جزئیات جدید برنامه دولت برای قانونمند شدن ماینینگ
معاون وزیر ارتباطات در گفتوگو با همشهری از تلاشهای دولت برای قانونی کردن فعالیت ماینرها تا چگونگی استفاده از انرژیهای ملی گفته است
اشکان خسروپور/خبرنگار
ماینینگ یکی از گیجترین بازارهای اینروزهای ایران است. از طرفی، دولت اصرار دارد استخراج پول دیجیتال را بهعنوان یک صنعت جا بیندازد و از سوی دیگر، خبرهایی به گوش میرسد که سازمانهای دیگر مشغول پلمب کردن فارمها یا مزرعههای ماینینگ در نقاط مختلف کشور هستند. سوءاستفاده از برقهای تجاری و خانگی، برقدزدی یا حتی راهاندازی فارم در مکانهایی با تعرفه برق رایگان هم مدتهاست خبرساز شده است. رفته رفته ماجرا آنقدر جدی شده که حرف از ورود چینیها به بازار ایران و ورود قاچاقی دستگاههای استخراج دستدوم که برق یارانهای و ارزان ایران را میخورند به میان آمده است. همه اینها باعث شد، وزیر ارتباطات هم به تازگی به این موضوع واکنش نشان بدهد. محمدجواد آذریجهرمی گفته بود: «دولت چین برنامهای برای حضور در عرصه استخراج رمز ارز در ایران ندارد اما مردم و بخش خصوصی چین ممکن است در این حوزه فعال باشند.» او با این حال تأکید کرده که «ایران به فکر سیاستگذاری و تدوین مقررات است و قرار است مراکزی را در نزدیکی نیروگاهها برای اینکار درنظر بگیرد.»
امیر ناظمی، معاون وزیر ارتباطات و رئیس سازمان فناوری اطلاعات ایران در گفتوگو با همشهری از جزئیات قانونی شدن ماینینگ در ایران میگوید؛ اینکه چه چیزی در این حوزه قانونی تلقی میشود و چه چیزی نه. او ضمنا رویکردهای سازمانهای دولتی در مورد ماینینگ و ارز مجازی را نقد میکند.
این روزها بازار پلمب کردن مراکز استخراج ارزهای مجازی بهصورت ناگهانی داغ شده و گفته میشود بخشی از کمبود برق کشور بهخاطر استفادههای غیرمجاز در این حوزه است. اخیرا اما وزیر ارتباطات گفته، برنامههایی برای بهتر کردن اوضاع دارد. میشود این مشکلات را با قوانین جدید حل کرد؟
واقعیت این است که وضعیت ماینینگ در حالت فعلی نابسامان است و بزرگترین مشکل ما نیز همین نابسامانی است. این نابسامانی بهدلیل بیتصمیمی بهوجود آمده است؛ یعنی ما نه قبول کردهایم که ماینینگ یک صنعت است، نه آن را رد میکنیم. در چنین حالتی امکان سوءاستفاده فراهم میشود؛ سوءاستفادههایی مثل استفاده از برق صنعتی که برای تولید یک محصول خاص درنظر گرفته شده و یارانه چندین برابری میگیرد یا بهرهگیری از سامانههای دستدومی که قاچاقی وارد کشور میشود و بازدهی خوبی نیز ندارد. در چنین حالتی، ماینینگ به جای منفعت ملی، ضرر ملی ایجاد میکند. آنچه وزیر ارتباطات نیز بر آن تأکید کرده، سامانمند کردن این فضا و تصمیمگرفتن درباره وضعیت آن است.
این تصمیمگیریها در چه حوزههایی خواهد بود؟ در دنیای ماینرها قرار است چه فعالیتهایی ممنوع شود و چه کارهایی مجاز خواهد بود؟
یکی از راههای سامانمند کردن فضا این است که بگذاریم «فارم» یا مزرعه استخراج رمزارز راهاندازی شود. اگر یک شخصی بخواهد خودش این سیستم را راهاندازی کند و با یک انرژی سبز مثل سلول خورشیدی یا بادی انرژیاش را تامین کند، چنین سیستمی باید بتواند کارش را انجام بدهد. یا اگر کسی بخواهد یک نیروگاه تاسیس کند - فضایی که بعد از چند سال دارایی ملی ما خواهد بود - نباید مشکل جدی داشته باشد؛ بهخصوص اگر قرار باشد این سامانهها استانداردهای زیستمحیطی را ارائه کنند، خوب است که از آنها استفاده کنیم. ضمن اینکه طبق توافقی میتوان از آنها خواست که برق ساعات غیرپیک را استفاده کنند و در زمان پیک مصرف، انرژی را به شبکه سراسری بدهند.
