ترانه یلدا- معمار و شهرساز
دکتر محمدحسن طالبیان، معاون وزیر میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، طی دعوتی غیررسمی از تنی چند از معماران طرفدار میراث فرهنگی، پایههای حرکتی را بنا گذاشت که اگر واقعا پا بگیرد و عملی شود، میتوانیم به نجاتیافتن بخشی از بناها و بافتهای تاریخی شهرهایمان که هنوز به طرز معجزهآسایی باقی مانده است، امیدوار باشیم؛ این حرکت در نوع خود بینظیر است و مستوجب تقدیر و قدردانی؛ زیرا طالبیان از ما خواست تا بهعنوان شهروندان آگاه دوستدار میراث و ارزشهای شهری، او را در ثبت و حفاظت و حمایت از بناهای تاریخی و ارزشمند شهرها حمایت کنیم و یاری دهیم. این دعوت صمیمانه بیشک از دل جمع امروز - که با وجود ترس از کرونا همه به محل زیبای وزارت میراث در خیابان آزادی آمده بودند - و دیگر علاقهمندانی که در محافل معماری و شهرسازی حضور دارند، تلاشی را شعلهور خواهد کرد.
جدیت در حفاظت از بناهای میراثی در تشکیلات میراث موضوع جدیدی نیست. همیشه کسانی بودهاند که با عشق به میراث گذشتگان در حفظ و نگهداری از بافتها و بناهای تاریخی کشور باستانیمان کوشیدهاند؛ مانند دکتر باقر آیتاللهزاده شیرازی و یارانش و همینطور مهندس مهیار و اسکندر مختاری. اما همیشه این ضرورت از سوی اکثریت مسئولان و تصمیمگیران صاحب قدرت نادیده گرفته شده است و شاید بهسادگی بتوان گفت که در قرن اخیر شمسی از زمانی که رضاشاه بافتهای قدیم را مثل پنیر برید تا از وسطش خیابانهای صاف و مدرن ماشینرو رد کند و عمارتهای مهم حکومتی قدیم را خراب کرد تا وزارتخانهها و کاخهای دادگستری و بانکها و دیگر ساختمانهای دولتی را بسازد، به این بافتها و به تاریخ شهر بیاعتنایی شد تا به امروز که متأسفانه شهر بهدست گروههای بیرحم سازندگان و سوداگران مستغلات افتاده که چندین دهه است در حال شخم زدن باغها و خانههای قدیمی در تمام شهرهای تاریخی کشورمان هستند. البته واقعا نمیتوان اقدامات اوایل قرن را که بههرحال با نوعی معماری زیبا و فکر شده همراه بود، با آنچه در کمال بیسلیقگی در دهههای اخیر در شهرهایمان اتفاق افتاده، مقایسه کرد. آنچه در دوره بعد از انقلاب اتفاق افتاد برخلاف انتظار منطقی، نه اسلامی بود و نه ایرانی، بلکه ملغمهای بود از سبک رومی و آنچه به باروک کبابی! نامگذاری شده. با نماهایی سنگی و فیک که به قول معمار دانشمندمان محمدرضا حائری نه از مصالح جانبخش قدیم در آن نشانی هست و نه از ایمنی و سلامت و زیبایی چشمنواز معماری ایرانی- سنتی! این مصالح جانبخش، تنها به آجر و تزیینات محدود نمیشده، بلکه حریم و اشراف و دیگر ملاحظات فرهنگی و اجتماعی ما را در خود داشته و آداب ساخت خانه ایرانی را در خود سامان میداده است. خانهای که به لحاظ عناصر کالبدی از پیچیدهترین و ظریفترین ترتیبهای فضایی برخوردار است و از هشتی ورودی تا حیاط مرکزی، تا پنجدری و هفت دری و ایوان و مهتابی و تالار را طی میکند تا به صندوقخانهها و پستوها برسد. این خانهها که از اصالت و انسجام هیچ کم نداشتند، کرور کرور از بین رفتند تا جای خود را به چیزی بدهند که به قول یکی از معماران معروفمان، جز توهین به کرهزمین چیزی نیست!
حال باید گفت که اگرچه حفاظت از خانههای سنتی ایرانی دیگر کمکم جا افتاده است اما حفاظت از خانههای دوره معاصر و مدرن هنوز مسئله است؛ درحالیکه به لحاظ ارزشی شاید ارجح نیز باشند و تعدادشان نیز بیشتر از خانههای قاجاری باشد. همین است موضوع روز ما، که در قانون حمایت از مرمت و احیای بافتهای تاریخی، مصوب تیرماه 98لوازم اجرایی آن نیز به روشنی آمده است: حفاظت، احیا، صیانت از آثار، بناها و بافتهای تاریخی، فرهنگی و... ضوابط و مقررات قانونی حفاظتی خود را طلب میکند و باید طی طرحهای ویژه حفاظت و احیا برای بافتها یا بناها برایشان ضوابط منظری، ساختاری و عملکردی معین گردد... ابزار تحقق این حمایتها یا بسترسازی مناسب برای آن، از طریق توانمندسازی مالکان و بهرهبرداران و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان این بافتها امکانپذیر خواهد شد... و دولت و مردم و شهرداریها آنگاه دست در دست هم به تسهیل این روند خواهند پرداخت که برای همه مسجل شود که نفع کوتاه و درازمدت خاص و عام در حفاظت از این بناهای زیبای تاریخ معاصر محقق خواهد شد!
سه شنبه 6 اسفند 1398
کد مطلب :
95937
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/4x6y2
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved