جواد عزیزی؛ دبیر گروه حوادث
در میان حوادث تلخی که در سالهای 95 و 96 رخ داد، بعضی از آنها هرگز از خاطر مردم پاک نخواهد شد؛ حوادثی که دل میلیونها ایرانی را به درد آورد و هنوز هم آثار آن همچون زخمی، روح و روان جامعه را خراشیده و یاد و خاطره آن با وقوع هر حادثهای، آتشی است که از دل خاکستر شعله میکشد. این سالها انگار اندوه و غم آمده بود که در دل ما بماند که پس از هر حادثهای، آرامش برایمان شده بود آرامش پیش از طوفان و بعد، حادثه میآمد تا شاید تلخیاش، زهر حادثه قبلی را به فراموشی بسپارد.
تقویم را ورق میزنیم و از کنار حوادث ریز و درشت سال95 میگذریم اما در پنجم آذرماه متوقف میشویم. مگر میشود از سال95 حرف زد و اشارهای به تصادف هولناک 2 قطار مسافربری در نزدیکی ایستگاه هفتخوان سمنان نکرد؟ حدود ساعت 7:35 صبح 5 آذرماه بود که قطار تبریز- مشهد در نزدیکی ایستگاه هفتخوان در منطقهای مابین سمنان و دامغان بهدلیل نقص فنی متوقف شد. این در حالی بود که ساعت7صبح همان روز قطار سمنان- مشهد نیز در همان خط شروع به حرکت کرده بود. قطار دوم بیآنکه از توقف قطار اول در مسیر خبر داشته باشد، با سرعت زیاد با آن برخورد کرد و آتش تعدادی از واگنها را در برگرفت. در این حادثه 45مسافر و خدمه قطار جانشان را از دست دادند و شدت آتشسوزی به حدی بود که اجساد بعضی از قربانیان هرگز پیدا نشد. حالا با گذشت بیش از 2سال از حادثه، پرونده همچنان باز است و افکار عمومی در انتظار شنیدن خبری از معرفی و مجازات مقصران.
آوار پلاسکو: سال95 به ماههای آخرش رسیده بود. اندوه مرگ 45 نفر در حادثه ایستگاه راهآهن هفتخوان از یادها نرفته بود که حادثهای هولناک از راه رسید؛ حادثهای که خیلی زود تبدیل به تلخترین حادثه سال شد. صبح آخرین روز دیماه، آنهایی که پای تلویزیون نشسته و تلاش آتشنشانان برای فرونشاندن آتش در ساختمان پلاسکو را تماشا میکردند، صحنه وحشتناکی را به چشم دیدند. دود و آتش هنوز از این ساختمان قدیمی و خاطرهانگیز به هوا بلند بود و به گفته گزارشگر تلویزیون، تیمهای آتشنشانی در داخل ساختمان در تلاش برای مهار که ناگهان ساختمان فرو ریخت و در چند ثانیه تبدیل شد به تلی از آوار. در این حادثه 16آتشنشان فداکار به همراه 6 نفر از مردم عادی که در داخل ساختمان بودند، جانشان را از دست دادند و حدود 10روز، عملیات آتشنشانان برای خارجکردن اجساد شهدا و قربانیان از زیرآوار، میلیونها ایرانی را با چشمانی گریان پای صفحه تلویزیون نشاند؛ عملیاتی که بهدلیل شعلههای آتش زیرآوار و دمای وحشتناک آن یکی از سختترین عملیات آواربرداری در کشور لقب گرفت و در نهایت با پیداشدن پیکرهای قربانیان، پایان یافت.