در این فضا تعرفه برق باید تفاوت کند. اما اینکه بگوییم صرفا برق را به یک قیمت صادراتی ارائه میکنیم، خوب نیست. تعرفه برق میتواند یک قیمت سیال داشته باشد. حتی میتوانیم بازار برق ثانویهای داشته باشیم که قیمت را براساس عرضه و تقاضا تعیین کند. نگاه ما این است که فارمها را گسترش بدهیم تا دستگاههای ماینر کوچک که از برق خانگی و یارانه دولتی استفاده میکنند، به سمت فارم سوق داده شوند.
برخی با شرایط فعلی و بهخاطر قیمت ارزان برق، ایران را بهشتی برای خارجیها در حوزه استخراج رمزارز توصیف میکنند. گزارشهایی هم از حضور چینیها و روسها در ایران برای راهانداختن فارم منتشر شده است. آیا فکری برای حضور آنها خواهد شد؟
پیشنهاد اولیهمان این بود که بخشی از سرمایهگذاری مربوط به فارمها برعهده خارجیها باشد تا روی سرمایههای داخلی خودمان ریسک نکنیم و سرمایههای کشور را به سمتی سوق ندهیم که عدمقطعیت دارد. این عدمقطعیت بهمعنای بدی یا خوبی حوزه ماینینگ نیست، بلکه بهمعنای آن است که ما هنوز نمیدانیم در این بازار چه خبر است و بهتر است خودمان ریسک کمتری داشته باشیم.
اما مدتهاست این طرح روی زمین مانده و شاهد برخوردی دوگانه از سوی حاکمیت در زمینه رمزارز و ماینینگ هستیم. تصمیمگیری در این حوزه به کجا رسیده و چرا هنوز نتیجهای نداده است؟
ما از حدود 6 ماه قبل طرحی را به مجموعه دولت ارائه دادهایم و همان مجموعه نیز باید در این زمینه تصمیم بگیرد. طرحی که ما دادهایم به 4کمیسیون رفته و هرکدام نظراتشان را ارائه دادهاند. این حوزه 4 بازیگر اصلی دارد؛ بخش فناوری اطلاعات و معاونت علمی، بخش مالی و بانکی که وزارت اقتصاد و بانک مرکزی هستند، بخش نیروگاهی که وزارت نفت و نیرو هستند و بخش مربوط به پولشویی که به دستگاههای امنیتی مربوط میشود. این مسئله چند وجه دارد و در سادهترین حالت 10دستگاه با نظرات مختلف با آن درگیر هستند. در طول این چند ماه، طرح به هیأتدولت رفته و تغییراتی در آن داده شده است. یکی از حرفهای ما این است که ماینینگ یک تصمیمگیرنده ندارد. به همین دلیل، تصمیمگیریها، مجوزها و... باید بهصورت تعاملی و مشترک انجام شود. بهطور مشخص، ما میگوییم وزارت صنعت نباید تنها مجوزدهنده این حوزه باشد. در مورد قیمت برق ماینینگ هم حرفهایی داریم. ضمن اینکه در مورد ساخت نیروگاه جدید باید سختگیریهایی اعمال شود که بهنظر ما، همه باید در مورد آن نظر بدهند. واقعیت این است که نمیتوان مسائل را به گروکشی تبدیل کرد که به واسطه آن بخواهیم از یک وزارتخانه امتیاز بگیریم. باید با مسائل جدید با رویکرد جدید مواجه شویم. شاید بهتر باشد پروانه این حوزه را یک کارگروه مشترک از چند سازمان ارائه کنند. شاید لازم نباشد در مورد نیرو، فقط وزارت نیرو تصمیم بگیرد و بسیاری موارد دیگر. همه حرف ما این است که ظرفیت تصمیمگیری را با چارچوبهای قدیمی نمیتوان انجام داد و باید رویکرد تعاملی و مشارکتی داشته باشیم، نه اینکه 10 دستگاه داشته باشیم که هرکدام بگویند این سیستم صرفا مربوط به من است. همه بازیگرها باید حضور داشته باشند و مشارکت کنند. اگر مجوز یا سیاستی هست، باید همه مشترک انجامش بدهند. این بیتصمیمی و از دست دادن زمان باعث مشکلات جدی میشود.
بهجز ماینینگ، در مورد خود بیتکوین، خرید و فروش و ارائه آن چه رویکردی وجود دارد؟
در حیطه رمزارزها مشکل کمتری وجود دارد و توافق نظر بیشتر است. نگاه این است که رمزارزی که قرار است خرید و فروش شود، باید مثل یک ارز خارجی با آن مواجه شویم؛ یعنی صرافیها مجوز آن را بگیرند و کارشان را ادامه بدهند. در مورد رمزارزها همه توافق داریم که نباید این سامانه را جایگزین پول ملی کنیم.