گام بهگام با بحران پرسپولیس
بهروز رسایلی
نمایشهای پرسپولیس در نیمفصل دوم همه را کلافه کرده است. درحالیکه انتظار میرفت با باز شدن پنجره نقلوانتقالاتی این تیم و بهکار گرفته شدن خریدهای جدید شاهد تیم قدرتمندتری باشیم، پرسپولیس برانکو در مسیر معکوس حرکت کرده است. البته روی کاغذ بحرانی وجود ندارد. سرخپوشان در نیمفصل دوم 6مسابقه رسمی برگزار کردهاند که 2 پیروزی در جام حذفی، 2 برد در لیگ از جمله برابر پدیده بالای جدولی و البته یک مساوی و باخت بیرون از خانه بهنام آنها ثبت شده است. با وجود این چیزی که به چشم دیده میشود و قابل انکار نیست، نمایشهای ضعیف بازیکنان این تیم است. در این میان تجربه نشان داده بعد از هر وقفه در لیگ، مدتی طول میکشد تا پرسپولیسیها از زیر فشار سنگین بدنسازی خارج شوند و فوتبال خودشان را بازی کنند اما این همهچیز نیست. خریدهای جدید هم خوب بازی نمیکنند و به عامل ناهماهنگی تیم تبدیل شدهاند. بعد از بازی بیروح مسجدسلیمان، برخی از هواداران با پیامهای اعتراضی خواهان ادامه استفاده از ترکیب نیمفصل اول شده بودند اما اگر مسئله پرسپولیس را بهصورت «گام به گام» مورد توجه قرار بدهیم، روشن میشود که این موضعگیریها بیش از حد عجولانه و غیرمنطقی است. اگر هوادار پرسپولیس هستید و از دست تیمتان در اوج عصبانیت بهسر میبرید، به این چند سؤال توجه کنید.
پرسش اول؛ آیا پرسپولیس نباید بازیکن میخرید؟
توفیق اجباری محرومیت یکساله پرسپولیس از جذب بازیکن این بود که نفرات باقیمانده هر هفته کنار هم به میدان میرفتند و به چنان سطحی از هماهنگی دست یافته بودند که بهاصطلاح چشم بسته همدیگر را پیدا میکردند. مسلما اگر برانکو همین الان هم خریدها را کنار بگذارد و عینا همان ترکیب سابق را به زمین بفرستد، تیمش در کوتاهمدت بهتر بازی خواهد کرد؛ اما بعد از آن چه؟ بالاخره پرسپولیس نباید خرید میکرد؟ همین اواخر فشردگی مسابقات باعث شد تیم برانکو، 2رباط و یک مینیسک بدهد. قطعا با ادامه فشار روی آن 13بازیکن، شرایط از این هم بدتر میشد. به علاوه تیمی با آن موجودی محدود، هر لحظه باید نگران غیبت بازیکنانش میبود؛ همانطور که در 2بازی رفت و برگشت فینال لیگ قهرمانان آسیا، مصدومیت عالیشاه و محرومیت سیامک نعمتی خیلی برای تیم گران تمام شد. بنابراین فقط یک تفکر عجول و احساسی میتواند اصل ضرورت خریدهای جدید را به چالش بکشد.
پرسش دوم؛ پرسپولیس کدام بازیکنان را باید میخرید؟
اگر از گام اول با توافق عبور کرده باشیم، گام دوم بحث بر سر نوع خریدهای تیم است. حقیقتا چهکسی در ایران میتوانست بازیکنانی مثل مهدی ترابی و سروش رفیعی را جذب نکند؟ با بضاعت فعلی، در تمام لیگ ایران چه مهرهای میتواند مطلوبتر از ترابی برای انتقال به یک تیم باشد؟ حتی سروش رفیعی هم اگر به مرز آمادگی 2سال پیش نزدیک شود یک مهره قابل اتکا در میانه میدان خواهد بود. در سمت راست خط دفاعی هم تنها گزینه در دسترس، همین مهدی شیری بود. البته از محمد ایرانپوریان هم سخن گفته میشود اما او ابتدای فصل به سپاهان پیوست. خرید ناشناخته برانکو برای خط دفاعی نیز محمد نادری بود که هر بازی به میدان میرود، بیشتر از قبل نشان میدهد مهره خوب و آیندهداری است. اینها بهترین گزینههای خرید بودند؛ نه خیلی کم هستند و نه آنقدرها زیاد. در این میان تنها نقطه ابهام خریدهای برانکو، حضور ماریو بودیمیر به جای گادوین منشاست که در طول زمان باید راجعبه آن قضاوت کرد.
پرسش سوم؛ خریدهای جدید کی باید هماهنگ شوند؟
اگر اصل و ماهیت خریدهای پرسپولیس را قبول دارید، سؤال سوم این است که نفرات جدید چه زمانی باید در تیم بازی کنند و فرصت هماهنگی بهدست بیاورند؟ بالاخره پرسپولیس باید تاوان مچ شدن این بازیکنان با نفرات قبلی را بدهد و بهترین فرصت هم همین الان است؛ یعنی اول نیمفصل و درحالیکه فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا هنوز شروع نشده است. طبعا نمیتوان انتظار داشت برانکو، ترابی یا سروش را بیرون نگهدارد و مثلا چند هفته دیگر جلوی السد ناگهان به ترکیب اضافه کند. هر اتفاقی قرار است بیفتد، وقتش همین الان است. اگر قرار است این خریدها به درد بخورند و بهکار بیایند همین حالا باید معلوم شود و اگر قرار است برانکو ناامید شود و دست از آنها بشوید، باز همین الان موقع آزمایش است. مربی کروات امروز باید بازیکنان جدید را آنقدر بچرخاند که ترکیب و سیستم تازه تیمش را پیدا کند. هیچ راه دیگری هم وجود ندارد.
جمعبندی؛ شکیبا باشید!
موضوع اصلا پیچیده نیست. راه فراری هم وجود ندارد. پرسپولیس در یکماه به اندازه 2 پنجره تغییر کرده و این دگرگونی دشواریهای خاص خودش را دارد. این وسط هواداران فقط باید کمی بردباری به خرج بدهند و البته دعا کنند هماهنگ شدن دوباره تیمشان یک پروسه «کمهزینه» باشد؛ نه طوری که مثلا شانس قهرمانی در لیگ را از آنها بگیرد و بعد تیمشان درست شود. امروز پرسپولیس بیشتر از همیشه به حمایت هوادارانش نیاز دارد، وگرنه وقتی تیم خوب بازی میکند و خوب نتیجه میگیرد که پشتیبانی از آن هنر نیست.