2کولبر و یک نماینده مجلس در گفتوگو با همشهری از مشکلات زندگی کولبران همزمان با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال میگویند
شب عید کولبران، زمستانی است
مهدیه تقوی راد/خبرنگار
کولبرها وضعیت خوبی ندارند، نه امیدی به آینده دارند و نه راهی برای پیدا کردن شغلی که بتوانند شکم زن و بچههایشان را سیر کنند. کولبرها تنها یک راه برای امرار معاش پیش پایشان مانده است، قاچاق. نه کارتهای پیله وری که دولت وعده بود با آنها میتوانند زندگی بهتری داشته باشند برایشان افاقه کرده و نه چندر غاز یارانه 45هزار تومانی کهماه بهماه بهحساب سرپرستان خانوار واریز میشود توانسته دردی از درهایشان کم کنند. انگار سردی هوای غرب کشور این بار سختتر از سالهای قبل شده، بازارچههای مرزی رونق چندانی ندارند، مردان مرز نشین کاری جز نشستن دور هم در قهوه خانهها و دود کردن سیگار و کشیدن قلیان ندارند. مردانی که آرزوهایشان را بهروی دودهایی که از لوله قلیان و سیگارهایشان به هوا میرود ترسیم میکنند و چند ثانیه بعد با محو شدن دود، آرزوهایشان هم محو میشود.
مرزنشینانی که تا پیش از این در گرما و سرما بارهای سنگین را از مرزها به کشورمان وارد میکردند و اندک درآمدی داشتند و حالا با بسته ماندن چندین ماهه مرزها دست روی دست گذاشتهاند و منتظرند ببیند تا حاکمیت بالاخره چه تصمیمی برایشان میگیرد. عدهای هم برای اینکه از شر بیکاری رها شوند به شهرهای اطراف میروند تا با کار روز مزد بتوانند حداقل درآمدی داشته باشند.
دوشنبه شب گذشته بود که در ارتفاعات «تهته هورامان» کردستان، افشار صیادینیاز به عمق دره برفی سقوط کرد. افشار 15ساله برای کمک به خرجی خانوادهاش همراه با تعدادی از دوستانش تصمیم به کولبری گرفته بود اما آن شب برفی آخرین شبی بود که افشار به چشم خود دید و در نهایت با سقوط به دره جان خود را از دست داد. همچنین یکماه قبل بود که حدید باباجانی، کولبر اهل روستای قشلاق با ورود به میدان مین در مرز نوسود از ناحیه پای چپ زخمی شد و حالا با صدمهای که به او وارد شده هیچ امیدی به آینده ندارد. این حادثه آخرین حادثه در مرزهای غربی کشور نیست که برای کولبرها اتفاق افتاده. بحران اقتصادی در کل کشور و در شهرهای مرزی به حدی است که مرزنشینان برای تامین مایحتاج زندگی خود ناچارند تا کولبری را با تمام خطراتی که دارد، انتخاب کنند. گیر افتادن در میادین مین و انفجار مین، سرمازدگی، پرت شدن از کوه برخی از خطراتی است که کولبران را تهدید میکند.
با بسته شدن مرزها عملا زندگی کولبرها رو به وخامت گذاشت، همان زمان گفته میشد که با صدور کارتهای پیله وری زندگی مرزنشینان بهتر شده و دیگر نیازی به کولبری در عبور از راههای صعب العبور نخواهند بود اما با گذشت حدود یک سال از بسته شدن مرزها، نهتنها وضع زندگی مرزنشینان رو به راه نشد که برخی از آنها بهدلیل تنگدستی به کولبری قاچاق روی آورده و خطرات زیادی که در راه قاچاق وجود دارد را به جان میخرند تا بتوانند درآمدی هر چند اندک داشته باشند بهخصوص حالا که شب عید نزدیک است، سفرها خالی است.
هیچ راهی جز قاچاق ندارم
عطا عظیم زاده، بعد از فوت پدرش عهدهدار خرجی خانوادهاش شده، عطا 28ساله است و از 16سالگی در کار کولبری بوده. عطا میگوید: قبل از اینکه پدرم فوت کند چندین بار همراش برای کار رفتم اما پدرم همیشه میگفت که دوست ندارد من کار او را ادامه بدهم اما بعد که پدرم سکته کرد و مرد، خیلی دنبال کار گشتم اما کار برای افرادی که از من بزرگتر بودند هم نبود من که 16ساله بودم و محصل وضعیتم معلوم بود. عظیمزاده میگوید: با مرگ پدرم تامین زندگی مادر، 3خواهر و 2 برادر بزرگترم بهعهده من بود، تنها راهی که به ذهنم رسید ترک تحصیل و کولبری بود. تا سال قبل هم کولبری میکردم و درآمد بخور و نمیری داشتیم، از راه کولبری 2خواهرم را به خانه بخت فرستادم، اما بعد از بسته شدن مرزها، مجبور شدم از راه قاچاق اجناس را وارد کشور کنم و هیچ راهی برای کسب درآمد نداشتم، با این وضعیت گرانی هم، یارانههایی که دولت میدهد به نیمهماه هم نمیرسید.
این کولبر جوان که 4سال است ازدواج کرده و 2 فرزند دختر دارد، میگوید: هر روزی که برای کار از خانه خارج میشوم همسر و مادرم کلی برایم دعا میکنند که صحیح و سالم به خانه برگردم. باید مواظب باشم در دیدرس مرزبانها نباشم، میدان مین جلوی پایم نباشد، حواسم به زیر پایم باشد که یک موقع سُر نخورم و به دره سقوط نکنم و باری که به کول میکشم صحیح و سالم بهدست تاجری که در بازار منتظرم است، برسانم.
عظیمزاده در پاسخ به اینکه در قبال این همه سختی چه درآمدی دارد؟ گفت: الان چون کار قاچاق میکنم مجبورم وسایل و لوازمی را بیاورم که حجم زیادی نداشته باشد، قبلا بار بیشتری میآوردم الان به من میگویند که بارم سیگار، پوشاک و لوازم آرایش است، اما راستش را بخواهید نمیدانم واقعا داخل باری که دارم همین وسایل هست یا نه. در قبال این باری که میآوریم برای هر کیلو بار 10هزار تومان به من میدهند.
از بیپدر شدن بچه هایم میترسم
عثمان سلمانی نیز از سال 82کولبری کرده و حالا با بسته شدن مرزها، در فصل تابستان برای کار در مزارع و زمینهای کشاورزی به شهرهای اطراف رفته و بهصورت کارگر روزمزد کار میکند. فصل زمستان و پاییز اما کار زیادی در باغها و زمینهای کشاورزی نیست و بهترین کار برای عثمان، کولبری است، حالا اما با بسته شدن مرزها هیچ راهی پیش روی امثال عثمان نیست که بتوانند حداقل درآمدی داشته باشند.
سلمانی میگوید: 5بچه قد و نیم قد دارم، 2 هفته قبل برای دخترم خواستگار آمده اما ردش کردم، برای شب عید پولی ندارم که برای بچههایم خرید کنم، خجالت میکشم بهصورت زن و بچهام نگاه کنم، یکی از دوستانم که بعد از بسته شدن مرزها قاچاقی کار میکند به من پیشنهاد داده تا من هم قاچاق کنم، یکی، دوبار هم قاچاق رفتم، اما راستش را بخواهید میترسم ؛ از بیپدر شدن بچه هایم، از اینکه کسی بالای سر خانوادهام نباشد که برایشان خرجی- هر چند کم- بیاورد. اما نمیدانم تا کی میتوانم این بیکاری را تحمل کنم و خجالت زده خانوادهام باشم.
