
اصغر نعیمی کارگردان «هایلایت»
علاقهمندی به داستان و روحیه خودم برای فیلمسازی مهم است

عاطفه محرابی
اصغر نعیمی فعالیت خود را در حوزه سینما با نگارش نقدهای سینمایی در مطبوعات آغاز کرد. او علاوه بر این در زمینه دستیاری برای کارگردانهایی چون فریدون جیرانی و کیومرث پوراحمد فعالیت داشت. نعیمی برای نخستین بار فیلم سینمایی «بیوفا» را در سال1385 کارگردانی کرد؛ فیلمی که نگارش آن را فرهاد توحیدی بر عهده داشت. این کارگردان دومین فیلمش «سلام بر عشق» را سال1388 کارگردانی کرد و این بار حسن انصاریان فیلمنامه را نوشت. نعیمی برای ساخت سومین فیلم بلندش، فیلمنامه سعید عقیقی را انتخاب کرد و «سایههای موازی» را ساخت؛ فیلمی که به گفته خود نعیمی به خاطر همزمانی اکرانش با «فروشنده» اصغر فرهادی، نتوانست به اندازه 2کار قبلی او در گیشه با اقبال روبهرو شود. هایلایت آخرین ساخته این کارگردان است که برای نخستین بار خود نعیمی نگارش فیلمنامهاش را برعهده داشته است. همچنین این کارگردان با هایلایت برای نخستین بار در جشنواره فیلم فجر حضور خواهد داشت. به همین بهانه با او گفتوگویی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
هایلایت نخستین فیلمی از شماست که نگارش فیلمنامهاش را خودتان برعهده داشتهاید. علت اینکه در فیلمهای قبلی از فیلمنامه دیگران استفاده میکردید، چیست؟
پیش از این هم خودم چند فیلمنامه نوشته بودم ولی امکان ساخت آن فیلمنامهها به دلایل مختلف برایم فراهم نشد و به من پروانه ساخت نداند. از طرفی چیزی که همیشه برایم اهمیت و اولویت دارد متن خوب است؛ متنی که با آن ارتباط برقرار کنم. بنابراین خیلی درگیر آن نبودم که اگر فیلمنامههای خودم مجوز نگرفت، فیلمنامه کس دیگری را کار نکنم.
در 2سال اخیر به شکل پراکنده روی قصه هایلایت کار کردم و به سوژهاش علاقهمند بودم. خوشبختانه این بار توانستم برای این فیلمنامه پروانه ساخت بگیرم و شرایط تولیدش فراهم شد.
در سینمای ما گاهی اینگونه است که فیلمسازان با درامهای اجتماعی پا به عرصه سینما میگذارند ولی وقتی شرایط کار در این ژانر برایشان فراهم نمیشود و متوجه رغبت مخاطب به ژانر کمدی میشوند، رفتهرفته به آن سمت و سو رفته و کمدی میسازند. ولی در مورد شما برعکس بوده است. شما با 2 فیلم بیوفا و سلام بر عشق که فضایی کمدی و مخاطبپسند داشته کارتان را شروع کردید ولی از فیلم قبلیتان و نیز از هایلایت اینطور برمیآید که به حال و هوای دیگری در فیلمسازی علاقهمند شدهاید. علت چه بوده است؟
نمیتوان با قطعیت درباره روند کار فیلمسازان در سینمای ایران صحبت کرد و گمان نمیکنم بشود قطعی گفت که روند کار فیلمسازان در سینمای ما به شکلی که شما توصیف کردید باشد. همانطور که قبلا هم گفتم، برای شخص من علاقهمندی به داستان اهمیت دارد و از طرفی روحیه خودم در زمانی که قرار است فیلم جدیدم را بسازم، در انتخاب فضای روایتم تأثیرگذار است. زمانی که قرار بود فیلم اولم را بسازم، به لحاظ روحی علاقهمند بودم در فضای طنز کار کنم. البته فیلم بیوفا یک کمدی صرف نیست بلکه بیشتر یک جور کمدی رمانتیک است و رگههای اجتماعی و عاشقانه قویای دارد ولی به لحاظ لحن، فیلم مفرحتری است و خیلی هم آن را دوست دارم.
