نقشآفرینی به سبک دانشآموزی
مهدی بهلولی؛ کارشناس حوزه آموزش و پرورش
شاید بتوان برای آموزش و پرورش، 2هدف بنیادی و عمده «فردیسازی» و «جامعهپذیری» را درنظر گرفت. یعنی آموزش و پرورش، در نهایت میخواهد شهروندی پرورش دهد که هم مستقل باشد و هم در اجتماع و جامعه خود و رشد و بهسازی آن، تأثیرگذاری مثبت داشته باشد. پس مدرسه در واقع، فرصتی است برای اینکه کودک و نوجوان، خود و توانمندیهای خود را بشناسد و افزون بر این به ارزش جامعه و حضور خود در جمع پی ببرد. روشن است که برای دستیابی به این هدف، مدرسه باید ابزار و زمینههای بایسته را فراهم سازد. در آموزش و پرورش ما، «شوراهای دانشآموزی» بستری است برای مشارکت کنشگرایانه و آگاهانه دانشآموزان در فرایند آموزش. انتخابات این شورا، هر ساله در آبانماه برگزار میشود.
روز گذشته یکم آبان ماه، انتخابات شوراهای دانشآموزی در سراسر کشور برگزار شد و دانشآموزان هر مدرسه، نمایندگان خود را انتخاب کردند. به عنوان نگارنده، سالهاست که از نزدیک، شاهد برگزاری این انتخابات هستم و میبینم که بخشی از دانشآموزان، با علاقه و بهطور جدی در این گزیدهمان شرکت میکنند. بهویژه برخی از نامزدها که دانشآموزان هستند، به روشهای گوناگون به تبلیغ دیدگاههای خود میپردازند. شوراهای دانشآموزی اگر به راستی از سوی فرادستان آموزش و پرورش و مدیران مدرسهها، به رسمیت شناخته شوند و در مدیریت مدرسه، امکان نقشآفرینی واقعی پیدا کنند میتوانند در «آموزش و پرورش مدنی»
(Civic Education) سازهای بنیادی باشند.
وقتی دانشآموزان ببینند که میتوانند از میان خود نمایندگانی برگزینند که در شیوه مدیریت مدرسه، بهطور واقعی، دخالت دارند به ارزش اندیشه و شرکت خود در روندهای اجتماعی آگاه میگردند. در این زمینه البته میتوان بسیار سخن گفت؛ روی هم رفته بعید میدانم که بتوان به اصل وجود شوراهای دانشآموزی، خردهای جدی گرفت. اما بحث به این برمیگردد که شوربختانه در مدرسههای ما، شوراهای دانشآموزی، بیشتر نقشی صوری دارند و همچون مجلس دانشآموزی و حتی انجمن اولیا و مربیان، نهادهایی ویترینی بهنظر میرسند. به سخن دیگر، نهادهایی هستند برای گفتن اینکه گفته شود ما هم از اینها داریم اما در اصل از کارکردهای ویژه خود، کمابیش، دور و خالی هستند. هر روز در مدرسههای ما، رویدادهای مثبت و منفی زیادی رخ میدهد اما بسیار به ندرت دیده شده که شوراهای دانشآموزی یا مجلس دانشآموزی، در سطح مدرسه یا فراتر، دیدگاهی مستقل ابراز دارد. پیداست که وقتی، نهادی اجتماعی جنبه صوری میگیرد از ارزش و اهمیت آن کاسته میشود. شاید وقت آن رسیده باشد که آموزش و پرورش صدای جامعه دانشآموزی را بشنود و به نهادهایی همچون شوراهای دانشآموزی و مجلس دانشآموزی، امکان حضور جدی را در تصمیمسازی و تصمیمگیریها بدهد. در پایان مایلم اشارهای کنم به «منشور حقوقدانشآموزی» که در دوره اصلاحات به نگارش درآمد اما برای تصویب نهایی آن همچنان در شورایعالی آموزش و پرورش سالهاست که خاک میخورد!