داد ما نمیرسید معلوم نبود که ماجرا تا کجا ادامه پیدا میکرد، چراکه در آموزش و پرورش، هیچکس اهمیتی به پرونده ما نمیداد.»