رسانهملی یا گوی بختآزمایی
برنامههای ترکیبی و مسابقات با سیاست درآمدزایی، سریالها را به برنامههای کماهمیت تلویزیونی تبدیل کرد
فهیمه پناهآذر/روزنامهنگار
یک تهیهکننده که نمیخواست نامش افشا شود، میگوید: تلویزیون برای مخاطب امروز یک گوی بختآزمایی است که آن را میچرخاند، میچرخاند و میچرخاند تا عدد بختش را پیدا کند. یک بختآزمایی بیپایان که شاید خیلی از تماشاگران خسته از کار روزانه را در این روزگار نابسامان اقتصادی درگیر خودش کرده باشد؛ مخاطبی که روزگاری وقتش را تنظیم میکرد تا یک سریال خوب و داستانی جذاب ببیند حالا مجبور است به وقت استراحت پای گفتوگوها، برنامههای ترکیبی، مسابقات و اجراها بنشیند.
در این میان یکی از نکات قابل تأمل حضور چهرههای مشهور بهعنوان مجری در شبکههای مختلف سیماست. در سالهای گذشته،اما وضعیت فرق میکرد؛ تلویزیون به واسطه ساخت یک سریال تلاش میکرد به عنوان مثال محمدرضا گلزار را بهعنوان بازیگر در آن راضی کند. حالا او برنامهای را در دست دارد که این برنامه ابزاری برای تأیید مسئولان شده و برنامههایی از این دستکم نیستند؛ برنامههایی که به هر ترفند میخواهند پولساز باشند. تهیهکنندگان قدیمی در صفحات شخصی خود مینویسند که وظایف سازمان صدا و سیما فراموش شده و شبکههای تلویزیونی در تولید سریالهای کیفی دستشان خالی است. همچنین منتقدان میگویند: تلویزیون قلکی شده است که سلبریتیها یکی از پرچمداران آن هستند، سلبریتیهای گریزان از سیما که حالا به واسطه بودن در کانون توجه کارشان اجرای برنامه است و به عقیده کارشناسان، این موضوع در درازمدت موجب سرخوردگی مخاطبان خواهد شد.
مسابقات در درازمدت جذابیتی برای مخاطب ندارد
امیرحسین شریفی، تهیهکننده تلویزیون که این روزها پخش سریال «روزهای بیقراری»اش آغاز شده، درباره رویکرد سازمان به ساخت برنامهها و مسابقات و کمتوجهی به کیفیت سریالهای تلویزیونی به همشهری میگوید: «این نوع رویکردی که سازمان در سال گذشته داشت بهطور حتم به تولید فیلم و سریال لطمه میزند. وقتی به گذشته رجوع میکنیم بسیاری از بازیگران ممنوعالتصویری بودند که حالا همه آنها برنامه زنده اجرا میکنند. کاری به بازیگران و اجرایشان ندارم اما نکته اینجاست که این حجم از برنامهها با اجرای بازیگران به مرور جذابیتش را برای مردم از دست میدهد.»
وی معتقد است که برنامههای گفتوگومحور، ترکیبی و مسابقات شاید در ابتدا جذابیت برای مردم داشتند، اما دیگر نیاز مخاطب را برآورده نکرده و مردم برای تماشای سریال و فیلم بهدنبال ماهواره میروند.
شریفی توضیح میدهد: «نمیتوان مردم را از تماشای فیلم و سریال جدا کرد، اگر رسانه ملی سریال خوب پخش نکند مردم سراغ شبکههای دیگر میروند. اما سازمان با رویکردی که پیدا کرده، دیگر سریال ماندگار نساخته است و این در حالی است که وقتی سریال خوبی روی آنتن میرود مردم تماشاگران اصلی آن میشوند. مدیران سازمان باید رویکرد خود را تغییر بدهند و به یک تصمیم متعادل برسند تا هم تولید برنامهها و هم سریالها در یک کفه قرار بگیرد.»
باکسهایی که پر میشوند
مهران مهام، تهیهکننده تلویزیون نظری دیگری دارد؛ وی که در شبهای نوروز سریال «زوج یا فرد» را روی آنتن داشت، معتقد است که به ساخت سریال و فیلم در تلویزیون کمتوجهی نمیشود. این تهیهکننده به همشهری میگوید:«هزینه ساخت سریال بسیار بالاست و تلویزیون برای پرکردن باکسهای دیگر باید برنامهسازی داشته باشد. هماکنون هر شب یک سریال روی آنتن میرود و برنامههای دیگر نیز تولید میشود.» مهام معتقد است که پخش یک سریال در شبکههای مختلف کافی بوده و اگر تماشاگری به تماشای برنامههای گفتوگو محور، ترکیبی و مسابقات مینشیند بهطور حتم کیفیت سریالها پایین است. در این میان ناگفته نماند که انحصارطلبی در سازمان نیز دیده میشود، سازمان در حالی فعالیت میکند که رقیب دیگری ندارد.
پیامکها حرف اول را در تلویزیون میزنند
مدیران رسانه ملی در 2سال گذشته، رویکردشان را بهطور کامل تغییر دادهاند. دیگر سریالها و تلهفیلمها حرف اول را در شبکههای اصلی و... نمیزنند. شبکهها پرشده از سلبریتیها و چهرههایی که در حال صحبت کردن هستند و در نهایت پیشنهاد ارسال پیامک به فلان شماره را میدهند. شمارهها در سازمان میتوانند برای خیلیها ذینفع باشند اما وقتی از ساخت یک سریال ویژه الف صحبت میشود، بخشی از مدیران میگویند: بودجه کم داریم.
توسکا و روبیکا حرف اول را میزنند
یکی از کارگردانانی که سالهای سال با سازمان همکاری دارد و نمیخواهد نامش در این گزارش ذکر شود، درباره رویکرد تلویزیون به ساخت برنامههای ترکیبی، مسابقات و... به همشهری میگوید: «در 2سال گذشته شرکتی به نام توسکا ایجاد شده که 50درصد آن به همراه اول اختصاص دارد. این شرکت زیرمجموعههایی را راهاندازی کرده، و روبیکا هم یکی از این شرکتهاست. روبیکا با تبلیغاتی تحت عنوان ستاره ... درآمدزایی میکند. ساخت برنامههای گفتوگومحور، ترکیبی و مسابقات هم به همین دلیل شکل گرفته و میگیرد.» وی در ادامه به حجم پیامکها اشاره کرده و عنوان میکند: «وقتی این حجم پول وارد سازمان میشود، تلویزیون ابزاری برای این میشود که در ازای تولید برنامههای تفریحی کسب درآمد کند. نمونه آن «عصر جدید» با اجرای احسان علیخانی است. بهنظر میرسد در تلویزیون حاکمیت فرهنگ دیگر تصمیمگیرنده نیست و حاکمیت سرمایه تصمیم میگیرد. این نوع نگاه کمکم در سریالها هم دیده میشود چرا که تهیهکنندگان باسابقه و قدیمی کنار میروند و تهیهکنندگان جوان که تجربه فرهنگی ندارند بلکه تجربه کسب سرمایه دارند، وارد بخش تولید سریال خواهند شد. این اتفاق هم باعث پایین آمدن کیفیت سریالها شده است. هماکنون شبکههای 2و 4را میتوان مثلا زد که قرار بود مخصوص کودک و فرهیختگان باشند اما قالب برنامههایش گفتوگومحور و مسابقه است. این نوع کار، دیگر فرهنگی نیست بلکه فعالیت اقتصادی است.»