در طول این 12-10 سالی که از ساخت بیوفا گذشته، همچنان جایگاه خودش را در بین مخاطب حفظ کرده و فیلم پربینندهای بوده است. آن زمان حال و هوا و روحیه من چنین لحنی را میطلبید و آن داستان هم این اجازه را میداد که برای روایتش سراغ لحن مفرح بروم. فیلم هایلایت هم براساس قصهاش این لحن جدی را میطلبید.
چیزی که در تمام فیلمهایتان دیده میشود، این است که حتی اگر لحنهای متفاوتی با هم داشته باشند ولی تم عاشقانه در تمام آنها وجود دارد. این به شکل اتفاقی رخ داده یا از علاقه شما به داستانهای رمانتیک ناشی میشود؟
بهنظرم اگر اتفاقی هم بوده باشد، این اتفاق ناشی از علاقهمندی و دغدغهای است که در ناخودآگاه من وجود دارد. بهنظرم بزنگاههای عاشقانه و لحظه ایجاد عشق و ارتباط میان 2نفر، لحظه تعیینکننده و پرچالشی است. شاید بشود این لحظه را به اندازه لحظه تولد و مرگ، مهم و جزو بخشهای بااهمیت در زندگی هر انسان دانست. طبیعتا این بخش از زندگی برایم جذابیتهای زیادی دارد. البته الان که شما گفتید خودم تازه دارم متوجه میشوم که تمرکز روی این موقعیت در تمام فیلمهایم تکرار شده است.
2 فیلم اول شما و بهخصوص بیوفا با اقبال عمومی و موفقیت در گیشه روبهرو شد ولی سایههای موازی با وجود بهرهگیری از بازیگری چون شهاب حسینی نتوانست به آن موقعیت برسد. در مورد هایلایت به چهپیش بینیای دارید؟
شاید یکی از دلایلش این باشد که از زمان اکران 2 فیلم اولم تا اکران فیلم سومم - که همان سایههای موازی باشد- مناسبات اکران دچار تغییرات زیادی شده است. مثلا همزمانی اکران فیلم سایههای موازی با فیلم «فروشنده »اصغر فرهادی میتواند یکی از دلایل افت مخاطب برای فیلم من باشد. هر دو این فیلمها در یک شب اکران شدند و بازیگر مشترک داشتند. همین موضوع تأثیر منفیای روی اکران فیلم سایههای موازی گذاشت. چرا که تمام سالنها و سانسها روی نمایش فیلم فروشنده متمرکز بودند. البته فیلم سایههای موازی به نسبت فیلمهای قبلی من فیلم خیلی دشوارتر و دیریابتری برای مخاطب عام بود.
شاید این دو عامل باعث شد فیلم از منظر شما موفقیت نداشته باشد درحالیکه از نظر خودم آن فیلم هم یک فیلم موفق بود و در اندازههای خودش کار کرد. من خیلی اهل گمانهزنی نیستم که بخواهم سرنوشت هایلایت را برایتان بگویم. بهنظرم همهچیز در این روزها بستگی به شرایط و نحوه اکران فیلم دارد. اینکه فیلم در چه روزهایی و همزمان با چه فیلمهای دیگری روی پرده برود در کمیت استقبال مخاطب اثرگذار است. فقط میتوانم بگویم امیدوارم فیلم مخاطب خودش را پیدا کند.
آیا هایلایت مثل کار قبلیتان سایههای موازی، دیالوگمحور است یا آن را مبتنی بر شخصیتپردازی پیش بردید؟
اتفاقا حجم دیالوگها در این فیلم غلبهای بر درام ندارد. در هایلایت یک موقعیت درام خیلی پررنگ شده و در چنین موقعیتی کاراکترها داستان را پیش میبرند.
