• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
سه شنبه 29 بهمن 1398
کد مطلب : 95379
+
-

محیط‌زیست نیازمند نگاه جامع نگر است

یادداشت
محیط‌زیست نیازمند نگاه جامع نگر است

اسدالله افلاکی _ روزنامه‌نگار

یکی از  بزرگ‌ترین مشکلات حوزه محیط‌زیست کشور، بخشی‌نگری است. این معضل در تمامی سازمان‌ها و نهادهای اجرایی کشور به خوبی محسوس است. اگر امروز یک میلیون هکتار از 3میلیون هکتار عرصه‌های تالابی خشک شده و اگر بحران آب دامنگیر بیش از نیمی از دشت‌های کشور است و شاهد درگیری میان شهروندان استان‌های مختلف بر سر آب هستیم ناشی از همین بخشی‌نگری است.

 نگران‌کننده اینکه نمایندگان مجلس هم بدون جامع‌نگری و صرفا برای پاسخگویی به شهروندان حوزه انتخابیه خود، طرح‌هایی را اجرا کرده و می‌کنند که به تخریب محیط‌زیست دامن زده و می‌زند. طرح انتقال آب خزر به سمنان یکی از نمونه‌های بارز بخشی نگری برای رفع مشکلات است. به همین دلیل است که وقتی این طرح مطرح می‌شود نمایندگان مجلس شورای اسلامی حوزه مازندران و معدود نمایندگان دیگر با آن مخالفت می‌کنند؛ اما نمایندگان مردم سمنان و دامغان در مجلس شورای اسلامی تمام قد از آن دفاع می‌کنند؛ چون هرکدام منافع حوزه انتخابیه خود را درنظر می‌گیرند. این یعنی حاکم بودن نگاه  بخشی‌نگر بر حوزه محیط‌زیست ایران. این بلایی است که دامنگیر مسائل کلان محیط‌زیست کشور شده است. نکته‌ای که وجود دارد این است که شمار قابل توجهی از نمایندگان مجلس از دانش کافی در حوزه محیط‌زیست برخوردار نیستند و اطلاعات آنها در این حوزه بسیار محدود است. بسیاری از تخریب‌های طبیعت ناشی از کم‌دانشی و بی‌توجهی نمایندگان مجلس و مسئولان اجرایی به محیط‌زیست و ارزش‌‌های آن است وقتی با این نگاه تصمیم‌گیری می‌شود و طرحی نظیر طرح انتقال آب از حوضه‌ای به حوضه دیگر مصوب می‌شود تاوان چنین تصمیمات نادرستی را طبیعت باید بپردازد.

نکته قابل تامل اینکه طرح انتقال آب خزر به سمنان یک‌بار در مجلس با رأی نمایندگان منتفی می‌شود. اما مجلس دوباره این طرح را پیگیری می‌کند. این موضوع نشان می‌دهد که نمایندگان مجلس و مسئولان اجرایی کشور شناخت درستی از محیط‌زیست و وضعیت آن ندارند. درحالی‌که ما همواره شعار حفظ محیط‌زیست را می‌شنویم و فراتر از آن در قانون اساسی به صراحت بر حفظ محیط‌زیست تأکید شده است.
ما در حالی به تخریب‌های طبیعت دامن می‌زنیم که کشورمان با بحران آب، گردوغبار، انقراض گونه‌های حیات‌وحش و مشکلات متعدد در حوزه تالاب‌ها، جنگل و خاک مواجه است. بنابراین ضرورت دارد که نمایندگان مجلس پیش از ورود به خانه قانونگذاری کشور، ابتدا آموزش محیط‌زیست ببینند این یک ضرورت است وسیاستگذاران کلان کشور باید برای حل این مشکل چاره‌اندیشی کنند.
درنظر داشته باشیم که واقع شدن کشور روی کمربند خشک و نیمه خشک، ایران را در مواجهه با پدیده تغییرات اقلیمی بسیار آسیب پذیر کرده است و به همین دلیل باید با طبیعت ایران بسیار محتاطانه برخورد کرد. باید ارزش‌های اقتصادی محیط‌زیست را در تصمیم‌گیری‌های کلان لحاظ کرد مسئولان اجرایی و نمایندگان مجلس باید به این نکته واقف باشند که خشک شدن تالاب‌ها و نابودی جنگل‌ها و فرسایش خاک، امنیت غذایی کشور را تهدید می‌کند.

