• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 29 بهمن 1397
کد مطلب : 48205
+
-

وسعت‌دادن به کودکی

یادداشت
وسعت‌دادن به کودکی


محمدرضا شمس/ نویسنده کودک و نوجوان
تعاریف متفاوتی از ادبیات کودکان شده و انتظارات گوناگون نیز از این مقوله وجود دارد. عده‌ای تصور می‌کنند ادبیات کودک وظیفه‌ای جز تعلیم و آموزش ندارد. از منظر اینان هر آموزش و تعلیم مکتوبی ارزش ادبی دارد، حتی اگر یک بروشور باشد. واضح است که باورمندان این تعریف برای موفق‌بودن داستانی که برای کودکان نوشته شده، توجهی به نظر کودکان ندارند، چرا که اصلا در تعریف آنها لذت لحاظ نشده است.

اما تعریف دیگری نیز وجود دارد که به نظر من به جوهره ادبیات نزدیک‌تر است و با روحیات و خلقیات کودکان در همه جای جهان همخوانی دارد.

ادبیات کودکان ژانری ادبی است که به حس کودکی عمق می‌بخشد و آن را طولانی‌تر می‌کند. برای توضیح بیشتر در این باره اشاره به این نکته مهم ضروری است که کسانی که کودکی نکنند، شخصیت کامل و سالمی نخواهند داشت. در واقع کودکی زیرساخت شخصیتی هر انسانی است و هر چه گسترده‌تر و مستحکم‌تر باشد شخصیت انسان‌ها را قوی و سالم می‌کند. همانطور که جسم انسان متاثر از وضعیتی است که هر آدمی در کودکی داشته است، ذهن و روح آدم نیز از این تاثیر بی‌بهره نیست.

هر آرایه ادبی که بتواند لذت را به مفهوم سالم آن به کودکان هدیه دهد، مناسب آنان و در واقع حق آنان است.

آموزش مراتب خاص خود را دارد و متولی آموزش کودکان آموزش و پرورش است، چنین انتظاری از نویسندگان کودک و نوجوان شبیه کاری است که برخی پدر و مادرها می‌کنند؛ سیاهه بلندی از پایتخت‌ها را تهیه و کودک را وادار به حفظ آن می‌کنند تا در میهمانی‌ها سری در میان سرها درآورند! ادبیات واقعی کودکان و نوجوانان شبیه خود آنهاست؛ شاد، سرزنده، پرتحرک، بازیگوش و مهربان. داستان و شعر کودک اگر بتواند خلاقیت و تخیل او را شکوفا کند، در واقع همه علوم را به او آموزش داده چون اینها شرط اساسی برای آموختن و پیشرفت علمی‌اند. از این رو به نظر می‌رسد نیازی جدی برای بازتعریف بسیاری از موضوعات مربوط به هنر و ادبیات کودکان و نوجوانان داریم؛ بازتعریفی که نیازهای کودک را شناسایی کند و به رسمیت بشناسد.

این خبر را به اشتراک بگذارید