این نخستین فیلم شماست که به جشنواره فجر راه پیدا کرده است، آیا خودتان این را یک موفقیت میدانید؟
این یک گمانهزنی مطبوعاتی است که فکر میکنند فیلمهای قبلی من همه از جشنواره فجر کنار گذاشته شدند. حقیقت این است که فیلم قبلیام زمانی ساخته شدند که اگر قصد داشتم آنها را به جشنواره بدهم، باید خیلی منتظر میماندم تا فراخوان جشنواره بیاید، بنابراین ترجیح دادیم به جای صبرکردن، فیلم را اکران کنیم و اصلا آنها را به جشنواره ارائه نداده بودم.
در هایلایت با بازیگرانی همکاری داشتهاید که برای نخستینبار مقابل دوربین شما حاضر میشدند؛ مثل سام قریبیان که خودش فیلمساز است و پژمان بازغی که او نیز نخستین همکاری با شما را تجربه میکرد. درباره انتخاب این دو بازیگر و همکاری با آنها بگویید؟
انتخاب بازیگر در کار مرحله بسیار تعیین کنندهای است؛ مرحلهای که به کندی و دشواری پیش میرود. بازیگران ضمن اینکه باید جدا جدا متناسب با نقش باشند، در کنار هم نیز باید ترکیب جالبی بسازند. بنابراین تیم بازیگری باید به یک هارمونی مناسب برسد.
در مورد پژمان بازغی قبل از این هم قرار بود یکی دو بار با هم کار کنیم ولی شرایطش پیش نیامد. او جزو بازیگران بسیار باهوش سینمای ماست. در هایلایت هم نقشی که نوشته بودم با ویژگیهای ایشان خیلی متناسب بود.
نقش سام قریبیان هم به قامت او برازنده است. سام از دوستان خوب من است و همیشه مترصد فرصتی بودیم که با هم کار کنیم. خوشبختانه اینبار این فرصت پیش آمدکه با هر دو این عزیزان که هم بازیگران و هم دوستان خوبی هستند کار کنم.
در کنار اینها مدتها بود دوست داشتم با آقای جمشید هاشمپور کار کنم و خوشحالم این اتفاق در هایلایت افتاد. آقای هاشمپور یکی از نقشهای مهم فیلم را بسیار با مهارت بازی کرده است. در نهایت باید بگویم از ترکیب بازیگران بسیار راضی هستم.
شما در عوامل پشت صحنه نیز هیچوقت سراغ آدمهای یکسان نرفتهاید و فیلمبردار، آهنگساز، تدوینگر و... در هر کدام از کارهایتان با دیگری متفاوت بودهاست. آیا خودتان ترجیح میدادید با آدمهای متفاوت کار کنید یا علت دیگری داشته است؟
هر فیلم لحن و زبان خاص خود را دارد و آدم مناسب خودش را میطلبد. فیلمنامه فیلم است که مشخص میکند چطور فیلمبردار، بازیگر، تدوینگر، آهنگساز و... برایش مناسبتر است. البته گاهی خودم هم دوست داشتم با کسی مجددا همکاری داشته باشم ولی در آن لحظه که من فیلم را شروع کردم، او سر کار دیگری بوده و برای همین این همکاری دوباره شکل نگرفته است.
در آخر اگر نکتهای هست بفرمایید؟
راستش شرایط برای سینمای مستقل روزبهروز دشوارتر میشود، تنگناهای مختلفی در مسیر این جریان فیلمسازی که میخواهد بدون وابستگی، روی پای خودش بماند قرار دارد که عبور از آنها جز با همدلی ممکن نیست، در هایلایت هم همراهی تمام گروه سازنده برای من مغتنم بود اما مایلم به نقش تعیینکننده ساسان سالور- تهیهکننده فیلم- اشاره کنم که با درایت و البته عشق و علاقه زایدالوصفی که به سینمای خوب دارد دشواریهای یک تولید مستقل را تاب آورد.ای کاش آنها که باید و میتوانند از او و امثال او حمایت کنند.