امجدیه:جواهر رها شده در دل شهر تهران
ترانه یلدا ـ شهرساز
روزی که در سال 1306خورشیدی، دستور ساخت امجدیه را در باغ اهدایی امجدالسلطنه در حاشیه شهر تهران داده شد، روشن بود که این مکان اهمیت زیادی خواهد یافت! ورزشگاه امجدیه با استادیوم 25هزار نفریاش، تمام رویدادهای تاریخی و به یادماندنی فوتبال ایران در نیمه اول قرن حاضر را در داخل دیوارهای خود شاهد بود؛ قرنی که در سال 1300با حکومت جدید و زندگی مدرن رقم خورد و اکنون یکسال بیشتر به پایانش نماندهاست!
اما امجدیه فقط یک استادیوم برای شورآفرینی در زمینه فوتبال نبود. در داخل این ورزشگاه، استخر قهرمانی بینظیری با دایوی 10متری ساخته شد که بسیاری از جوانان ما در آن شنا یاد گرفتند و در مسابقات جهانی شرکت کردند. در زمینهای تنیس امجدیه خیلیها تنیسبازان خوبی شدند و این ورزش فردی- و نه تیمی!- ویژه دوران مدرن را برای کشور رو به رشد و توسعه ما نیز پایه گذاشتند. در سالن سرپوشیده چند منظوره امجدیه، والیبال و بسکتبال تبدیل به ورزشهایی جدی شدند و مهمتر از همه، دور زمین چمن فوتبال، ورزشهای دو و میدانی- که از زمان روم و یونان باستان تا به امروز- از مهمترین ورزشها بوده و هست، پا گرفتند که تا امروز هم همچنان در امجدیه تمرین میشود و مسابقههایشان برپاست.
نمیدانم چه شد که از یک جایی به بعد، بازی فوتبال و مسابقات آن دیگر در امجدیه تعطیل شد؟ شاید بهخاطر کوچک بودن استادیوم آن، شاید بهخاطر بند آمدن ترافیک مرکز شهر، زمان برگزاری هر نوع مسابقه یا مراسمی در امجدیه یا به هر دلیل دیگر... اگرچه همین چندی پیش نزدیک بود کاربری جدید و بسیار عجیبی پیدا کند که اتفاقا آن هم با اتفاقاتی که در طول انقلاب57 و بعد از آن در آن افتاد بیگانه و بیمناسبت نبود! به این ترتیب که میخواستند آن را به مکان رسمی برای اعتراضات احزاب و گروهها تبدیل کنند و گروههای اجتماعی بتوانند با گرفتن مجوز، در داخل آن تجمع کنند. البته امجدیه یکی از 9مکانی بود که برای این کار معرفی شده بود. یعنی تبدیل آن به جایی شبیه هایدپارک لندن!
اما آنچه توجه ما، یعنی جمعی از شهرسازان و معماران دوستدار شهر تهران را به امجدیه جلب کرد خطری بود که پارسال خبردار شدیم آن را تهدید میکند! رضا کیانیان- هنرمند محبوب و دانای شهرمان- به من خبر داد که شاید لازم باشد برای حفظ امجدیه از تبدیل شدن به یک مرکز خرید یا مجتمع بزرگ مسکونی، گامهای مؤثری برداریم. طی جلسهای عمومی که در خانه گفتمان شهر- که اکنون متأسفانه درهای آنرا هم به روی گفتوگوکنندگان بستهاند!- مقرر شد بهدنبال تثبیت و احیای امجدیه، بهعنوان یکی از تاریخیترین مکانهای عمومی شهرمان برویم. این کار با ثبت مجموعه شهیدشیرودی در فهرست آثار و ابنیه میراث ملی نزد سازمان میراث فرهنگی، با همکاری دکتر طالبیان - معاون میراث فرهنگی- در زمستان سال97 آغاز شد و بهار امسال به انجام رسید. سپس، طی جلساتی با مسئولان و مدیران رده بالای شهرداری مقرر شد حرکاتی برای اقدام مشترک برای مرمت و راهاندازی برخی فضاهای رها شده در امجدیه، هماهنگ و آغاز شود. جلسهای بسیار خوب نیز امسال، توسط جناب دکتر صالحی امیری- وزیر سابق ارشاد و رئیس کنونی کمیته بینالمللی المپیک ایران- تشکیل شد که در آن بر حفاظت از مکان تاریخی ورزشگاه امجدیه تأکید شد و نیت طرح جدید ورزشگاه مبنی بر احداث هتلی بلندمرتبه در زمین تمرین فوتبال شماره 2ورزشگاه در شمال شرقی ورزشگاه مورد سؤال قرار گرفت. البته، این اقدامات را به منزله میخهایی میتوان تصور کرد که امجدیه را فعلا به زمین میدوزد. اما امجدیه در مالکیت وزارت ورزش است. و اگر چه درهای آن رو به ورزشکاران باز است و در زمینهای سرباز و سرپوشیده آن هر روز تمرینها ادامه دارد اما داستان رسیدگی به آن و تعمیرات اساسی و تبدیل آن به قلب تپنده و پاتوق ورزش دوستان تهرانی هنوز باقی است و منتظر اقدامی مشترک از سوی وزارت ورزش و شهرداری تهران!
دوستی میگفت: مردم تهران منتظرند! امجدیه را به پاتوق دوچرخهسواران در مرکز تهران تبدیل کنید!