سیاوش فلاحپور ـ خبرنگار
«نفوذ اقتصادی چین در خاورمیانه»؛ عنوانی کلی که مرتبا در رسانههای بینالمللی و منطقهای به چشم میخورد؛ اگرچه مصداق و معنای روشنی برای مخاطب به همراه ندارد. مراد از این نفوذ اقتصادی چیست؟ اصولا سرمایهگذاری اقتصادی چین در خاورمیانه به چه ترتیب است و از آن مهمتر، از چه الگویی پیروی میکند؟ برای پاسخ به این سؤال بهتر است نگاهی داشته باشیم به بخشی از نفوذ اقتصادی پکن در خاورمیانه که بهطور کلی از چشم رسانههای داخلی و خارجی دور بوده است؛ سرمایهگذاری چین در رژیم صهیونیستی.
میراث نتانیاهو
این گزارش در شرایطی تهیه میشود که وضعیت سیاسی رژیم صهیونیستی و دولت آن با بنبستی کمسابقه مواجه شده؛ بهطوری که بنیامین نتانیاهو برای دومینبار در تشکیل دولت ناکام مانده و اگر رقیب وی، بنی گانتز نیز در این زمینه موفق نشود، انتخابات کنست برای بار سوم تکرار خواهد شد. با این حال اما سرنوشت نتانیاهو هر چه که باشد (نخستوزیری مجدد، شکست در انتخابات یا حتی زندان)، میراث حکمرانی 10ساله او بر اسرائیل قابل انکار نیست؛ میراثی که در یک جمله خلاصه میشود؛ خروج رژیم صهیونیستی از روابط تکبعدی با آمریکا و توسعه سیاست خارجی این رژیم با زمینه نگاه به شرق. در زمینه تعمیق روابط اسرائیل با روسیه در عصر نتانیاهو بسیار خوانده و شنیدهایم اما چین کجای این معادله قرار دارد؟
دولت نتانیاهو بهطور مشخص از سال 2013 گام بزرگی را برای توسعه روابط اقتصادی با چین (بهعبارت بهتر، جذب سرمایهگذاری چین) برداشت؛ نماد این سیاست نیز جملات مشهوری است که در جریان سخنرانی برای تجار و مقامات چینی بیان کرد: «اسرائیل شریک کوچک و فوقالعاده چین در خاورمیانه است».
دولت نتانیاهو در قالب این سیاست، مصوبات متعددی را از سال 2013برای توسعه روابط اقتصادی با چین و تسهیل جذب سرمایهگذاری این کشور به ثبت رساند؛ ازجمله برنامه 5ساله افزایش حجم صادرات متبادل، زمینهسازی برای افزایش چشمگیر گردشگران چینی (تجار، استادان دانشگاه و سیاحتی) و تعیین سیاست جذب سرمایهگذاریهای چین. در نتیجه این سیاستها، اکنون بخش مهمی از زیرساختهای اقتصادی رژیم صهیونیستی به نوعی با چین مرتبط است تا جایی که با بررسی حجم سرمایهگذاری گسترده چین در رژیم صهیونیستی میتوان به الگوی مطلوب این کشور برای سرمایهگذاری دست یافت؛ الگویی که براساس آن سرمایهگذاری در شرکتهای بزرگ یا در حال رشد اصلیترین هدف پکن به شمار میرود. از سوی دیگر تکنولوژی و اختراعاتی که قیمت تمامشده خدمات صنعتی برای مشتریان را کاهش دهد نیز از دیگر نقاط محوری در سرمایهگذاریهای خارجی چین است؛ برخلاف کسب و کارهای کوچک یا استارتاپی که جذابیت چندانی برای پکن ندارد. اما با عبور از رویکرد دولت نتانیاهو و همچنین الگوی مطلوب چین برای سرمایهگذاری خارجی، بهتر است نگاهی داشته باشیم به مهمترین مصادیق سرمایهگذاری شرکتهای چینی در اسرائیل:
سرمایهگذاری MRC در نیروگاههای برق
شرکت MRC چین در اوایل سالجاری سرانجام موفق به خرید یکی از مهمترین نیروگاههای برق تلآویو در جریان مناقصهای عمومی و در رقابت با شرکتهای غربی شد. جالب است بدانید شرکت برق اسرائیل این نیروگاه را به ارزش 800میلیون شکل (معادل 230میلیون دلار) برای فروش عرضه کرده بود اما MRC در نهایت آن را تقریبا به قیمت یک میلیارد و 900میلیون شکل (حدود 546میلیون دلار) خریداری کرد؛ امری که پیچیدگی رقابت با سایر شرکتها برای خرید این نیروگاه را نشان میدهد. از سوی دیگر و براساس اطلاعات منتشر شده با آغاز مدیریت اجرایی MRC بر نیروگاه، شهرکنشینان هزینه کمتری را بابت مصرف برق پرداخت خواهند کرد.
سرمایهگذاری سانتاک و هوآوی در انرژی خورشیدی
شرکت چینی سانتاک از ابتدای فعالیتهای دولت اسرائیل برای توسعه روابط اقتصادی با چین، سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، مخصوصا خورشیدی را در سرزمینهای اشغالی آغاز کرد. این سرمایهگذاریها در ادامه، زمینه را برای ورود جدی هوآوی به حوزه تولید برق از انرژی خورشیدی در سرزمینهای اشغالی فراهم کرد. پیشبینی میشود هوآوی در زمانی نه چندان دور، سهم اعظم این بازار در رژیم صهیونیستی را بهخود اختصاص دهد. جالب است بدانید مرکز تولیدات و نمایندگی هوآوی در سرزمینهای اشغالی، در یکی از ویژهترین مناطق تلآویو واقع شده است.