 درحال حاضر نزدیک به 2میلیون هکتار از مجموع 6میلیون هکتارجنگل‌های غیرقابل جایگزین و شکننده زاگرس که 42درصد آب کشور را تأمین می‌کنند، با پدیده زوال - خشکیدگی بلوط‌ها- مواجه شده‌اند. جنگل‌های هیرکانی هم وضعیت خوبی ندارند و انواع آفات و امراض دامنگیر این رویشگاه‌ها شده است. در این شرایط چه‌کسی باید برای حل این مشکلات چاره‌اندیشی کند؟ آیا قوه مقننه و قانونگذاران نباید به این مسائل ورود کنند؟ محیط‌زیست ایران تا کی باید بهای بی‌تدبیری برخی مسئولان و تاوان ندانم‌کاری برخی نمایندگان مجلس را بپردازد ؟ چرا نباید مجلس به صدای کارشناسان محیط‌زیست بها دهد؟چرا نباید نظرات تخصصی کارشناسان محیط‌زیست و منابع طبیعی شنیده شود؟

تا زمانی که مجلس یک راهکار قانونی برای شنیدن نظرات تخصصی کارشناسان دلسوز که بحران‌های محیط‌زیست کشور را پیش‌بینی و نسبت به آنها هشدار داده‌اند نداشته باشد و نماینده‌ای بر کرسی قانونگذاری بنشیند که منافع فردی، گروهی، جناحی و منطقه‌ای خود را به منافع و مصالح کل کشور ترجیح دهد، حفظ محیط‌زیست امکان پذیر نخواهد بود.
سوگ‌مندانه باید گفت که بسیاری از نمایندگان مجلس هنوز نمی‌دانند، جنگل و تالابی که در یک منطقه قرار دارد تنها متعلق به آن منطقه نیست، بلکه متعلق به تمام ایران و فراتر از آن متعلق به جهان است و اگر بخشی از این جنگل و تالاب از دست برود، نه‌تنها روی کشور و منطقه که روی جهان تأثیر منفی بر جای می‌گذارد. این مسائل اثبات شده هستند. چرا باید بی‌توجه به تجارب جهانی و یافته‌های علمی، تصمیماتی در سطح کلان گرفته شود که پیامد آن دامن زدن به تخریب‌ طبیعت ایران باشد؟ آن هم طبیعتی که روزبه‌روز شکننده‌تر می‌شود.
ما در حیات وحش هم با معضلات متعددی مواجه هستیم و همین مشکلات سبب شده جمعیت علفخواران قابل شکار - به‌جز گرازهای وحشی - بنا بر آمار مسئولان سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور به 87هزار راس برسد. درحالی‌که براساس آمار چند سال قبل که به همشهری اعلام شده بود، جمعیت علفخواران حیات وحش، 119هزار راس بود. این موارد نشان می‌دهد که ایران در یک بازه زمانی بسیار کوتاه، جمعیت کثیری از حیات‌وحش خود را از دست داده‌ است و متأسفانه به‌دلیل نبود استراتژی در حوزه شکار، همچنان حیات‌وحش ایران با خطر جدی مواجه است. با وجود این، سازمان حفاظت محیط‌زیست طی همه این سال‌ها، هرگز نخواسته است با کمک متخصصان، کارشناسان و نظر محیطبانان و شکارچیان قانونمند، استراتژی مدونی برای پایان‌دادن به این وضعیت نابسامان اتخاذ کند.
نکته دیگر؛ ایران اکنون با رقم فرسایش 20تن خاک در هکتار رکورددار فرسایش خاک در جهان است. خاکی که برای احیای هر سانتی‌متر  آن 500تا 800سال زمان نیازاست. جنگل‌های کشور هم با انواع آفات و امراض دست به گریبان است. این وضعیت در حالی تداوم یافته است که هر هکتار جنگل، سالانه 60تا 68تن گردوغبار را جذب و سالانه 5/2 تن اکسیژن تولید می‌کند که اکسیژن مورد نیاز 10نفر در یک سال است تولید آب، ذخایر ژنتیک، ارزش‌های طبیعت گردی و طبیعت‌درمانی و نقش جنگل در جلوگیری از سیل از دیگر ارزش‌های این رویشگاه‌هاست اما بی‌توجه به این ارزش‌ها در بسیاری از نقاط جنگلی طرح‌های عمرانی اجرا شده، ازجمله در دل جنگل‌های زاگرس و هیرکانی سد احداث کردند. چرا که محیط‌زیست هیچ‌گاه اولویت نداشته و ارزش‌های آن در تصمیم‌سازی‌ و تصمیم‌گیری‌های کلان لحاظ نشده است.
 اکنون که انتخابات مجلس در پیش است انتظار آن است که شهروندان به نامزدهایی رأی بدهند که درک درستی از وضعیت بحران‌زده محیط‌زیست و طبیعت کشور داشته باشند و فارغ از نگاه‌های سیاسی و منافع جناحی و منطقه‌ای، با نگاهی جامع‌نگر برای کشور تصمیم بگیرند و اجازه ندهند طرح‌های اجرایی فاقد ارزیابی واقعی محیط‌زیستی بیش از این طبیعت رنجور ایران را تخریب کند. یادمان باشد امنیت غذایی و سلامت تک‌تک شهروندان در گرو حفظ محیط‌زیست است، پس با انتخاب درست اجازه ندهیم بیش از این طبیعت کشور قربانی ندانم‌کاری و بی‌تدبیری شود.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید