نگاهی به ناتوانی اصلاحطلبان از جمعآوری یک فهرست و سردرگمی اصولگرایان در میان چندین فهرست
درماندگی چپ، پراکندگی راست
فرزانه آیینی _ خبرنگار
هرچه به تاریخ دوم اسفندماه نزدیکتر میشویم رقابتها برای حضور در این کارزار قوام بیشتری مییابد و رنگ و بوی جدیتری میگیرد.
هرچند دوقطبی شدن فضای سیاسی کشور و صریحتر شدن موضعگیریهای صاحبنظران سیاست داخلی کشور، خاصیت فصل انتخابات است و امسال نیز به تبعیت از این خاصیت، شاهد شکلگیری چنین فضایی بودهایم -که از قضا هر لحظه بر شیب آن افزوده میشود- اما انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی با دیگر ادوار مجلس و حتی انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای شهر و روستا تفاوت جدی دارد؛ تفاوتی که تا همین 2سال پیش که حسن روحانی برای دومین دوره بر کرسی ریاستجمهوری تکیه زد هم عیان بود.
اصل رقابت 2 جریان سیاسی کشور اصلاحطلبان و اصولگرایان بر سر گوی انتخابات - کرسیهای سبزرنگ بهارستان یا صندلی ریاستجمهوری و حتی کرسیهای محلی شوراهای شهر روستا- در همه ادوار انتخابات اصلی غیرقابل اجتناب و حذف ناشدنی بوده است و در پی آن نبرد انتخاباتی میان اصلاحطلبان و اصولگرایان که تضاد سیاست داخلی را در ایران در بزنگاههای سیاسی عیان میکرد و همین تضاد و رودررویی موج انتخاباتی را به راه میانداخت و مدعیان کرسی مذکور را به نبرد با هم وا میداشت.
انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی اما نسبت به انتخابات مجلس و دیگر انتخابات تافتهای جدابافته است؛ رد صلاحیت 70درصدی اصلاحطلبان کاندیدای حضور در رقابتهای دوم اسفندماه، عاملی است که دست این طیف سیاسی را برای ورود به رقابتهای انتخاباتی و بهدست آوردن فرصت تنفس در فضای سیاسی کشور چنان تنگ کرده که 2ماه مانده به انتخابات آنها درمانده فضای سیاسی شدهاند، نه میتوانند پا پس بکشند و با تابلوی خروج از انتخابات قید حضور کژدار و مریزشان را که بعد از انتخابات سال 88بهدست آوردهاند بزنند و نه کاندیدایی دارند که شایسته و بایسته نام جریان اصلاحات باشد و بتواند تابلوی این جریان را در مقابل حریف اصولگرا بر سر گیرد و نه شمار کافی و شایستهای از کاندیداهای حداقلی برای ورود به این میدان. در مقابل اما حریف اصلاحات که هنوز 2ماه مانده به برگزاری ماراتن یازدهمین دوره انتخابات مجلس مشغول حساب و کتاب بر سر بستن فهرست انتخاباتی شده است و هرازگاهی فهرستی انتخاباتی روانه میدان سیاست میکند و نگاه مردم را به فهرست ناهمگونش محک میزنند.
اگرچه این فهرست هیچکدام نهایی نشده و در حد گمانهزنی است، اما رقابت 3 چهره اصلی اصولگرا در این فهرست چنان است که گاهی اصولگرایان از فهرستی با 3 سرلیست صحبت میکنند؛ محمدباقر قالیباف، مصطفی میرسلیم و مرتضی آقاتهرانی که هر کدام بهصورت مشخص و مرزبندی شده طیفی از جناح راست را در بر میگیرند، قالیباف خود را کاندیدای نواصولگرایی میداند و میرسلیم برخاسته از موتلفه اسلامی و اصولگرایان سنتی است و آقاتهرانی که در کارنامه سیاسیاش استادی اخلاق کابینه محمود احمدینژاد را ثبت کرده است میتواند تابلوی پایداریها را در دست بگیرد و در این بین اما وجود چهرههایی چون غلامرضا مصباحیمقدم، حسین مظفر و محسن روحالامینی خود حکایت قابلتأملی است. به هر روی لیست چهلپارچه و چهلتکه جناح راست که در حقیقت همه رقبای مجلس یاردهم را در خود جای داده است، در سوگواری اصلاحات از تنگتر شدن فضای رقابتها هر روز با رنگ و شمایلی جدید راهی شبکههای اجتماعی میشود و از چالش درونی این جناح که میخواهد زیر پرچم ائتلاف بزرگ اصولگرایان به وحدت برسند خبر میدهد.
