• سه شنبه 2 اردیبهشت 1404
  • الثُّلاثَاء 23 شوال 1446
  • 2025 Apr 22
پنج شنبه 5 اردیبهشت 1398
کد مطلب : 53550
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/oo4Y
+
-

دربارهآژاکتاب،خودرویی که به کتاب فروشی سیاری تبدیل شده و به مسافرانش کتاب هدیه می دهد یا می فروشد

کتاب‌فروشی روی داشبورد

کتاب‌فروشی روی داشبورد

مهرداد  رسولی

هر آنچه درباره کتاب‌فروشی‌های سیار شنیده‌اید را فراموش کنید و هر چه درباره کسب و کارهای جمع و جور می‌دانید را به گوشه ذهن‌تان بسپارید. «آژا کتاب» همان خودروی سفید رنگی که راننده‌اش با کتاب از مسافران استقبال می‌کند با همه کتاب‌فروشی‌های سیاری که تاکنون دیده‌اید یا درباره آنها شنیده‌اید متفاوت است. این یک خودروی معمولی نیست چرا که راننده آن یک کتاب‌باز تمام عیار است و تاکنون مسافران زیادی را با یار مهربان آشتی داده است. منصور خانی از حدود 4سال قبل برای امرار معاش پشت فرمان پراید سفید رنگ نشست اما دغدغه مانوس‌شدن مسافرانش با کتاب را هم داشته و حالا صاحب کتاب‌فروشی سیاری است که خیلی‌ها را با کتاب و کتابخوانی مأنوس کرده است. کاری که او با یک خودروی معمولی انجام داده مصداق خواستن توانستن است و پاسخی به همه کسانی که می‌گویند مجالی برای مطالعه ندارند.




تصویر پراید سفید رنگی که با نوشته‌های کوتاه مسافرانش را به کتابخوانی دعوت می‌کند برای خیلی از پایتخت‌نشین‌ها آشناست. تابلوی جمع و جور روی سقف ماشین هم با یک جمله کوتاه تزیین شده:«با کتاب آشتی کنید». منصور خانی، راننده‌ای است که 4سال قبل از سر ناچاری رانندگی را به‌عنوان شغل دوم انتخاب کرد اما دغدغه کتاب و کتابخوانی هم داشت و همین خودروی ارزان قیمت را به یکی از منحصر به فرد‌ترین کتاب‌فروشی‌های سیار بدل کرد. آژا کتاب حالا طرفداران بسیاری دارد و ورود به این ماشین خیلی‌ها را کتابخوان کرده و مسیر زندگی‌شان را تغییر داده است اما اینکه یک راننده چگونه می‌تواند با کتاب چنین ارتباط عمیقی با مردم برقرار کند و در بطن جامعه حضور مؤثری داشته باشد هم موضوع مهمی است. خانی می‌گوید: «رانندگی در خیلی از کشورهای دنیا شغل مهمی است اما در سرزمین ما اهمیت چندانی ندارد و راننده‌ها گاهی مورد تمسخر قرار می‌گیرند. مثلا گاهی اوقات به یکدیگر می‌گوییم باید از نیسان آبی ترسید اما کسی نمی‌گوید باید از پزشک یا مهندس بترسیم. هدفم از راه‌اندازی آژا کتاب این بود که نگاه افرادی که به‌عنوان مسافر با من در ارتباط هستند را نسبت به شغل رانندگی تغییر بدهم و آنها را به این باور برسانم که راننده‌ها هم می‌توانند باسواد و فرهیخته باشند». یک راننده معمولی تصمیم می‌گیرد به تنهایی چنین پیامی را به مردم انتقال بدهد و ایده راه‌اندازی آژا‌کتاب که مخفف آژانس کتاب است از همین جا شکل می‌گیرد و خیلی زود به جایی برای مسافران اهل‌مطالعه بدل می‌شود؛«حدود 4سال است که ماشینم را به کتاب‌فروشی سیار تبدیل کرده‌ام و 2سال است که در فضای مجازی آن را به مردم معرفی می‌کنم. هم‌اکنون نزدیک به 9هزار فالوئر دارم و از همه مهم‌تر اینکه با بسیاری از ناشران، مترجمان و حتی مردم عادی آشنا شد‌ه‌ام که کتاب‌هایشان را در اختیار من قرار می‌دهند تا به مسافرانم هدیه بدهم. حجم این کتاب‌ها به حدی زیاد است که در خانه نگه‌می‌دارم و هر روز تعدادی از آنها را داخل ماشین می‌گذارم. با کمک همین دوستان مجازی تاکنون سه سری کتاب مناسب دانش‌آموزان دوره ابتدایی به کنارک سیستان و بلوچستان و یک سری هم برای دانش‌آموزان خوزستانی ارسال کرده‌ام.»




تبدیل یک خودروی ارزان‌قیمت به کتاب‌فروشی سیار حتما با چالش‌هایی همراه بوده است؛ از تعبیه کردن جایی برای چیدن کتاب در داخل خودرو و در دسترس مسافر قرار دادن آنها تا تهیه کتاب‌هایی که به‌دلیل گرانی روزافزون کاغذ، قیمت آنها سر به فلک کشیده است. منصور خانی اما با تدبیر و تحمل همه موانع را از سر راه برداشته و با کمک ناشران و مترجمانی که با او ارتباط برقرار کرده‌اند به مسافرانش کتاب هدیه می‌دهد؛«من از سر اجبار راننده شدم. با توجه به زمان محدود و امکانات کمی که داشتم، رانندگی مستقیم‌ترین راهی بود که مرا به پول و درآمد سالم می‌رساند اما تصمیم گرفتم در کنار رانندگی یک فعالیت فرهنگی هم انجام بدهم. در نخستین روزهای کاری‌ام چند جلد کتابی که در خانه داشتم را به همراه چندین مجله و روزنامه داخل ماشین گذاشتم تا در دسترس مسافر باشد. خیلی از مسافرها از اینکه داخل ماشین مسافربر کتاب و مجله می‌دیدند ذوق می‌کردند و حتی تعدادی از آنها کتابی به امانت می‌گرفتند. از طرفی با وجود کتاب‌ها در داخل ماشین حال خودم خوب بود و ترافیک را راحت‌تر تحمل می‌کردم تا اینکه تصمیم گرفتم مسافران را بیشتر با موضوع کتاب درگیر کنم اما بزرگ‌ترین مشکلم این بود که نمی‌توانستم کتاب‌ها را روی داشبور ماشین بچینم تا به راحتی در دسترس مسافر قرار بگیرد. یک‌سال بعد و با آزمون و خطاهای بسیار توانستم یک جای مناسب و امن روی داشبورد تعبیه کنم تا کتاب‌ها برای مسافر مزاحمت ایجاد نکند و در عین حال سهل الوصول باشد.امروز به جایی رسیده‌ام که دیگر نیازی به رانندگی ندارم و از راه فروش کتاب امرار معاش می‌کنم. احساس می‌کنم دیگر نمی‌توانم آژا‌کتاب را نیمه‌کاره رها کنم چون این کار توهین به‌خودم و مسافرانی است که در این چند سال با من بوده‌اند.» خانی یک پیشنهاد برای ناشرانی دارد که می‌خواهند در این کار فرهنگی سهیم شوند؛«تهیه کتاب برای من که رانندگی را به‌عنوان شغل دوم انتخاب کرده‌ام آسان نیست و از ناشران و کسانی که توان مالی دارند دعوت می‌کنم در این کار فرهنگی سهیم شوند.اگر تعداد کتاب‌ها بیشتر شود و برای هر مخاطبی کتاب داشته باشم می‌توانم با دریافت کارت شناسایی یک کتاب امانت بدهم و این آژانس کتاب را گسترش بدهم.»





انسان‌های بزرگ کارهای بزرگ انجام می‌دهند و صاحب آژا کتاب هم که از یک خودروی معمولی، کتاب‌فروشی سیار ساخته ایده جدیدی مثل بهره‌بردن از بستر شبکه‌های اجتماعی برای ترویج فرهنگ کتابخوانی را دارد؛«با افزایش تعداد فالوئر‌ها می‌خواهم از این ظرفیت برای ترویج فرهنگ کتابخوانی استفاده کنم. از طرف دوستان مجازی کامنت‌های زیادی دارم و مرا به محله‌ها و مناطق مختلف تهران دعوت می‌کنند و به همین دلیل می‌خواهم در صفحه شخصی‌ام امکانی فراهم کنم تا موقعیت مکانی‌ام به اطلاع همه دوستان برسد. مثلا با لوکیشن اطلاع بدهم که در چه تایمی در کدام منطقه خواهم بود تا همین قرار و مدارهای اینستاگرامی نقطه شروع گپ و گفت درباره کتاب و کتابخوانی باشد. در این محفل‌ها می‌توانیم کتاب به یکدیگر هدیه یا امانت بدهیم و ساعت‌ها درباره کتاب‌هایی که خوانده‌ایم صحبت کنیم و تجربیات خودمان را به اشتراک بگذاریم.»
 تبدیل خودرو به کتاب‌فروشی سیار ایده جدیدی نیست و تعداد این نوع کتاب‌فروشی مدام در حال افزایش است اما منصور خانی معتقد است آژا کتاب با همه کتاب‌فروشی‌های سیاری که دسترسی به یار مهربان را برای عموم سهل‌الوصول کرده‌اند متفاوت است؛ «اولین ویژگی آژا کتاب این است که خودم اهل مطالعه هستم و کتاب‌ها را چشم بسته انتخاب نمی‌کنم. بیش از 80درصد کتاب‌های آژا کتاب را مطالعه کرده‌ام و ترجیح می‌دهم کتاب‌های خوب را در دسترس مردم قرار بدهم. ویژگی دوم این است که کتاب تقلبی جایی در آژا کتاب ندارد و با اینکه فروش کتاب نویسنده‌ها و ناشران تقلبی سود بیشتری دارد، همه کتاب‌ها را از ناشران معتبر تهیه می‌کنم و غذای مسموم به مردم نمی‌دهم.» 


برنامه خندوانه مرا کتابخوان کرد 




 

این خبر را به اشتراک بگذارید