
بازیابی تئاتر در آینه اسماعیل خلج
مجید گیاهچی، مجری طرح نمایش جمعهکشی معتقد است که این نمایش میتواند بر تئاتر کشور اثر بگذارد

ندا زندی_روزنامه نگار
مجید گیاهچی که مجری طرح نمایش «جمعهکشی» است، علاوه بر اینکه نویسنده و کارگردان تئاتر است، در کارنامهاش سمتهای اجرایی مختلفی هم دیده میشود و عجیب نیست که مسئولیت مجری طرح این نمایش را پذیرفته تا در پنجاهمین سالگرد «کارگاه نمایش» فرصت تماشای جمعهکشی را به کارگردانی خود اسماعیل خلج برای علاقهمندان به تئاتر فراهم کند. او که از دوستان خلج است، در یادداشتی که در بروشور نمایش جمعهکشی نوشته، یادآور شده جمعهکشی منظر و بستری جامعهشناختی است که به روح حاکم بر مناسبات تاریخی- اجتماعی ایران اشاره دارد؛ جامعهای کهن که هیچگاه از وضعیت و زمان حالش خشنود و راضی نبود و امید دیرینهای داشت به فردایی که قرنها محقق نشد. با او درباره این نمایش و ارتباط آن با وضعیت کنونی جامعه ایرانی گفتوگو کردهایم.
جمعهکشی از آن دست نمایشنامههایی است که تاریخچهای در پس آن وجود دارد. در ابتدا، کمی درباره تاریخچه این نمایشنامه توضیح دهید.
این نمایشنامه در سال1352 نوشته و نخستینبار در جشن هنر شیراز و در قهوهخانه کرامت شیراز اجرا شد. بعد از آن، در سال1353، در کارگاه نمایش تهران به اجرا درآمد و بهواسطه توفیقی که در جلب تماشاگر داشت، تا سال1356 در رپرتوار کارگاه نمایش بهصورت مداوم در دورههای زمانی مشخص اجرا میشد. نمایش در همان سالها ضبط تلویزیونی و از تلویزیون هم پخش شده است.
چه شد که این کار آقای خلج را برای روی صحنه بردن انتخاب کردید؟ در واقع، این کار چه ویژگیهایی داشت که تصور کردید میتواند با مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگیای که در سال1398 در جامعه امروز وجود دارد نقطه اتصالی داشته باشد؟
خود آقای خلج اخیرا در مصاحبهای گفتهاند جمعهکشی بیزمانترین متن ایشان است. من هم به این گفته باور دارم. ارجاعات جمعهکشی برخلاف ظاهر ساده آن و آنچه در ابتدا بهنظر میرسد، ارجاعات تاریخدار و زمانمندی نیست، بلکه موضوعات و مسائلی راکه متن دنبال میکند و اجرا به نمایش میگذارد برای همه زمانها قابل طرح و توجه است؛ از این جهت است که جمعهکشی برای اجرا انتخاب شد. از طرف دیگر، بهرغم گذشت 46سال و برخلاف انتظار، حتی مسائل و مناسبات اجتماعی هم خیلی تغییر نکرده است؛ یعنی همچنان همان مناسبات اجتماعی پابرجاست؛ گاهی همان تبعیضها، محرومیتها و آرزوها. بنابراین بهنظرمان رسید که متن برای اجرا در زمان کنونی کاملا جای کار دارد و با دورهای که در آن به اجرا درمیآید، هماهنگ است. البته بهنظر من اگر حتی ما دچار تغییرات اجتماعی وسیعی هم میشدیم، در جمعهکشی، زمینهها و مسائلی مطرح است که میشود با برجسته کردنشان این نمایش را در هر زمان دیگری هم اجرا کرد، با این حال در حوزه مسائل اجتماعی-که سطح اول برخورد تماشاگر و مخاطب است- در این چند دهه خیلی دچار تفاوت و تغییر اساسی نشدهایم.
حتما وقتی که تصمیم گرفتید این نمایش را روی صحنه ببرید، با آقای خلج درباره ابعاد مختلف آن، همچون مسائل زیباییشناختی، انتخاب بازیگر، طراحی صحنه، طراحی نور و لباس و... بحث و گفتوگو کردید. نمایشی که امروز به روی صحنه آمده چقدر به ایدهآل شما نزدیک است؟
از نظر مواد و مصالح، آنچه اجرا شده تفاوت زیادی با آنچه در ذهن ما بوده، ندارد. البته به هر حال مناسبات تولید در کشور تغییر کرده است. شاید اگر امکان و فرصتی فراهم بود که گروهی مثل آن دوران وجود میداشت یا امکان تمرین بیشتری فراهم میبود، کار از آنچه امروز بر صحنه است، متفاوتتر و بهتر میشد. ولی خود آقای خلج از کاری که روی صحنه است، راضی است و بهنظر میرسد آنچه مدنظر بوده با آنچه روی صحنه است، تفاوت خیلی عمدهای ندارد.
امروزه ذائقه تماشاگران تئاتر بیشتر به تئاترهایی که در تماشاخانه ایرانشهر یا پردیس تئاتر شهرزاد اجرا میشود عادت کرده. فکر میکنید در این بازار کارهایی مثل جمعهکشی میتواند مخاطب پیدا کند؟
در اینکه ذائقه تماشاگران ما از جهاتی و بهنحوی نزول پیدا کرده و تئاتر به جای اینکه جستوجویی برای عرضه شایستهها و بایستهها باشد، بهدلیل نگرانی از تأمین تماشاگر و فروش گیشه، بیشتر در جستوجوی ایجاد رضایت در مخاطبان است، شک و تردیدی نیست، اما بهنظر من تئاتر اسماعیل خلج میتواند در همین میدان هم حرفهایی جدی برای گفتن داشته باشد و حتی بر وضعیت و روند فعلی تئاتر کشور تأثیر بگذارد. فکر میکنم که اجرای این نمایش فرصت و موقعیتی است برای اینکه تئاتر ما بتواند خودش را در آینه تئاتر اسماعیل خلج بازیابی کند و نواقص و کژیهای خود را ببیند. امیدوارم که در دوره اجرا، این مهم اتفاق بیفتد و جمعهکشی تأثیر مثبتی بر نمایشنامهنویسی و اجرای نمایش در کشور بگذارد.
هیچیک از سازمانها و نهادهای متولی فرهنگ از اجرای این نمایش حمایت کردهاند؟
ادارهکل هنرهای نمایشی حمایتهای متعارفی از گروههای نمایشی انجام میدهد و از این اثر هم حمایت معمولی کرده است که نسبت به هزینهها و اینکه میزان این حمایت سالهاست تغییر عمدهای نکرده، نمیتواند جدی محسوب شود. ولی به هر حال از آنجا که همه گروهها از همین حمایتهای اندک برخوردار نیستند، باید بهطور نسبی ممنون بود و سپاسگزار. قرار بود که سازمان زیباسازی شهرداری هم ما را در تبلیغات نمایش کمک کند که تا این لحظه محقق نشده، اما با توجه به مذاکراتی که داشتهایم، وعده داده شده در آینده نزدیک از تبلیغات شهری بهرهمند شویم.