آمایش سرزمینی؛ زیستگاههای ایران
ایمان مهدیزاده ـ پژوهشگر توسعه پایدار
ایران به نسبت همسایگانش و دیگر کشورهای دنیا سرزمینی زیبا و متنوع با تمدنی کهن محسوب میشود؛ از جنگلهای هیرکانی که دیرزیستترین موجودات زنده سیاره آبی بهحساب میآید گرفته تا کویر لوت که گرمترین نقطه زمین را در خود جای داده و آوازه جهانی دارد.
امسال با گرمتر شدن سالانه کره زمین در ایران نیز دهها هکتار جنگل و مرتع در نواحی مختلف طعمه آتش شد و جز خاکستر و موجودات سوخته از گیاه تا جانور چیزی بر جای نگذاشت. هنگامی که آتش به جان جنگلها میافتد، مؤثرترین نیرویی که برای اطفای حریق میشتابد مردم روستاها و شهرهای اطراف هستند که داشتن چنین سرمایه اجتماعی مایه مباهات است اما کمبود امکانات و ادوات برای اطفای این حریقها همواره آه از نهاد هر ایرانی بلند میکند. مطابق قانون، عرصههای جنگل و مرتع تحت مالکیت و مدیریت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری (منابع طبیعی) و سازمان حفاظت از محیطزیست است. این در حالی است که این دو سازمان از امکانات حداقلی برای حراست و اطفای حریق محروم هستند که این محرومیت در ناآگاهی قانونگذاران از ارزش زیستی این مناطق ریشه دارد. متأسفانه طی دهههای اخیر آمایش سرزمینی انجام نشده و ارزشگذاری گونهها بهصورت ریالی جلوی چشم مسئولان قرار نگرفته است. وقتی صحبت از سوختن چند هکتار مرتع یا جنگل میشود، مسئولان پشت میزها نمیدانند این حجم تخریب و تبعات ناشی از آن چقدر برای کشور هزینه و خسارت محاسبه میشود. اگر آمایش سرزمینی انجام و ارزش ریالی گونهها محاسبه شود بهطور قطع واکنش مدیران برای مهار این تخریبها، متفاوت خواهد بود. اعداد سود و زیان میتواند ذهن مسئولان را نسبت به سرمایهای که سالانه به آتش کشیده میشود روشنتر کند. برای بهدست آوردن این اعداد نیاز به آمایش و پایش سرزمین زیبا و پهناور ایران داریم و این مهم محقق نمیشود مگر اینکه در رأس برنامههای مدیریت کلان کشور قرار گیرد. نیروهای مردمی و سمنها بهترین بازوی اجرایی برای انجام آمایش سرزمینی بهحساب میآیند.