• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
پنج شنبه 9 اسفند 1397
کد مطلب : 49373
+
-

در هفتمین مرحله از طرح دستگیری مجرمان پایتخت، 210نفر دستگیر شدند

از دستگیری شکارچی زنان تا بازداشت خواننده سارق

داخلی
از دستگیری شکارچی زنان تا بازداشت خواننده سارق

210تبهکار در تازه‌ترین طرح پلیس آگاهی پایتخت که در روزهای گذشته انجام شد، دستگیر شدند.
به گزارش همشهری، سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت ظهر دیروز درباره نتایج هفتمین مرحله از اجرای طرح برخورد با سارقان، مالخران و مجرمان حرفه‌ای گفت: با اجرای این طرح بالغ بر ۲۱۰متهم دستگیر شدند که جرائمی چون سرقت، زورگیری، جعل و کلاهبرداری و... در پرونده‌شان داشتند و 5نفر از آنها نیز مرتکب قتل شده بودند. وی تصریح کرد: برخی از متهمان دستگیر شده در قالب 3باند قصد سرقت مسلحانه داشتند که قبل از هر اقدامی دستگیر شدند. سردار رحیمی با بیان اینکه سارقان دستگیر شده در این طرح تا‌کنون به ارتکاب بیش از ۲هزارسرقت اعتراف کرده‌اند، خاطرنشان کرد: ۱۲۸نفر از مجرمان دستگیر شده سابقه‌دار هستند و با اجرای این طرح ۵۶خودرو از این افراد توقیف و 2قبضه سلاح کمری و ۳۰۰دستگاه انواع گوشی تلفن همراه از آنها کشف شده است.


شکار زنان در اینستاگرام


در میان متهمانی که در تازه‌ترین طرح پلیس آگاهی تهران دستگیر شده‌اند، مرد جوان 34ساله ای است که می‌گوید به‌دلیل نفرت از زنان تصمیم به انتقام‌جویی از آنها گرفته است. او با شناسایی زنان و دختران در اینستاگرام، آنها را فریب می‌داد و پس از بیهوش کردن طعمه‌هایش اقدام به سرقت خودروهایشان می‌کرد. گفت‌وگوی همشهری با این متهم را بخوانید.

نقشه‌ات فقط سرقت خودروی طعمه هایت بود؟
نمی‌دانم اسمش سرقت است یا نه. چون من بیمار روانی‌ام. نوعی اختلال روانی دارم. واقعا نمی‌دانم نیتم سرقت بود یا نه. هدف من بیشتر انتقام از زنان بود.
 چرا انتقام؟
چون دختر موردعلاقه‌ام که دیوانه‌وار عاشقش بودم و می‌خواستیم با هم ازدواج کنیم به من خیانت کرد. او رفت با شخص دیگری که پولدار بود ازدواج کرد. من هم از آن زمان به بعد دیوانه شدم و دلم می‌خواست از زن‌ها انتقام بگیرم.
 از نقشه ات بگو؟
در اینستاگرام دختران دم بخت یا زنان را شناسایی می‌کردم. معمولا خانم‌هایی بودند که فالوئر زیاد داشتند. من هم نزدیک 700 تا فالوئر داشتم و بعد برایشان پیام می‌گذاشتم و آشنایی‌مان شکل می‌گرفت. 2 یا 3بار هم قرار بیرون می‌گذاشتیم و به کافه یا رستوران می‌رفتیم. یکی از آنها مرا به خانه‌اش دعوت کرد که من از قبل تعدادی قرص خواب آور خریده و آنها را به‌صورت پودر همراه داشتم. وقتی به خانه طعمه‌ا‌م رفتم، آبمیوه‌اش را مسموم کردم و وقتی بیهوش شد خودروی رانای او را سرقت کردم. البته قبل از رفتنم از خانه برگه قولنامه‌ای نوشتم که مثلا ماشین را از او خریده‌ام. بعد پای آن اثر انگشت طعمه‌ام را درحالی‌که بیهوش بود زده و با برداشتن سوییچ ماشینT آن را سرقت کردم.
 چند نفر را با این شگرد به دام انداختی؟
2نفر. یکی همین سرقت رانا بود و دیگری دختری بود که سوار خودروی برلیانس او شدم و در بین راه به او آبمیوه مسموم دادم. وقتی دیدم حالش بد شده و به هوش نمی‌آید او را به بیمارستان رساندم. پس از آن خودروی او را به‌همراه اثر انگشتی که گرفته بودم سرقت کرده و متواری شدم.
 به چه بهانه‌ای طعمه هایت را فریب می‌دادی؟
به بهانه فعالیت در یک پروژه اقتصادی سودآور.
 شغل خودت چیست؟
من فوق لیسانس مدیریت دارم و در یک شرکت مدیر فروش هستم.
 با خودروهای مسروقه چه می‌کردی؟ 
در پارکینگ خانه‌ام بودند و هنوز تصمیمی نگرفته بودم که دستگیر شدم.


ادعای عجیب خواننده سارق


«از سال‌ها پیش صداهای عجیبی در مغزم می‌پیچید، شاید برای همه خنده دار باشد اما این صداها زندگی مرا تحت تأثیر قرار داده  و باعث شد دست به سرقت بزنم.» اینها را متهمی 29ساله می‌گوید که به اتهام سرقت و تهدید با اسلحه دستگیر شده است. او خواننده است و در زمینه تنظیم آهنگ نیز فعالیت دارد.

چه کسی را با اسلحه تهدید کردی؟
برادر یکی از دوستانم را.
 چرا؟
شاید به‌نظرتان مسخره و خنده دار باشد اما من 5 یا 6 سالی می‌شود که صداهایی در مغزم می‌شنوم؛ صداهایی شبیه به زمزمه که می‌گفت باید برای خدا آهنگ بخوانی. برای هرکس تعریف می‌کردم می‌خندید. پدرم که فکر می‌کرد من معتاد به شیشه شده‌ام، حتی مرا به کمپ برد و می‌خواست بستری‌ام کند اما وقتی از من آزمایش گرفتند مشخص شد که سالمم و مشکلی ندارم. هرچه می‌گفتم معتاد نیستم باور نمی‌کردند. این ماجرا ادامه داشت تا اینکه متوجه شدم این صداها کار برادر دوستم است که البته یک جورایی با او هم دوست بودم. صدای او بود که می‌گفت قصد مزاحمت برای خواهرم را دارد. این را که شنیدم تصمیم به تهدید از او گرفتم.
 اسلحه را از کجا آوردی؟
به یکی از شهرستان‌ها سفر کردم و با خرید اسلحه به تهران برگشتم. روز حادثه اسلحه را برداشتم و به مقابل خانه دوستم رفتم. آنقدر آنجا نشستم تا از خانه بیرون آمد. من هم اسلحه را به سمتش گرفتم که تهدیدش کنم اما او ترسید و فرار کرد.
 ماجرای سرقتی که مرتکب شدی چه بود؟
خودروی عمویم را برداشتم و آن را در سایت دیوار آگهی کردم تا بفروشم. حالا اتهام سرقت به گردنم افتاده است.
 انگیزه‌ات از این کار چه بود؟
همان صدایی که مرا بدبخت کرده و زندگی‌ام را تحت کنترل قرار داده بود ،گفت ماشین را بردار و آن را بفروش تا طلسم زندگی ات شکسته شود.
 با این حرف‌هایت به‌نظر می‌رسد معتاد باشی؟
گفتم که من تا حالا لب به مواد نزده‌ام. من برای خودم کسی هستم. خواننده‌ام. 14سال است که در زمینه موسیقی و خوانندگی فعالیت دارم. خالکوبی‌های روی صورت و گردنم را ببینید. اینها نماد من هستند. من در دوبی و ترکیه کنسرت برگزار کرده‌ام. اگر در گوگل سرچ کنید.... می‌بینید که سلبریتی هستم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید