نوروز متفاوت تهران
برزین ضرغامی/ مدیرعامل سازمان زیباسازی شهر تهران
تهران امسال نوروزِ متفاوتی را پشت سر گذاشت؛ نوروزی که شهر دیگر به ترافیک و شلوغی محدود نشد، نوروزی که خیابانها و اماکن شهری تنها جایی برای عبور نبودند، نوروزی که در هر گوشه شهر میشد مردمی را دید که فقط از کنار هم رد نمیشدند، میایستادند و با هم گفتوگو میکردند، نوروزی که هر گوشه شهر رنگ بود و نور، نوروزی که مردم با شهرشان آشتی کردند و طعمِ نشاط و شادی را چشیدند.
اما چگونه شد که نوروزِ98 متفاوت شد با نوروزهای پیشاز این؟ ما یک تجربه سترگ را پشت سرمان داشتیم: اجرای نوروزگاههای ویژه در بهارِ97. سالی که حداقل 13نقطه از شهر تهران محل برگزاری «نوروزگاه» بودند و هم مردم و هم مدیریتِ شهری پایتخت، استقبالِ شهروندان و گردشگرانِ داخلی و خارجی از برنامههای آن را به خوبی لمس کردند. همان تجربه هم سبب شد امسال جدیتر از سال قبل به نوروزگاهها فکر کنیم و تدارکی بسیار گستردهتر برای بهار98 ببینیم. اینگونه شد که از ماهها قبل، برنامهریزیها صورت گرفت و هماهنگیها انجام شد و حداقل 40نقطه از پایتخت برای این منظور در نظر گرفته شد. در کنارِ این افزایشِ کمی 3برابری، کیفیت و تنوعِ بیشترِ برنامهها هم در دستور کار قرار گرفت و چند نقطه شهری برای مخاطبانِ خاص درنظر گرفته شد. میدان راهآهن، خیابان برادران مظفر و باغ فردوس تهران هر کدام پاتوقِ مخاطبانی شدند که دنبالِ ویژهبرنامههایی خاص بودند. میدان راهآهن پاتوق اقوام شد، خیابانِ برادران مظفر راسته اهالی فرهنگ و هنر و باغ فردوس هم پاتوق کودکان و نوجوانان. به خیابانِ ولیعصر توجهی ویژه شد و جز میدان راهآهن، میدان منیریه، میدان ولیعصر، میدان ونک و پارک ملت هرکدام با ویژهبرنامههایی خاص میزبانِ عام و خاص شدند و چند نوروزگاه فرامنطقهای هم مثل برج میلاد، اراضی عباسآباد، حرم مطهر امامخمینی(ره)، پهنه رودکی و بلوار کشاورز، هر روز به ارائه ویژهبرنامههای خاص پرداختند.
تنوع جغرافیایی نوروزگاهها بهگونهای بود که هم شهروندانِ تهرانی بهراحتی و با کمترین هزینه میتوانستند در یکی از آنها حاضر شوند و هم گردشگرانِ داخلی و خارجی در هر نقطهای از شهر که بودند میتوانستند در عرض چنددقیقه به یکی از نوروزگاهها بیایند و با تاریخ، فرهنگ، هنر، موسیقی و سایر جذابیتهای چهارگوشه ایران در پایتختِ آن آشنا شوند. اتفاقا یکی از جذابیتهای نوروزگاههای98 همین حضورِ اقوام مختلف و نمایشِ هنرِ آنها به مردمی بود که خیلی از آنها نمیدانستند ایران تا بدین حد تنوعِ فرهنگی و هنری دارد. نوروزخوانی مازندران، کوسهگردی استان مرکزی، تکمگردانی آذربایجان، گوله گیلان، خیمهشببازی، موسیقی نواحی خلیجفارس، موسیقی عاشیق لر آذربایجان، اسب چوبی خراسان، لافندبازی گیلان، ساز و نقاره بختیاری و کمانچهنوازی لرستان تنها بخشی از برنامههایی بود که نوروز98 در نوروزگاهها اجرا شد.
اگر این گزاره را بپذیریم که شهرها متعلق به مردمند نه فقط جایی برای عبور و مرور و خرید و کار و تجارت، آنگاه به این نتیجه ساده اما منطقی میرسیم که نوروزگاهها به تمامی، حضورِ شهروندان در شهر و بهره بردن از امکاناتِ شهری را فریاد میزدند. نوروزگاهها از مردم میخواستند از خانههایشان بیرون بیایند و از شهر و فضاهای شهری آن بهنحوی متفاوت با بقیه ایامِ سال لذت ببرند. نوروزگاهها تحققِ کاملِ این ایده بودند که شهرها متعلق به مردم هستند و جایی برای تعامل شهروندان با یکدیگر. شهروندانی که در طولِ سال به هر دلیل شهر را آنگونه که هست نمیبینند و فرصتِ نگاهی دیگرگونه به آن را ندارند، شهروندانی که حداقل در نوروز98 این فرصت را داشتند تا با یکدیگر گفتوگو کنند، آثارِ هنری هنرمندان را در شهر ببینند و از ظرفیتهای فرهنگی پایتخت لذت ببرند؛ و این یعنی تحققِ ایده فضای عمومی شهری.
از سوی دیگر تهران بهعنوان پایتختِ کشورِ کهن و باستانی ایران، همواره پتانسیلهای فراوانی برای گردشگرانِ داخلی و خارجی دارد که نوروز بهترین فرصت برای نمایشِ این تاریخ و هویت به گردشگران است. بهویژه گردشگرانی که از کشورهای مختلف به ایران میآیند و نوروز این امکان را به آنها میدهد که بهتر و بیشتر با تاریخ و تمدنِ این شهر و دیار آشنا شوند. همین که این نوروزگاهها بتوانند تنها جرقهای در ذهنِ گردشگرانِ داخلی و خارجی برای ضرورتِ شناختِ بیشترِ تهران بزنند، یعنی ما میتوانیم امیدوار باشیم که آنها و دوستان و آشنایانشان، در سایر روزهای سال هم تهران را بهعنوان یک مقصدِ جذابِ گردشگری بدانند و دوباره و به این منظور به تهرانمان بیایند.
در پایان یاد و خاطره هموطنانی که در همین نوروزِ98، در برخی از شهرهای ایران بهدلیل حادثه سیلِ ویرانگر جان خود را از دست دادند گرامی میدارم و برای خانوادههای آنها صبر آرزو میکنم.