چالش درونی و مرزبندیشدهای که هنوز به بهارستان نرسیدهاند مشغول رقابت با هم بر سر کرسی ریاست مجلس هستند، قالیباف، آقاتهرانی را رقیب جدی خورد میداند و آقاتهرانی نیز به جد در پی بایکوت کردن قالیباف برای رسیدن به کرسی ریاست بهارستان است و در این بین میرسلیم دلخوش به دعوای این دو؛ اکثریت لیست ائتلاف بزرگ اصولگرایان از هماکنون نیم نگاهی به اقلیت اصلاحطلبان مجلس یازدهم دارد میخواهد در دعوای میان پایداریها و نواصولگرایان ماهی ریاست خود و طیفش را که سالهای سال است در عرصه سیاست داخلی کشور به حاشیه رانده شده است، صید کند.
در لابهلای دعوای قدرت جناح راست، اصلاحطلبان همچنان اندر خم گذر از پیچ تند رد صلاحیتهای شورای نگهبان هستند و مبهوت از روند بیسابقه شورای نگهبان برای بازتر شدن فضا در فرصت باقیمانده مشغول رایزنی، بیانیهنویسی و اعلام موضعهای از سر دلسوزی هستند.
چنانچه آذر منصوری، قائممقام حزب اتحاد ملت که صلاحیتش از سوی هیأتهای اجرایی رد شده است در واکنش به حذف 70درصدی اصلاحطلبان از عرصه رقابتهای مجلس یازدهم در حساب شخصیاش نوشت: «چه پروژهای از این ضدملیتر که دایره انتخاب مردم به حدی محدود شود که در نهایت بگویند: «انتخابات کیلویی چند؟ مجلس کیلویی چند؟»
ابوالفضل سروش، نماینده تهران، که جزو معدود نمایندگان امیدی احراز صلاحیت شده است نیز در واکنش به رد صلاحیت گسترده اصلاحطلبان دست به قلم شد و در حساب شخصیاش در توییتر نوشت: «داس ردصلاحیتهای شورای نگهبان آنچنان اردوگاه اصلاحات رو درو کرده که رمقی برای شوق انتخاباتی در این جناح باقی نمانده است. با تکصدایی نمیتوان وحدت ملی آفرید، فقط کمی تأمل...»
در موردی دیگر فرشاد مومنی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه بنده بر بینش حاکم بر شورای نگهبان در داوری افراد بسیار متأسفم، به ایلنا گفت: برخی از آنهایی که اشتهار به فساد داشتند تأیید صلاحیت شدند و وقتی که نسبت به رد صلاحیتها اعتراض میشود میگویند ما نسبت به سلامت مالی آنها حساسیت داریم پس معلوم میشود این قیف، درست طراحی نشده است.
موارد نقد و شکواییه اصلاحطلبان از هر صنف و قشری نسبت به عملکرد امسال شورای نگهبان بسیار فراوان است و روزانه بارها و بارها باز تکرار میشود. در این میان اما ادبیات و واکنش شورای نگهبان به این گلایهها و شکواییه است و محدود است به اعلام موضوع شورای نگهبان که بر رعایت مر قانون و بررسی با سند و مدرک صلاحیت کاندیداها تأکید میکند و توضیحات بیشتر نمیدهد.
حال باید منتظر ماند که تا پایان اعلام احراز صلاحیتها که گفته میشود تا 22بهمن طول خواهد کشید چه تغییری در سرنوشت اصلاحطلبان در قبال سپاه انتخاباتی اصولگرایان ایجاد خواهد شد؟ هرچند آنطور که از فضا بر میآید انتخابات مجلس یازدهم در دوگانه وحدت جناح راست و محجوریت اصلاحات برگزار میشود و اصلاحطلبان فرصت حضوری در حد یک اقلیت کم شمار بهدست خواهند آورد.