سیل آمد: سال95 با همه خبرهای تلخ و شیرینش به پایان رسید و بارش باران در آخرین روزهای فروردین96 نوید سالی پربارش را میداد اما در همان روزها بود که یکی از هولناکترین حوادث سال در آذربایجانشرقی رخ داد. سیل در 2 شهر عجبشیر و آذرشهر 37نفر را با خود برد. این حادثه که 25فروردین رخ داد تبدیل به مرگبارترین سیل سالهای اخیر شد. سیل بیشترین خسارت جانی را در روستای چنار شهرستان عجبشیر و شهرستان آذرشهر به بار آورد. در روستای چنار، طغیان رودخانه باعث ورود سیل به خانههایی شد که در حاشیه رودخانه ساخته شده بودند و در چشم برهمزدنی دستکم 21نفر را با خود برد. اما در آذرشهر ماجرا عجیب بود و بهخاطر جاریشدن سیل در رودخانه این شهر، تعدادی خودروی سواری گرفتار امواج خروشان شدند و بیشتر سرنشینان آنها جانشان را از دست دادند. علت اصلی گرفتارشدن این خودروها، زیرگذری بود که از رودخانه عبور میکرد و آن روز دستکم 7 خودرو میخواستند از زیرگذر استفاده کنند که ناگهان سیل آمد و آنها را با خود برد و جستوجوگران پس از روزها جستوجو توانستند اجساد قربانیان را از داخل گل و لای بیرون بکشند.
کرمانشاه لرزید: پاییز 96 همراه بود با دردناکترین حوادث سال. شامگاه یکشنبه 21 آبان، زمین در استان کرمانشاه شروع به لرزیدن کرد و خانهها در شهرهای سرپل ذهاب، قصرشیرین، ثلاث باباجانی و دیگر شهرها و روستاهای اطراف یکی بعد از دیگری فروریخت و فاجعهای هولناک را رقم زد. کانون این زلزله 3/7ریشتری شهر ازگله کرمانشاه بود و شدت آن باعث شد برخی از روستاها با تخریب صددرصدی روبهرو شوند. این زلزله جان دستکم 620 نفر را گرفت و هزاران نفر را راهی بیمارستان کرد و پس از آن هرگز کرمانشاه خواب خوش به چشمش نرفت؛ چرا که زمین انگار قرار نیست آرام بگیرد و تاکنون صدها زلزله و پسلرزه در این استان رخ داده و باعث شده که مردم منطقه شبها را با وحشت زلزله به صبح گره بزنند.
وقتی سانچی سوخت: حوادث مرگبار سال96 انگار تمامی نداشت. پس از سیل و زلزله، این بار نوبت دریا بود که روی خشن خود را نمایان کند. 16دیماه، زمانی که 32خدمه نفتکش سانچی با 136هزار تن نفت فوق سبک در راه کرهجنوبی بودند، در فاصله 160مایلی با شانگهای نفتکش ایرانی با یک کشتی چینی برخورد کرد و در چشم بر هم زدنی به کوهی از آتش تبدیل شد. در شرایطی که هیچکس از سرنوشت 32خدمه کشتی سانچی خبر نداشت، تلاشها برای مهار حریق کشتی آغاز شد اما چند روز بعد کشتی به همراه اجساد خدمه ایرانی آن به اعماق دریا فرو رفت تا به گفته مسئولان، هیچ راهی برای خارجکردن اجساد وجود نداشته باشد و خانوادهها مجبور شوند مراسم قربانیان را بدون خاکسپاری اجساد آنها انجام دهند.
آخرین پرواز : آخرین حادثه هولناک سال96، سقوط هواپیمای تهران- یاسوج بود تا زنجیره حوادث مرگبار در این سال را کامل کند. صبح 29بهمن، هواپیمای ایتیآر شرکت هواپیمایی آسمان با 66 سرنشین، فرودگاه مهرآباد را به مقصد یاسوج ترک کرد اما پس از 50دقیقه پرواز، زمانی که هواپیما در حال عبور از فراز دنا بود، بهدلیل بدی هوا و شدت ابر و مه با کوه دنا برخورد و سقوط کرد. در این حادثه تمامی سرنشینان هواپیما جان باختند و هفتهها طول کشید تا تیمهای امدادی هلالاحمر با صعود به ارتفاعات دنا و جستوجو در میان برف، بقایای اجساد قربانیان را پیدا کنند. مدتی بعد نیز شرکت هواپیمایی آسمان و خلبان از مقصران این سقوط معرفی شدند.
از آوار پلاسکو تا سقوط هواپیمای تهران- یاسوج
سالهای پر حادثه
در همینه زمینه :