جشنواره هیچوقت به امثال قادری توجه نکرد
فریدون جیرانی/کارگردان و روزنامه نگار
گفتوگوی همشهری با فریدون جیرانی در تاریخ ششم بهمنماه شامل بخشهای مفصلی درمورد جشنواره فیلم فجر و حواشی آن بود که بهدلیل کمبود جا در همان تاریخ منتشر نشد. متن پیش رو بخشهایی از پاسخهای فریدون جیرانی به سؤالات همشهری درباره جشنواره فیلم فجر است که بهصورت خلاصه منتشر میشود.
جشنواره فیلم فجر روزهای طولانیای را طی کرده؛ فجر از سال 61آغاز شد اما ما در سال 60هم جشنواره فیلم داشتیم که اسمش جشنواره میلاد بود و در تئاتر شهر برگزار میشد. در این جشنواره وزارت ارشاد یکسری فیلمهای ایرانی را نمایش داد و یکسری فیلمهای خارجی با عنوان مرور بر آثار چند فیلمساز. قرار بود این جشنواره مسابقهای باشد، ولی مسابقه به سرانجام نرسید. من یادم است آن سال فیلم آقای زندباف بود و فیلمهایی که فیلمسازان ما در سالهای 59و 60ساخته بودند تا در آن فستیوال به نمایش درآید که فستیوال همزمان شد با اوجگیری بحرانهای سیاسی و دیده نشد. نخستین جشنواره در زمان تثبیت بعد از بحرانهای سیاسی بهمن 61برگزار شد. یک جشنواره بینالمللی که در آن چند فیلم قدر سینمای ایران هم حاضر بودند: «خط قرمز»، «حاجی واشنگتن» و «مرگ یزدگرد». فیلم «سفیر» هم بود و فیلم آقای میرلوحی به اسم «اشباح». جشنواره بسیار جنجالی بود و در زمانی بود که اختلافات فرهنگی در جامعه ایران در حال رشد بود و این جشنواره نتوانست به کسی جایزه بدهد.
جشنوارههای دولتی به هر حال نظارت دولت را دارند. تو نمیتوانی نظارت دولت را در جشنوارههای دولتی نادیده بگیری. کما اینکه مراسمی را هم که تهیهکنندگان سینما برگزار میکنند که اسکار است، نظارت تهیهکنندگان را بالای سر خود دارد. تهیهکنندگان خودشان یک تشکل قدر قدرتی هستند که در سینمای آمریکا میتوانند تأثیر بگذارند. آنها باعث شدهاند که به جای اعمال ممیزی در فیلمها، ریتینگ یا درجه بندی بیاید و این اتفاق در ایران هم باید بیفتد، یعنی ما از ممیزی به ریتینگ برسیم، یعنی درجهبندی فیلمها براساس سنین مختلف. از آنجایی که ریتینگ به سینمای آمریکا آمد و تهیهکنندگان موفق شدند ریتینگ را جایگزین ممیزی کنند، سینمای آمریکا آزادیهای اجتماعی بیشتری پیدا کرد و در نمایش فیلمها و ساخت موضوعهای ملتهب، گامهای بلندی برداشت.
شخصیتهایی که در ادوار جشنواره برایشان بزرگداشت برگزار میشود شخصیتهای درجه یک و قابل احترامی هستند، اما من همیشه نظرم این است که شخصیتهایی در سینما کار کردند که هیچ وقت به آنها توجه نشده و اسمشان را هم نمیبریم که این بهنظر من یک مقداری اشتباه است. شخصیتها به تناسب حضور هم باید انتخاب شوند، یعنی فیلمسازی که من آن را میشناسم که از سال 59دارد فیلم میسازد و هنوز فعال است و فیلم آخرش هم ساخته، فارغ از اینکه کیفیت فیلمهایش چه بوده باید مورد توجه قرار گیرد. بهنظر من اگر بخواهند چند فیلمسازی که در رشد سینمای پس از انقلاب نقش داشتهاند را نام ببریم حتما یکیشان ایرج قادری است ولی هیچ وقت جشنواره به او و امثال او توجه نکرده است. جشنواره به شخصیتهایی توجه میکند که آثار مؤثرتری داشتند، ولی از نظر کمی هم باید مسائل بررسی شود. آدمهایی که در رشد سینمای عامهپسند پس از انقلاب هم نقش داشتند مهم بوده و هستند و در واقع جشنواره نباید از منظر نخبهگرایی مدام بزرگداشت برگزار کند.من معتقدم بزرگداشتها را از منظر دیگری هم باید برقرار کنیم. آقای قادری رفت، ولی آقای قادری چند فیلم پرفروش در سینمای ایران داشت و هیچ اشکالی نداشت که ما یک زمانی بگوییم آقای قادری دستت درد نکند.