قصههای کهن
فیل بر سرچشمه
پیلی را آوردند بر سر چشمهای آب خورد. خود را در آب میدید و میرمید. او میپنداشت که از دیگری میرمد. نمیدانست که از خود میرمد.
فیهمافیه - مولانا
در همینه زمینه :