اخلاق در بحران
ایمان مهدیزاده ـ پژوهشگر توسعه پایدار
آنچه ما آموزش دیدهایم و در مواقع حساس و بحرانی خود را به رخ میکشد، بهعنوان رفتار برونی ما نمایش داده میشود. بیدلیل نیست که میگویند برخی دوستان را مانند قوطیهای رانی تکان دهید و بعد رابطه را عمق ببخشید. هنگامی که شرایط از حالت عادی خارج میشود، هرکس به فراخور منش و تربیتی که یافته، وجه دیگر خود را بروز میدهد. در واقع رفتارهای هر جامعه گرفتار در بحران نتیجه تربیت نظام آموزشی خانواده و مدرسه و آن جامعه بهحساب میآید. چندروز پیش خبری کوتاه و تکاندهنده در فضاهای مجازی چرخید. دوباره زلزله در گوشهای از کشور هموطنان عزیزی را دچار بحران کرد. وجود گسلها در فلات ایران موجب میشود هرازگاهی زلزلهای هولانگیز از راه برسد و گرد اندوه بر چهره جامعه بنشاند. رفتارهای مردم و مسئولان، پیش از چنین رخدادهایی که بحرانهایی طبیعی محسوب میشود، جای تامل دارد. مروری کوچک بر زلزلههای 15سال گذشته بخشی از رفتارهای غیرمسئولانه ما را نمایش میدهد که این رفتارها هیچ ارتباطی به آموزههای مذهبی، ملی و حتی قومی ما ایرانیان ندارد و لابد یکجای وضعیت آموزش لنگ میزند. زلزله بم که طی 13ثانیه شهر و تمدنی را بلعید، موجب یکپارچگی کمکهای مردم شد اما چندماه بعد در روزنامه همشهری گزارشی منتشر شد که نشان میداد بسیاری از اقلام ارسالی مردم در انبارهای جاده ساوه دپو شده تا به فروش برسد. هنگام زلزله ورزقان، بیاعتمادی مردم به مسئولان امدادرسانی چنان پایین بود که حجم جمعیت مانع از برنامهریزی و اجرای صحیح امداد میشد. پس از زلزله کرمانشاه، نیروهای امدادی به 2گروه دولتی و غیردولتی تقسیم شدند و سلبریتیهایی که پایگاه اجتماعی داشتند مورد مواخذه قرار گرفتند. بهار سالجاری که استانهای زیادی درگیر سیل شدند، نمایشهای برخی مسئولان و عکسهای سلفی آنان، توسط جامعه مورد انتقاد قرار گرفت. لابد یکجای آموزش ما لنگ میزند که در مواقع بحران دچار رواج بیاخلاقی میشویم و این نشانهای بر کاهش سرمایههای اجتماعی است.