سرمایهگذاری گروه هایر در صنایع پتروشیمی
گروه هایر چین، سرمایهگذاری و شراکت در شرکت بازان را از سال 2017آغاز کرده است. بازان اصلیترین پالایشگاهها و 60درصد از بازار پتروشیمی رژیم صهیونیستی را در اختیار دارد. اگرچه باگذشت ۲ سال هنوز جزئیات چندانی از این قراردادها منتشر نشده اما منابع متعددی آن را نشانهای اولیه از آغاز نفوذ چین در صنایع پتروشیمی اسرائیل میدانند.
سرمایهگذاری برایت فود در صنایع غذایی
کمی نزدیکتر به زندگی روزمره شهروندان، شرکت برایت فود چین، سهام تنووا، بزرگترین شرکت تولیدات لبنی اسرائیل را نیز خریداری کرده است. به گزارش رویترز، برایت فود با اعمال تغییرات ساختاری در تنووا و ورود تکنولوژیهای جدید بهدنبال افزایش میزان تولید و کاهش هزینه تمامشده محصولات این شرکت لبنیاتی است.
سرمایهگذاریهای عمرانی چین در اسرائیل
شاید مهمتر از تمام آنچه ذکر شد، سرمایهگذاریهای بسیار گسترده شرکتهای بزرگ عمرانی چین زیرساختهای ارتباطی و عمرانی رژیم صهیونیستی است؛ زیرساختهایی از جمله:
ـ خطآهن عکا-کرمئیل
ـ لاین قرمز متروی تلآویو
ـ توسعه بندر اشدود
ـ توسعه و اداره بندر حیفا
این بخش از سرمایهگذاریهای چین در اسرائیل از سوی رسانههای غربی بهعنوان راهبردیترین سرمایهگذاریها توصیف میشود که از قضا اعتراض برخی مقامات عالیرتبه آمریکا، ازجمله جان بولتون (مشاور سابق امنیت ملی آمریکا) را نیز بهدنبال داشته است. برای درک حساسیت این مسئله کافی است بدانیم بنادر اشدود و حیفا فاصله جغرافیایی بسیار محدودی با پایگاه نظامی آمریکا در سواحل مدیترانه دارند.
ناکامیهای چین
تا جایی که اطلاع داریم مهمترین ناکامی چین در زمینه سرمایهگذاری در رژیم صهیونیستی به بخش بیمه برمیگردد. چین طی سالهای گذشته تلاش گستردهای برای توسعه نفوذ اقتصادی خود به صنعت بیمه با خریداری سهام بیمههای فونیکس و کلال داشته اما تاکنون ناکام بوده است. در این زمینه شرکت فونیکس قرار فروش سهام خود به چین را بعد از انعقاد و بر اثر فشارهای داخلی لغو کرد.
موانع حضور چین در اسرائیل
برخلاف محافل اقتصادی رژیم صهیونیستی که همواره از توسعه روابط با چین استقبال کردهاند، محافل امنیتی عمدتا نگاه مثبتی به این مسئله ندارند؛ محافلی که عمدتا با روابط نزدیک خود نسبت به کشورهای غربی و مخصوصا آمریکا شناخته میشوند و البته توان رسانهای بیشتری هم در مقایسه با جریان مقابل خود در اختیار دارند. یکی از مشهورترین چهرههای این جریان، ناداو آرگمن، رئیس سرویس امنیتی شاباک است. او سال گذشته در جریان یک سخنرانی غیرعمومی در دانشگاه تلآویو، انتقادات تندی را علیه نفوذ اقتصادی چین در اسرائیل و رویکرد دولت نتانیاهو در این زمینه مطرح کرد؛ سخنرانیای که از قضا منتشر شد و جنجال گستردهای به همراه داشت. تقابل این دو جریان در رژیم صهیونیستی همزمان با افزایش نفوذ اقتصادی چین شدیدتر میشود.
سرمایهگذاریهای چین در جهان عرب
نفوذ اقتصادی پکن در خاورمیانه به رژیم صهیونیستی، ترکیه یا پاکستان محدود نبوده و بخش مهمی از آن به جهان عرب مربوط میشود. چین دومین شریک تجاری کشورهای عربی خلیجفارس به شمار میرود؛ چراکه بخش اعظم واردات نفت و گاز این کشور از خلیجفارس تامین میشود. از سوی دیگر طرح راه ابریشم بسیاری از کشورهای عربی را با خود همراه کرده؛ تا جایی که 7کشور عربی تا سال 2016بهعنوان اعضای مؤسس به بانک آسیا برای سرمایهگذاری در زیرساختها پیوستهاند. امارات در میان کشورهای خلیجفارس رتبه اول در روابط اقتصادی با چین را دارد و براساس قراردادی دوجانبه قرار است میزبان بزرگترین مرکز اقتصادی چین در خاورمیانه طی سالهای آینده باشد. ساخت فرودگاه الجزایر، مشارکت در تامین زیرساختهای عمرانی پایتخت جدید مصر و... از دیگر مصادیق نفوذ اقتصادی چین در جهان عرب به شمار میرود.
سایه اژدها بر سر خاورمیانه
چین از چه الگویی برای سرمایهگذاری در منطقه خاورمیانه پیروی میکند؟
در همینه زمینه :