مریم سمائی
اگر از شما بپرسند که افراد نخبه چه ویژگیهایی دارند نخستین جوابی که به این پرسش خواهید داد چیست؟ بهطور قطع در وهله اول به هوش سرشار آنها اشاره میکنید، اما در کنار این هوش بالا بسیاری معتقدند که افراد نخبه در ارتباط برقرار کردن با افراد جامعه دچار ضعف هستند و خود را از جامعه کنار میکشند. عدهای دیگر هم معتقدند این جامعه است که آنها را منزوی میکند و قادر به درک آنها نیست. اما اینکه این گفتهها تا چه اندازه درست است و آیا درباره همه افراد نخبه صدق میکند همچنان محل بحث و گفتوگو است.
طبق اساسنامه بنیاد ملی نخبگان، نخبه به فرد برجسته و کارآمدی گفته میشود که اثرگذاری وی در تولید علم، هنر و فناوری محسوس است و هوش، خلاقیت، کارآفرینی و نبوغ فکری وی در راستای تولید دانش و نوآوری موجب سرعت بخشیدن به رشد و توسعه علمی و متوازن کشور میشود. در این تعریف هیچ اشارهای به نوع ارتباط اجتماعی آنها نشده است. برخی از جامعهشناسان معتقدند که افراد بسیار باهوش، بسیار فردگرا هستند و در مقایسه با دیگران از معاشرت با دوستانشان کمتر احساس رضایت میکنند؛ بنابراین معمولا تنهایی را ترجیح میدهند.
علیرضا شریفی یزدی -جامعهشناس و روانشناس اجتماعی- نگاهی متفاوت به مسئله ارتباطات اجتماعی نخبگان دارد. او در اینباره به درنگ میگوید: به عقیده من افرادی که دارای یکسری ویژگیهای خاص تفکری هستند، یعنی تفکر واگرا، خلاق و انتقادی دارند و بر این اساس مباحث مهم علمی را مطرح میکنند و برای سؤالات خود راهحلهای متفاوتی را ارائه میکنند، طبیعتا نمیتوانند افرادی منزوی و گوشهنشین باشند. اساسا کسی که تفکر خلاق، واگرا و انتقادی دارد، آیکییو بالایی دارد و بهدنبال آن هوش هیجانی بالایی هم خواهد داشت. یکی از ویژگیهای بارز هوش هیجانی توانمندی در برقراری ارتباط با دیگران است، بنابراین کسانی که نخبه هستند، اما گوشهنشیناند جزو انسانهای باهوشی به شمار میروند که رشد یکسویه و تکبعدی داشتهاند.او میگوید: متأسفانه بعد از شناسایی استعداد فرد در یک حوزه فقط به آن موضوع پرداخته میشود و افراد باهوش از سایر آموزشها دور میمانند. بهعنوان مثال اگر فرد در رشته شیمی استعداد دارد فقط در همین رشته به او آموزش داده میشود و او از مابقی آموزشها دور میماند، بنابر این اگرچه او در المپیادهای شیمی موفق خواهد بود اما هوش اجتماعی او ضعیف باقی مانده است. به این ترتیب فرد در ارتباط با اجتماع دچار مشکل میشود.
نکته دومی که باید در اینجا به آن اشاره کنیم این است که بخشهایی از فرهنگ ما نخبهستیز و نخبهکش است؛ بهعبارتی چون اکثریت جامعه توجه لازم را برای دغدغههای نخبگان ندارند و به آنها توجه نمیکنند به جای تلاش برای درک دغدغه نخبگان و بهرهمندی از توانمندی آنها سعی میکنند که آنها را مثل خودشان کنند و میدان عمل را برای آنها محدود میکنند و به نوعی از آنها میگیرند. در اینطور جوامع افراد نخبه به اندازه کافی امکانات در اختیارشان قرار نمیگیرد و کمکم از جامعه فاصله میگیرند چون نیازهایشان را برآورده نمیکند. در واقع جامعه آنها را به گوشه میراند و مجبورشان میکند که اقدام به مهاجرت از کشور کنند تا در جایی زندگی کنند که به آنها میدان عمل بدهند.
بنابراین بهطور کلی 2 موضوع عدمپرورش مناسب هوش هیجانی و اجتماعی در نخبگان و ناتوانی جامعه در درک نیازها و خواستهها و دغدغههای آنها موجب فاصله بین نخبگان و افراد عادی جامعه میشود.
شریفی یزدی با اشاره به اینکه در وهله اول باید نخبگان یک جامعه شناسایی شوند میگوید: وقتی روی فکر و اندیشه افراد باهوش و مستعد برای مباحث علمی کار میکنیم، باید روی تفکر خلاق، فلسفی، واگرا، انتقادی، هوش اجتماعی و هیجانی آنها هم کار کنیم تا وقتی به مرحله نخبگی میرسند بتوانند ارتباط مناسبی با جامعه برقرار کنند و به لیدرهای جامعه تبدیل شوند.
او تصریح میکند: اگرچه توجه جامعه به افراد نخبه بسیار ضروری است اما پرورش هوش هیجانی و اجتماعی در افراد با استعداد بسیار اهمیت دارد بهگونهای که در بسیاری از کشورهای پیشرفته در کنار فراهم کردن امکانات برای شکوفایی استعداد افراد نخبه روی این مباحث هم کارهای مفیدی انجام میدهند.
شنبه 14 اردیبهشت 1398
کد مطلب :
54600
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/gjkr
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved