میسیسیپی در سلمانی میمیرد
درباره فیلم «مسخره باز»؛ تجربه اول کارگردانی همایون غنیزاده
مسعود میر/روزنامه نگار
برای نوشتن درباره فیلم «مسخرهباز» شاید بد نباشد از همان ابتدا به سیاق خود فیلم تکلیفمان را با بعضی چیزها روشن کنیم. نخستین نکته همان موضوع تشابه بعضی اتفاقات در فیلم با آخرین تئاتر همایون غنیزاده است. تماشاگر جشنواره فیلم اگر نمایش «میسیسیپی نشسته میمیرد» را دیده باشد میتواند طنین بعضی موسیقیها، تشابه گریم و کنش بازیگران با بعضی کاراکترهای دنیای سینما و شهرت و البته هیجان آن ماشین کلاسیک را با خود تداعی کند. این تشابهها اما مانع از این نمیشود که فیلم مسیر خودش را طی نکند و برای حفظ سرخوشی تماشاگرش در سالن سینما تنها به همان کارتهای برنده سالن تئاتر بسنده کند.
نکته دوم بازمیگردد به خلق یک اتفاق خارقالعاده توسط عوامل فنی «مسخرهباز». یادمان نرود که از سینمایی حرف میزنیم که حتی در فیلمهای جشنواره امسالش هم مشکل حفظ راکورد صحنه و برشهای اشتباه در تدوین قابل ردیابی است، یادمان نرود روزهایی را که نوآوری و خلاقیت فنی در «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» فارغ از بحثهای سلیقهای در محتوا، موجب شده بود تا همه دلخوش شویم به برداشتن گامهای نو در سینمای ایران، یادمان نرود با «تنگه ابوقریب» فهمیدیم میتوانیم در مباحث فنی فیلمسازی یک پله بالاتر بایستیم و با دیدن «غلامرضا تختی» به این شکوفایی پز دادیم. با این پیشفرضها باید اذعان کرد «مسخرهباز» بیتردید آخرین و بلندترین گام سینمای ایران در مباحث فنی است.
کافی است فراموش نکنیم که مسخرهباز در یک آرایشگاه مردانه یا به قول کاظمخان مُغازه سلمانی میگذرد تا حساب کار دستمان بیاید که چقدر باید در امور فنی حرفهای عمل کرد که تماشاگر در این فضای محدود، فیلم را رها نکند.
البته تردیدی نیست که همایون غنیزاده شیفتگیهای خودش به «کازابلانکا» و «لئون» و «هزاردستان» و وساندرسون فیلمساز را به نخستین ساخته سینماییاش تزریق کرده، اما فراموش هم نکنیم که چنین میزانی از خلاقیت در ریتم تدوین، جلوههای ویژه، شجاعت در ارائه تکرارهای فرمی تئاتری و البته ارائه محصولی که برای طیفهای مختلف جذابیت داشتهباشد کارستانی است که همایون غنیزاده از پس آن برآمده است.
حرف آخر درباره استقبال مخاطبان را هم باید اینگونه تکمیلکرد که سینماییها و منتقدان حتما درگیر این همه نوآوری فرمی در سینما خواهند شد و تماشاگران سینما هم با فیلمی متفاوت مواجه هستند؛ فیلمی با یک اوستای سلمانی تو دل برو با هنرنمایی علی نصیریان و شاگردانش دانش و شاپور با بازی صابر ابر و بابک حمیدیان و درخشش هدیه تهرانی که بارش را برای موفقیت در اکران عمومی هم از همین حالا بسته است.