عثمان ادامه میدهد: وقتی کاری نداریم که انجام دهیم یا باید قاچاق کنیم یا کارتهای پیله وری مان را اجاره بدهیم که در قبال اجاره آن نهایتا 500هزار تومان در یکماه به دستمان میرسد که با این وضعیت گرانی با 6سر عائله کفاف یک هفتهمان را هم نمیدهد. برایمان هم فرقی نمیکند کسی که این کارتها را از ما اجاره میکند میخواهد چه جنسی را وارد کند، ما الان لنگ هزینه زندگیمان بوده و راضی هستیم که در قبال کارت هایمان پول بگیریم.
وی میگوید: به ما قول داده بودند بعد از بسته شدن مرزها و دادن کارتهای پیلهوری وضعمان بهتر میشود، گفته بودند کارگاهها و کارخانههای تولیدی برایمان میسازند تا بتوانیم به جای کولبری در این کارخانهها کار کنیم اما وعدههایی که داده شد عملی نشده و ما ماندهایم بایک دنیا شرمندگی در مقابل خانوادههایمان.
با کارت پیله وری، کولبری را رسمی نکنیم
هادی بهادری، نماینده مردم ارومیه در مجلس معتقد است، کولبری شأن کشورمان را پایین میآورد و بایدکاری کنیم که مردم به مشاغلی همچون کولبری حتی فکر هم نکنند. عضو کمیسیون عمران مجلس ادامه داد: کولبری واژهای است که خیلی از مسائل، پشت آن پنهان شده است و اینگونه امرار معاش برخی مردم در شهرهای مرزنشین بازتاب بدی در رسانههای بیگانه داشته و وجهه کشورمان را در ابعاد جهانی خوب جلوه نداده است. بهادری گفت: برخی از کولبرهایی که در کار قاچاق هستند در کنار وسایلی که میآورند اقلام غیرمجاز همچون اسلحه، مهمات، موادمخدر، مشروبات الکلی و... را نیز با خود به کشور وارد میکنند اما متأسفانه امروز برخی نمایندگان شهرهای مرزی بهدنبال این هستند که به این افراد هویت داده، آنها را بیمه کرده و به عنوان شغل به کولبری نگاه میکنند. این نماینده مجلس با بیان اینکه موضوع بیکاری فقط مختص شهرهای مرزی کشورمان نیست، گفت: به جای اینکه کولبری را بهعنوان یک شغل معرفی کنیم باید واحدهای تولیدی در این مناطق تعریف شود و سرمایهگذاریهای لازم در این خصوص انجام شود. الان نیز 10میلیارد دلار برای آبیاری اراضی کشاورزی شهرهای مرزی اختصاص داده شده و این در حالی است که زمینه کار در این مناطق وجوددارد. همچنین باید به جای بستن مرزها و معابر، این مسیرها و معابر را باز کرد اما به جای اینکه انسانها کار کولبری را انجام دهندبا استفاده از وسایل نقلیه و بهصورت هدفمند مرزها دوباره راهاندازی شوند. بهادری با اشاره به اینکه شورایعالی امنیت ملی در یک مقطعی برای نظم دادن به منطقه مرزها را بست، گفت: نباید این کار طول داده شود چرا که کار اشتباهی است اما مطالعه درستی درباره آن انجام نشده. اکثر کولبرها کم سواد و بیسواد هستند و کارتهای پیله وری این افراد توسط واسطهها با مبلغی کم گرفته میشود و با استفاده از این کارتها اجناس و لوازم وارد کشور میشود و در نهایت هم بسیاری از این افراد بهدلیل بدهیهای مالیاتی که به کارتهای آنها اختصاص یافته گرفتار شدهاند. این نماینده مجلس ادامه داد: دادن کارت پیله وری به کولبرها موجه کردن کار کولبرهاست. باید ظرفیت و توان این افراد سنجیده و براساس ظرفیت آنها و منطقه به آنها شغل داده شود.