شگفتی از تصمیم دولت!
کمال اطهاری/ کارشناس بازار کار
ایران در برابر دوران پساصنعتی در موقعیتی قرار دارد که در دوران قاجار در مقابل شرایط صنعتی قرار داشت. اساس این شرایط نیز بیکاری و مسائل و مشکلاتی است که اکنون شاهد آن هستیم. یکی از معضلات مهم این است که کالاهایی که در ایران تولید میشوند مثل صنایعدستی دوران قاجار قابلیت ارائه در بازار جهانی را ندارند و حتی در داخل کشور هم استقبال محدودی از آنها میشود. بحران بیکاری ایران هم در همین امر ریشه دارد. دولت بعد از خیزی که به طرف اقتصاد پساصنعتی یا اقتصاد دانشمحور برداشت متأسفانه عقبنشینی کرد. دوباره بهره بانکی را در عمل با این اوراقی که بانکها عرضه کردند، بالا برد و به این ترتیب بخش صنعت را دوباره رها کرد. همچنین از لحاظ اشتغال به سوی بخش ساختمان قدم برداشت و این جمله عجیب را که بخش مسکن پیشران اقتصاد است، دوباره تکرار کرد؛ تکرار شعار رئیسجمهوری که مردم بهخودش و تیمش رأی ندادند که چنین اتفاقی رخ ندهد. این همان بلایی را سر اقتصاد ایران که آخرین نفسهایش را با زمینگیر شدن بخش مولد میکشد خواهد آورد که پیش از آن از دولت دهم به این رئیسجمهور به ارث رسیده بود. به این ترتیب بعید نیست که با ادامه سیاست اقتصادی کنونی ماترکی از رئیسجمهور برای دولت بعدی بماند. دولت قبلی 700میلیارد دلاررا در همین بخش ساختمان بر باد داد و ابدا اشتغالزایی مناسبی بین سال 85 تا 90 با لوکوموتیو شدن بخش مسکن در اقتصاد رخ نداد! بخش مسکن اشتغالزا نیست که اشتغالکش است! امروز دیگر کلانشهرها بدون اقتصاد پساصنعتی و دانشمحور موفق عمل نمیکنند. حالا شهرهایی که به صنایع اولیه مثل نفت و پتروشیمی و فولاد وابستهاند به هر صورت مسیری را طی خواهند کرد. البته نباید فراموش کرد که همین فولاد را آمریکا تحریم کرده است و مسلما چین و اروپا هم تمکین خواهند کرد و صنایع اولیه ما که به سوخت ارزان وابسته هستند نیز از بین خواهند رفت! از طرف دیگر اساسا در بخش ساختمان دانشآموختهها دربرگرفته نمیشوند. بهطور مثال آمار سال1390 نشان میدهد که تنها 5/2درصد از شاغلان بخش ساختمان متخصص بودهاند و 55.7درصد از آنها کارگر سادهاند؛ بهخصوص این بخش مختص اشتغال مردانه است چون تنها 1.1درصد شاغلان در آن زن بودهاند؛ درحالیکه میدانیم بیکاری در میان زنان و دانشآموختگان چقدر بالاست. با این وضعیت این بخش پیشران اقتصاد ایران خواهد شد؟ به این ترتیب در سال97 بزرگترین مشکل ما ورود دولت به بخش مسکن خواهد بود. میبایست تمام این تسهیلات بانکی را به بخش صنعت میدادند که اشتغال آن پایدار است و مثل ساختمان موقت نیست! اگر دولت چنان پولی دارد که تسهیلات مختلف بانکی و مالیاتی را به بخش ساختمان اختصاص دهد چرا این هزینه را برای بخش صنعتی نمیکند؟ چرا برای بخش کشاورزی هزینه نمیکند که بهصورت ضروری نیازمند آبیاری هوشمند است؟ این هم برای حفظ محیطزیست مناسب است و هم شرایط را برای انقلاب سبز در کشاورزی فراهم میکند. چرا به اینها بودجه اختصاص داده نمیشود؟